کد خبر: 903470
تاریخ انتشار: ۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۲۱:۴۰
آنچه ما را از هم جدا مي‌كند نيت‌هاي پشت رفتارهايمان است
وقتي به سطح ظاهري پديده‌ها نگاه مي‌كنيد مي‌بينيد تا حدودي يكسان مي‌نمايند، اما وقتي به بطن و اندرون آنها مي‌رويد تفاوت‌ها خود را مي‌نمايانند

آيدين تبريزي

وقتي به سطح ظاهري پديده‌ها نگاه مي‌كنيد مي‌بينيد تا حدودي يكسان مي‌نمايند، اما وقتي به بطن و اندرون آنها مي‌رويد تفاوت‌ها خود را مي‌نمايانند. اداره‌اي را تصور كنيد كه كارمندان هر صبح روي صندلي‌هاي خود مي‌نشينند. اگر ظاهر ماجرا را نگاه كنيد مي‌بينيد كه همه كارمندان در آن جا مثل هم سوار ماشين مي‌شوند و به اداره مي‌آيند. مثل هم روي صندلي‌هايشان مي‌نشينند و كارهاي خود را دنبال مي‌كنند و مثل هم از اداره خارج مي‌شوند، اما اين ظاهر قضيه است...

كارمندان يك اداره ظاهراً شبيهند اما...
به ذهن كارمند اول مي‌رويد و مي‌بينيد كه او امروز به اداره آمده و از همان ساعات اول به اين فكر مي‌كند كه چه زماني اين دوره كارمندي تمام خواهد شد. يعني از همان آغاز روز به فكر بازنشستگي است، نه اينكه فقط امروز تمام شود و برود نه، به 10 يا 20 سال بعد فكر مي‌كند. روزي كه ديگر مجبور نيست كارمند اين اداره باشد. بنابراين او مثل يك ماشين خاموش كه نياز دارد كسي او را يدك بكشد خود را يدك كرده و تا اداره و صندلي اداره كشانده و هر كاري هم كه انجام مي‌دهد انگار كه يك تريلي سنگين را مي‌خواهد با دندان جابه‌جا كند، حتي اگر آن كار، برداشتن يك كاغذ از روي ميز يا يك امضاي ساده باشد. به ذهن كارمند دوم مي‌رويد و مي‌بينيد كه او امروز به آن اداره آمده است با اين نيت كه خدمتي ارائه كند و چيزي فرا بگيرد. او يك كتاب جديد با خود به اداره آورده كه در زمان‌هاي مرده اداره مطالعه كند و در حوزه خود به تخصص و آگاهي بيشتري برسد و بتواند ايده‌اي را به رؤساي خود منتقل و روند امور را تسهيل كند. به ذهن كارمند سوم مي‌رويد. او امروز به اداره آمده كه بتواند از يك ارباب رجوع رشوه قابل توجهي را دريافت كند. او روي صندلي خود نشسته و سعي مي‌كند همه چيز را آرام جلوه دهد، اما مرتب با انگشتان خود روي ميز ضرب مي‌گيرد و پاهاي خود را به شكل عجيبي در هوا تكان مي‌دهد. سعي مي‌كند به همكاران خود بخندد، اما در دلش آشوب است و فكرهاي مختلفي در ذهنش مي‌چرخد كه اگر همه چيز لو برود چه مي‌شود؟ نكند كسي كه به او وعده رشوه قابل توجهي داده مأمور از آب دربيايد و آبرو و اعتبار و كار خود را از دست بدهد؟ به ذهن كارمند چهارم مي‌رويد و مي‌بينيد او روي صندلي خود نشسته اما ذهنش درگير مشكلات خانوادگي است و از اينكه نتوانسته با همسر خود رابطه پايداري برقرار كند عصبي است. موضوعي كه هفته‌هاست ذهن او را درگير كرده انديشيدن به جدايي و طلاق است و سايه اين فكر او را رها نمي‌كند. كارمند پنجم، كارهاي خود را به صورت روتين دنبال مي‌كند و حواسش به بازي فوتبال بعدازظهر است و در ذهن خود دنبال راهي مي‌گردد كه امروز بتواند دو ساعت مرخصي بگيرد و سر موقع به بازي برسد.

