کد خبر: 960157
تاریخ انتشار: ۱۰ تير ۱۳۹۸ - ۰۱:۲۳
اندر احوال رانندگانی که از جان خود و ما می‌گذرند
طرف پشت ماشینش نوشته: رفیق ناباب، یک سوی دیگر نوشته عاقبت گوش نکردن به حرف بابام! صدای ضبط صوتش تمام خیابان را فراگرفته، گلگیر سمت شاگرد هم تازه رنگ شده، از پشت هم به او زده‌اند، من جای شما باشم راه را برایش باز می‌کنم
مجید محمد*
سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: هر جا دیدید برای هر گونه عملکردی قانونی نوشته نشده است، معانی گوناگونی دارد یا آدمی آن عملکرد را هنوز انجام نداده، (این را به این دلیل می‌گویم که تا وقتی دست آدمی به چیزی نرسیده باشد، کاملاً دست نخورده و طبیعی خواهد ماند) یا اینکه هنوز خطایی به واسطه استفاده ناصحیح آدم‌ها از آن عملکرد یا وسیله مشاهده نشده است.

و اما رانندگی که از دیرباز دارای قانون بوده است…

۱) اول ماشین اختراع شد با یک ترمزدستی. (این قسمت همیشه سؤاله که دلیلشه این بوده که ماشین‌ها سرعت نداشتن؟! یا همان ترمزدستی کافی بوده؟ یا رانندگان محترم سرعت غیرمجاز نداشتن)، الان روز به روز ترمز‌ها را به آخرین متد روز آپدیت می‌کنند، اما چه فایده؟ این روز‌ها آدم‌های تندرو و بی‌ترمز را مگر می‌شود با ترمز‌ای‌بی‌اس نگه داشت؟ طرف روزی هزار تا چراغ قرمز اخلاقی را رد می‌کند چه انتظاری داری چراغ قرمز چهارراه مخبرالدوله را رد نکند و موجب تصادف نشود؟!

۲) عجله هم که اصلاً کار شیطان نیست! بعضی‌ها دست شیطان را از پشت بسته‌اند. در فاصله کمتر از ۴۰۰ متر پنج دنده عوض کرده و تمام تلاششان را می‌کنند تا از لابه‌لای ماشین‌ها هر طور شده فرار کنند. حالا آخر و عاقبت این همه عجله چیست؟ فکر کنم نهایتاً زیر ۱۰ دقیقه زود‌تر رسیدن! بیشتر این افراد همه عمر دیر می‌رسند یا اصلاً نمی‌رسند.

۳) یک عده در سطح کلان به صورت بین‌المللی نشسته‌اند قوانین رانندگی ترسیم کرده‌اند؛ که‌ای کاش از روز اول که کسی ماشین می‌خرید یک دفتر راهنمای استفاده از ماشین داخلش بود و مطالعه‌ای می‌شد. با اینکه در خیابان‌ها تابلو‌های ترافیکی به وفور وجود دارد، با اینکه قانون درباره رانندگی درست و غلط و جرائم تخلفات به حد کافی وجود دارد، اما همه هرگز نرسیدن را بیشتر از رسیدن دوست دارند، همه تخلف برایشان شیرین‌تر از رعایت قانون است. حرف هم بزنی می‌گویند من به حرف پدرم گوش نکردم به حرف جناب سروان گوش کنم!

۴) مثلاً طرف پشت ماشینش نوشته: رفیق ناباب، یک سوی دیگر نوشته عاقبت گوش نکردن به حرف بابام! صدای ضبط صوتش تمام خیابان را فراگرفته، گلگیر سمت شاگرد هم تازه رنگ شده، از پشت هم به او زده‌اند، من جای شما باشم راه را برایش باز می‌کنم.

۵) با اینکه اصول رانندگی، برای همه یکی است، اما هیچ موتورسواری تمامی این اصول را رعایت نمی‌کند. عده کثیری هنگام ترافیک با سرعتی معادل آنچه باید در آزادراه رفت، داخل پیاده‌رو شده و اصلاً مراعات کسی را نمی‌کنند. عده‌ای هم کلاً روی یک چرخ هستند و اصطلاحات جالبی هم دارند. مثلاً به هم می‌گویند: «کل خیابون ولیعصر را دست ولی رفتم تا راه‌آهن!» یا مثلاً می‌گویند: «از انقلاب تا خود فردوسی یه چرخ رفتم!» و خلاصه برای خودشان عالمی دارند. بسیار هم طلبکار هستند. در کتاب قانون راهنمایی و رانندگی برای رانندگان خودروی سواری آمده است: «هنگام مواجه شدن با موتورسواران برای اینکه برخوردی صورت نگیرد از علائم هشداری مثلاً بوق استفاده کنید»، حالا طرف خودش راکب است، بچه‌اش روی باک موتور نشسته، فرزند دیگرش پشت سرش، همچنین همسرش هم روی ترک‌بند موتور، بدون راهنما هم در حال پیچیدن است! محض رضای خدا کافی است بوق بزنید دعوایی می‌شود که بیا و ببین... من پیشنهاد می‌کنم بوق نزنید، راهتان را عوض کنید. به بعضی‌هایشان که تصادف می‌کنند و گردنشان می‌شکند باید گفت: «از سمت راست و گوشه رفتن چه بدی داشت! که سبقت می‌گرفتی؟»

۶) با این وضع استاندارد‌های موجود، تولیدکنندگان از جان شما گذشته‌اند، شما دیگر از جانتان نگذرید! آزادگان مسیر جنوب به شمال، در تمام طول مسیر دوربین کار گذاشته‌اند و همه جا تابلو زنده‌اند که «راننده عزیز تو را جان هر که دوستش داری بیشتر از ۹۰ تا نرو» مگر کسی اهمیت می‌دهد؟! همه پای مبارک را تا هر کجا پدال گاز جا دارد فشار می‌آورند و انگار دنبالشان کرده‌اند. فقط هر از گاهی اگر دلشان بخواهد، به دوربین‌های ترافیکی که می‌رسند سرعت را کم کرده، سلامی عرض می‌کنند و بعد فرار... خدا نکند هم کسی در مقابلشان قرار گیرد که منظم و قانونمدار باشد: اول به او چراغ می‌دهند، اگر شب بود با چراغ‌های غیرمجاز «زنون و هد لایت» چشمانش را کور می‌کنند، بعد تأثیر نداشت بوق ممتد، باز تأثیر نداشت از سمت راست سبقت گرفته، جلوی وی که رسیدند ترمز می‌کنند او را بترسانند و بعد فرار می‌کنند!

۷) یک عده هم فرصت‌طلبی در خونشان است. کافی است آمبولانسی در حال مأموریت باشد. یک عده راه را باز می‌کنند، از سوی دیگر انبوهی از خودرو‌ها پشت به پشت آمبولانس با سرعت حرکت می‌کنند یا خط ویژه اتوبوس که حتی اگر محصور هم بشود باز عده‌ای حاضرند پشت اتوبوس بمانند، اما اینگونه و به هر قیمتی به مقصد برسند. فرصت‌طلب‌ها همه جا هستند. اکثرشان هم در راه تهران- شمال حضور چشمگیری دارند. راه بندان باشد یا نباشد این‌ها از شانه خاکی جاده با راه انداختن گرد و خاک فراوان، از سمت شاگرد سبقت می‌گیرند و انگار نه انگار.

۸) نذری دادن خیلی خوب است و محبت به اهل‌بیت و دینمداری ما را می‌رساند، اما از مردم باصفای عزیز تقاضا داریم کنار خیابان به تعارف کردن و پخش نذورات نپردازند! با خدا و بی‌خدا، دارا و ندار، محتاج و غنی، با هر سرعتی که باشد، شما را که نه! کافی است نذوراتتان را ببیند، ترمز می‌کنند و خیابان را بند می‌آورند. بنده خدایی هم که با عجله و سرعت در حال رفتن به کار مهمی است با این‌ها برخورد می‌کند و...

۹) شنیده بودیم، اما ندیده بودیم ماشین چندمنظوره بشود! با خودروی سواری بار می‌برند، جنس رد و بدل می‌کنند، ماشین را تبدیل به مغازه می‌کنند و...

۱۰) تازگی‌ها یاد همکارمان می‌افتم، همیشه می‌گفت: «فلان موضوع را چراغ خاموش انجام بده.» یواشکی و چراغ خاموش، پشت سرت حرکت می‌کنند. یک دفعه انگار پرژکتور روشن کرده باشند، برق مهیبی چشمانت را می‌زند. می‌گویی: جریان چیه؟ می‌گوید: برو کنار من برم! خب این را می‌شود از دور با یک بوق ساده هم گفت.

۱۱) آقایی که سبیل می‌گذاری، آهنگ‌های کوچه‌بازاری در ماشین گوش می‌کنی، پشت ماشینت نوشته‌ای بر ظالمان زمانه شرم باد، آیا به خانم‌ها راه نمی‌دهی ظلم نیست؟ به خاطر یک لحظه غفلت و اشتباه راننده کنارت، اتوبان را می‌بندی قمه‌کشی می‌کنی آن هم برای که؟ یک راننده پیکان ضعیف؟ می‌زنی فرار می‌کنی؟ یا راه نمی‌دهی تا طرف خدای ناکرده برود چپ کند؟ می‌دانی اگر با رانندگی ناصحیح تو کسی آسیب ببیند و جان خود را از دست بدهد چه می‌شود؟

۱۲) رانندگان عزیز که از این پس احترام هم را در رانندگی نگه می‌دارید! اگر نتیجه رانندگی ناصحیح شما مرگ کسی باشد، مشکلات فراوانی شامل حال خانواده آسیب دیده می‌شود: زنان بیوه‌ای که مشکلات متعدد از قبیل: بیکاری، فقر و... خواهند داشت. زندگی‌های تک والدینی که مسائل جبران‌ناپذیری برای کودکان خواهند داشت. مشکلات معیشتی، تربیتی، امرار و معاش، حقوقی و قانونی که همه‌اش را با یک سرعت یا سبقت غیرمجاز، عجله یا تندروی‌های مختلف، عدم صبر و عصبانیت‌های بی‌خود، برای ایشان رقم زده‌اید.

۱۳) اهل چپ و لاین سرعت و سبقت نباشید. اصلاً مگه راستی بودن چه بدی دارد؟ کنار اینکه راست بگوییم، از راه راست هم حرکت کنیم، در مسیر رانندگی هم از سمت راست برانیم، قول می‌دهم اگه راستی و نیکی کنیم ضرر نمی‌کنیم.

*مددکار اجتماعی
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار