سرویس سیاسی جوان آنلاین: «اگر ایران مانند یک کشور عادی رفتار کند...» جملهای است که در ماههای گذشته مقامات امریکایی مکرر بر زبان و قلم آوردهاند و به عنوان پیششرط آغاز مذاکره با ایران بیان کردهاند؛ آنقدری که اخیراً رهبر انقلاب در برابر چنین هجمهای به ایران، موضع گرفتند: «میگویند بیایید بشوید یک کشور عادی...»
آیا ایران یک کشور عادی نیست؟ ایران چه کرده است که تعبیر به رفتار غیرعادی شده است؟ از نگاه مقامات دولت امریکا عادی بودن یعنی چه؟ مبنا و ملاک آنکه کشوری «عادی» باشد، چیست؟ و یک سؤال مهم، آیا ایالات متحده امریکا خود کشوری با رفتارهای عادی است؟
نگاهی به مواضع مایک پمپئو، وزیر خارجه امریکا در مورد عادی شدن ایران به وضوح نشان میدهد منظور امریکاییها از عادی شدن یک کشور چیست. پمپئو اوایل شهریور ۹۸ در مصاحبهای میگوید: «دولت پرزیدنت ترامپ میخواهد که ایران مانند یک کشور عادی رفتار کند و مردم ایران در وادار کردن رهبرانشان به تغییر رفتار موفق شوند. وقتی چنین شد، ما میتوانیم با آنها سر میز مذاکره بنشینیم. این ممکن نیست مگر اینکه آنها دست از اقدامات انقلابی بردارند» یعنی «دست برداشتن از اقدامات انقلابی» یکی از مؤلفههایی است که پمپئو به عنوان شرط عادی شدن طرح میکند. ایران باید انقلابی نباشد تا از نگاه امریکاییها عادی باشد.
او در ادامه میگوید: «ما شرایطی را مشخص کردیم و وقتی آن شرایط از سوی ایران رعایت شد، ما امنیت بیشتری برای امریکاییان فراهم کردهایم و در آن صورت آمادهایم که سر میز مذاکره بنشینیم.» در واقع او حرفش را صریحتر میزند و مستقیم سر اصل مطلب میرود؛ رعایت شرایطی که امریکا برای ایران میگوید، ایران را عادی و راه را برای مذاکره باز میکند.
دو ماه پیش از این سخنان، پمپئو در یک نشست خبری تأکید کرد: «اگر ایران تصمیم بگیرد مانند یک کشور عادی رفتار کند، ایالات متحده آماده است بدون پیششرط در مورد موضوعات مختلف گفتگو کند. در نهایت این رژیم ایران است که باید تصمیم بگیرد آیا میخواهد مانند یک کشور عادی رفتار کند یا خیر.» او در ادامه با اشاره به توقیف یک نفتکش بریتانیایی در تنگه هرمز توسط ایران میگوید: «اینها اقدامات کشوری نیست که بخواهد در مسیر درست حرکت کند.» مسیر درست چیست؟ همان که ایران عادی شود و طبق این سخنان عادی شدن یعنی اگر دولت انگلیس نفتکش ایران را توقیف کرد و نفتکش خودش قوانین بینالمللی حقوق دریایی را در خلیج فارس رعایت نکرد و از هشدارهای قانونی نیروهای ایرانی هم با بیاعتنایی گذشت، ایران باید بایستد نگاه کند، تا عادی باشد!
در جایی دیگر، وزیر خارجه امریکا گفته بود: «ما داریم تلاش میکنیم فشارهای کافی وارد آوریم تا رهبران ایران را متقاعد کنیم که اگر مانند یک کشور عادی رفتار کنند مردم ایران هم میتوانند زندگی عادی خود را داشته باشند» و به دفعات دیگر هم این موضع تکرار شده است.
۱۲ شرطی که ایران را عادی میکند!
سرانجام آنکه پمپئو در یک کنفرانس میگوید: «میخواهیم فشار بر ایران را افزایش دهیم تا مثل یک کشور عادی رفتار کند. ما ۱۲شرط برای آنها گذاشتیم. هر کدام از این شروط رفتارهایی است که از هر کشور دیگری انتظار داریم انجام دهد. آنها مختص ایران نبوده است.» برایان هوک، نماینده ویژه وزارت خارجه امریکا در امور ایران هم میگوید: «به تمامی کسانی که به ۱۲شرط امریکا انتقاد کردند گفتهایم بروید و ببینید کدام یک از این ۱۲شرط وجود دارد که شما حاضرید اجازه دهید ادامه پیدا کند. هیچکدام شرطهای عجیبی نیستند و فقط خواستهای است که ایران مثل یک کشور عادی رفتار کند.»
این ۱۲ شرط از سوی دولتی برای ایران گذاشته شده که میگوید بدون پیششرط حاضر به مذاکره با ایران است. در واقع غیر از ۱۲ شرط دیگر شرطی ندارند! از این تناقض فیالحال بگذریم و ببینیم این ۱۲ کاری که ایران برای عادی شدن باید انجام دهد، چیست. لیست مفصل و پر و پیمانی است:
۱- ایران باید تمامی جزئیات ابعاد نظامی برنامه پیشین هستهای خود را به آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کند.
۲- ایران باید غنیسازی اورانیوم را متوقف کند و هرگز به دنبال فرآوری تولید پلوتونیوم نرود، این شامل بستن رآکتور آب سنگین نیز میشود.
۳- ایران باید به بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی اجازه بازرسی بدون محدودیت از همه مراکز و تاسیسات را در سراسر کشور بدهد.
۴- توسعه برنامه موشکی بالستیک ایران باید متوقف شود و پرتاب سامانههای موشکی جدید با قابلیت حمل سلاح هستهای، دیگر انجام نشود.
۵- همه شهروندان امریکا و همچنین شهروندان دیگر کشورهای دوست و متحد ما که به اتهامات ساختگی در ایران زندانی هستند، باید آزاد شوند.
۶- ایران باید از حمایت از گروههای تروریستی در خاورمیانه- از جمله حزبالله لبنان، حماس و گروه فلسطینی جهاد اسلامی- دست بردارد.
۷- ایران باید حاکمیت دولت عراق را به رسمیت شناخته و اجازه دهد شبهنظامیان شیعه آن کشور خلع سلاح و منحل شود و دوباره آنها را بسیج نکند.
۸- ایران باید از حمایت نظامی از شبهنظامیان شیعه حوثی دست بردارد و به سمت دست یافتن به یک راهحل سیاسی مسالمتآمیز در یمن گام بردارد.
۹- تمامی نیروهای نظامی تحت امر ایران در سراسر سوریه باید از آن کشور خارج شوند.
۱۰- ایران باید به حمایت از طالبان و دیگر گروههای تروریستی در افغانستان و منطقه و پناه دادن به رهبران ارشد القاعده پایان دهد.
۱۱- حمایت نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از تروریسم و متحدان شبهنظامیاش در سراسر جهان باید متوقف شود.
۱۲- ایران همچنین باید به رفتار تهدیدآمیز در برابر همسایگانش- که بسیاری از آنها متحدان امریکا هستند- پایان دهد، از جمله تهدید اسرائیل به نابودی و پرتاب موشک به عربستان سعودی و امارات متحده عربی. این شامل تهدید کشتیرانی بینالمللی و عملیات خرابکارانه سایبری نیز میشود.
همه این ۱۲ مورد جواب دارد. اولی آنکه پرونده اتهام نظامی بودن فعالیتهای هستهای ایران زیر نظر همان آژانس در قالب برجام بسته شد؛ برجامی که یک دولت امریکا آن را امضا کرد و دولت دیگرش از آن خارج شد. دومی آنکه طبق معاهده «انپیتی» کشورهای عضو حق بهرهمندی از تکنولوژی صلحآمیز هستهای شامل غنیسازی را دارند و درخواست پمپئو غیرقانونی است. در مورد هر کدام از این شروط میتوان خیلی ساده ردیه نوشت که در این مجال نمیگنجد و همان زمان طرح موضوع، بیان شده است. اما اجمالاً آنکه عادی بودن یعنی ایران از حقوق قانونی خود دست بردارد؟ عادی بودن یعنی پیمانهای مشترک با دولتهای همپیمان همچون سوریه را نقض و درخواست آنان برای کمک را رد کنیم؟ عادی بودن یعنی اجازه دهیم حق دفاع مشروع از لبنانیها و فلسطینیها در برابر تجاوزات و اشغالگری رژیم صهیونیستی گرفته شود و اسرائیل بتواند کل منطقه را به نام خودش سند جعلی بزند؟! بماند که حزبالله و حماس رأی مردم از صندوقهای انتخاباتی را هم با خود دارند. عادی بودن یعنی ایران سیستم دفاع موشکیاش را متوقف و کشور را در اوج تهدیدات مختلف خلع سلاح کند؟! وقتی صدام ایران را موشکباران میکرد، آیا کشوری بود که به ایران موشک، نه اینکه رایگان بدهد بلکه بفروشد؟ باید به یمنیها بگوییم دفاع از سرزمینشان در برابر حمله نظامی عربستان را کنار بگذارند تا عادی باشیم؟ ایران برای موضوع یمن طرح صلح ارائه داد، آیا عربستان پذیرفت؟ تهمت حمایت از طالبان و القاعده هم به ایرانی که خود قربانی تروریسم تکفیری است، نمیآید. این گروههای تروریستی را چه کسی ایجاد کرد؟ پمپئو باید به سخنان انتخاباتی رئیسجمهور ترامپ مراجعه کند.
ایران نمیخواهد امریکایی باشد
۱۰ مهر ۹۸ روزی بود که حضرت آیتالله خامنهای موضعی شفاف در مورد عادی شدن ایران که مکرر توسط مقامات امریکایی اتخاذ شد، گرفتند: «اصرار آنها این است که جمهوری اسلامی از منش انقلابی دست بردارد. میگویند بیایید بشوید یک کشور عادی؛ یک کشور عادی یعنی یک کشوری منطبق با ساز و کار جهان سلطه، نظام سلطه که بنده مکرر نظام سلطه را شرح دادهام. نظام سلطه یعنی همه دنیا تقسیم بشوند به سلطهگر و سلطهپذیر، الان این جور است دیگر که یک عدهای از دولتها سلطهگرند، یک عده سلطهپذیرند. حالا همه سلطهپذیرها لزوماً نوکر هم نیستند، اما سلطه را قبول کردهاند و زیر بار سلطه [هستند و]یک وقتی [اگر]بگویند این کار را بکنید، باید بکنید، میکنند، این نظام سلطه کنونی است. میگویند جمهوری اسلامی بیاید وارد این نظام بشود، یعنی او هم بشود سلطهپذیر. جمهوری اسلامی از ساعت اول تولد خودش و تحقق خودش علیه این نظام سلطه حرکت کرده، چطور ممکن است این را از دست بدهد. ما با نظام سلطه مخالفیم، با تقسیم دنیا به سلطهگر و سلطهپذیر مخالفیم، با این مقابله میکنیم، مطلقاً تسلیم تحمیلهای او نمیشویم و تا امروز هم توانستهایم در این زمینه پیشرفت زیادی بکنیم و این راه را ما قطعاً ادامه خواهیم داد؛ راه انقلابیگری، راه مقابله و مواجهه با نظام سلطه.»
موضوع خیلی ساده است، ایران عادی است. از منافع منطقهای خود دفاع میکند. کشورهای دیگر را تهدید نظامی نمیکند. تاکنون به هیچ کشوری حمله نکرده است. کشور استفادهکننده از بمب اتم نیست. در امور داخلی کشورهای دیگر دخالت نمیکند و تا زمانی خود دولتهای همپیمان درخواست کمک نکنند، وارد موضوعات آنان نمیشود. ایران به کشورهایی که دهها هزار کیلومتر دورتر از کشورش هستند، لشکرکشی نمیکند. پیمانها و قراردادهای بینالمللی را به رسمیت میشناسد. کشورهای دیگر را محل پایگاههای نظامی خود نکرده است. از تجاوزگری هیچ دولتی حمایت نمیکند و... حال قضاوت کنیم اویی که باید عادی باشد، ایران است یا امریکا؟! ایران باید برای عادی شدن، یک متجاوز و کودککش و مداخلهگر در جهان مثل امریکا باشد، اما ایران میخواهد ایران باقی بماند و امریکایی نشود؛ مستقل و مقتدر و انسانی. کشوری که باید عادی شود، امریکاست.