سرويس ورزش جوان آنلاين: جای خالی موزه ملی ورزش سالها بود در ورزش ایران احساس میشد؛ موزهای که تاریخ پر از روزهای تلخ و شیرین ورزش را به تصویر بکشد و گنجینه خاطرات قهرمانان و مدالآوران ورزش ایران باشد. حالا قرار است طلسم افتتاح این موزه بشکند و در اردیبهشتماه به همت کمیته ملی المپیک، ورزش ایران صاحب یک موزه تخصصی شود. افتتاح موزه ملی ورزش از آن اتفاقهای ماندگار است که هرچند دیر در ورزش ایران به ثمر مینشیند، اما باید عملکرد مدیرانی که سرانجام قرار است این کار بزرگ را به پایان برسانند، ستود. بدیهی است در دنیای امروز ورزش، موزهها جایگاه ویژهای در زیرساختهای کشورهای مختلف جهان دارند و اهمیت وجود چنین مجموعهای در ویترین افتخارات هر کشور غیرقابل انکار است. در کشورهای مختلف دنیا موزههای تخصصی ورزش چه در قالب ملی و چه باشگاهی و چه در رشتههای مختلف وجود دارد؛ موزههایی که علاوه بر بیان تاریخ ورزش این کشورها، تبدیل به منبعی برای درآمدزایی هم شده است.
با وجود چنین اهمیتی، اما ورزش ایران چندین دهه از داشتن یک موزه ملی برای ورزش محروم بود و متولیان ورزش نسبت به لزوم وجود چنین مجموعهای در ورزش کشور حساسیت نداشتند و تنها جایی که از گنجینه ورزش میشد سراغی گرفت، بخشهایی از موزههای بزرگ ایران است که به ورزش اختصاص داده شده است. بیتوجهی به موضوع مهمی مانند موزه در ورزش ایران سبب شده بود که علاوه بر مجموعه کلی ورزش، فدراسیونها و باشگاهها نیز نسبت به چنین موضوع مهمی برنامهای نداشته باشند و تنها جایگاه ویژهای که تا امروز برای جامهای قهرمانی، یادبودها یا مدالهای قهرمانان در نظر گرفته میشد، تنها ویترین اتاقهای مدیران بود و هواداران و علاقهمندان ورزش کشورمان از تماشای افتخارات رشتههای مختلف ورزشی محروم بودند. این در حالی بود که هر سال جامها و مدالهای مختلف به ویترین اتاق مدیران اضافه میشد، طوری که با پر شدن ویترینها باید ویترین دیگری تهیه میشد. البته این سرنوشت تنها بخشی از شناسنامه ورزش ایران بود و بخشی دیگر از یادبودها و وسایل خاطرهانگیز قهرمانان جایی بهتر از انبارها پیدا نمیکرد تا این وسایل ارزشمند که گنجینه ورزش کشورمان هستند، به دور از توجه مسئولان در گوشهای در حال خاک خوردن باشد.
حال به نظر میرسد پتانسیل و ظرفیت مغفول مانده ورزش قرار است با افتتاح موزه ملی ورزش احیا شود. افتتاح این موزه هرچند حرکت بزرگی در ورزش است، اما نباید به تنها یک موزه ملی اکتفا کرد و ضرورت دارد اهمیت موزه برای باشگاهها و فدراسیونها نیز تبیین شود؛ مسئلهای که امروزه جدی گرفته نمیشود. با این حال افتتاح موزه ملی ورزش میتواند فتح بابی برای اهمیت دادن به زیرساخت مهمی مانند موزه در ورزش ایران باشد. در این راستا مدیران فدراسیونها و باشگاهها نیز باید پیرو حرکت کمیته ملی المپیک در افتتاح موزه ملی ورزش، نسبت به افتتاح موزههای تخصصی که گنجینه خاطرات و افتخارات باشگاه یا فدراسیون است، اقدام کنند. بدیهی است تالار افتخارات ورزش نباید ویترین اتاق مدیران باشد؛ افتخارات و تاریخچهای که با قرار گرفتن در یک موزه میتوانند بیانگر گذشته یک فدراسیون یا یک باشگاه باشند.
در همین راستا بدیهی است که مطالبه افتتاح موزههای تخصصی ورزش در رشتههای مختلف باید از سوی متولیان ورزش پیگیری شود و از زیرمجموعه وزارت ورزش خواسته شود تا مدالها، عکسها، یادبودها، کاپها و سایر وسایل خاطرهانگیز در هر بخش از ورزش کشور جمعآوری و در قالب موزههای تخصصی به منظر عموم گذاشته شود. در چنین شرایطی علاوه بر گردآوری تاریخ ورزش، بخشهای مختلف ورزش کشور میتوانند از این طریق کسب درآمد کنند. هرچند این درآمد شاید اندک باشد، اما با این حال وجود چنین موزههایی در قسمتهای مختلف ورزش ویترینی از تالار افتخاراتی است که ورزشکاران کشورمان در سالهای گذشته در رقابتهای مختلف کسب کردهاند. با توجه به چنین اهمیتی افتتاح موزه ملی ورزش میتواند قدم اول در مستندسازی و جمعآوری تاریخ ورزش ایران باشد و باید نسبت به چنین موزههایی که در تاریخ میماند، بیشتر از گذشته در ورزش ایران همت گمارد تا چنین گنجینهای نسل به نسل منتقل شود و هر سال که میگذرد آرشیو ورزش ایران غنیتر از گذشته رخنمایی کند.