راز اينكه اعمالي قبول مي‌شود و اعمالي نمي‌شود چيست؟
در ذهن خود مي‌توانيد به فهرست اين كارمندان اضافه كنيد، اما در اصل ماجرا فرقي نخواهد كرد. واقعيت آن است كه آدم‌ها به اندازه نيت‌هايي كه پشت ذهن و روان خود دارند از همديگر ممتاز مي‌شوند و راز اينكه اعمالي نزد خداوند مقبول مي‌شود و اعمالي ديگر نه، به خاطر آن نيت‌هاي متفاوت است. ممكن است كسي صدقه‌اي بدهد، كار خيري انجام بدهد كه به ظاهر و از چشم سر، كوچك و محقر بنمايد، مثلاً هر روز 2 هزار تومان صدقه كنار بگذارد و خداوند آن 2 هزار تومان را از او قبول كند. ممكن است كسي كمك‌هايي به ديگران بكند كه ده‌ها و صدها و هزاران برابر اين رقم باشد، اما از او پذيرفته نشود. چرا؟ به خاطر اينكه ممكن است نيت او الهي نباشد، مثلاً آن كمك‌ها را بكند براي اينكه نام خود را مطرح كند. براي اينكه بتواند از آن كمك‌ها آوازه‌اي به هم بزند و بتواند به سوء‌استفاده‌هايي برسد. در قرآن آيه‌اي وجود دارد كه در اين باره بسيار هشداردهنده و الهام‌بخش است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُم بِالْمَنِّ وَالْأَذَى كَالَّذِي يُنفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدًا لَّا يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِّمَّا كَسَبُوا وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ /‌ اي اهل ايمان، صدقات خود را به سبب منّت و آزار تباه نسازيد مانند آن كه مال خود را از روي ريا (براي جلب توجه ديگران) انفاق كند و ايمان به خدا و روز قيامت ندارد؛ مثل اين رياكاران بدان ماند كه دانه را (به جاي آنكه در زمين قابلي افشانند) بر روي سنگ صاف غبار گرفته‌اي ريزند و تند باراني غبار آن بشويد و آن سنگ را همان طور صاف و بي‌گياه به جاي گذارد، كه نتوانند هيچ حاصلي از آن به دست آورند. و خداوند گروه كافران را راه (سعادت) ننمايد.»
در اين آيه خداوند مي‌فرمايد صدقات و كارهاي خوب خود را با منت و آزار تباه نكنيد و مثال مي‌زند كه اگر كسي مال خود را به خاطر تظاهر و ريا انفاق كند مثل اين مي‌ماند كه دانه‌اي را بر روي سنگي كه اندك غباري بر روي آن سنگ قرار دارد افشانده، در حالي كه باراني بر روي آن سنگ مي‌بارد و آن خاك نازك را مي‌شويد و در نتيجه آن بذر و دانه هيچ بستري از خاك براي رشد نخواهد داشت. مثال فوق‌العاده زيبايي است.
اگر كسي مي‌خواهد به شكوفايي دروني و خودشكوفايي برسد اين خودشكوفايي به واسطه نيت‌هاي عالي و بلندمرتبه خواهد بود و بايد از گرداب ظاهر اعمال بيرون آمد. هر اندازه كه نيت‌ها حقير و فرومايه باشد بزرگي ظاهري عمل نخواهد توانست كه فرد را به آن شكوفايي برساند. ممكن است در نگاه ظاهربين مردم بزرگ جلوه كند و حتي احترام بخرد اما خود در درون دچار بازي‌هاي كوچكي خواهد بود و نخواهد توانست كه به آن صلح درون و يكپارچگي روحي برسد.

وقتي رابطه عمل با اصل و ريشه نيكي‌ها قطع مي‌شود
هر كدام از ما، فرق نمي‌كند در چه جايگاهي قرار داريم و چه لباسي را بر تن كرده‌ايم، اگر مي‌خواهيم در زندگي به خودشكوفايي برسيم اول از همه بايد ببينيم نيت پشت رفتار و كار ما كجاست. مهم نيست كه مي‌خواهيم يك ميليارد ببخشيم يا 2 هزار تومان، مهم اين است كه نيت پشت آن هدف تا چه اندازه صيقلي و زلال است. صيقلي و زلال بودن آن هدف و نيت است كه ما را نجات مي‌دهد. مثل اين مي‌ماند كه شما درخت كوچكي بكاريد كه قد آن به يك متر هم نرسد، اما آن درخت كوچك چون كاشته شده و سالم است و آب داده شده ميوه‌اش را مي‌دهد، اما تصور كنيد كسي تنه درختي را كه غول آساست و 40 متر و بيشتر طول دارد در زمين مي‌كارد، در حالي كه آن درخت ريشه‌اي ندارد و ارتباطش با ريشه و خاك قطع شده است. آن درخت با آن همه بزرگي و عظمت كه ممكن است براي عده‌اي خيره‌كننده باشد از دادن يك سيب يا زردآلو يا انار عاجز خواهد بود و شاخه‌هايش نه ثمري خواهد داد و نه سايه‌اي ايجاد خواهد كرد. ما نيز چنين هستيم. وقتي رابطه عمل با اصل و ريشه نيكي‌ها قطع شده باشد هر اندازه هم كه آن عمل بزرگ به نظر برسد ثمر و سايه‌اي نخواهد داشت.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر