
مهدی پورصفا
در ارديبهشتماه سال 90 دستور فرماندهي كلقوا درخصوص محدوديت برد موشكهاي بالستيك ايراني و تمركز بر دقت آنها توانست فصل جديدي در صنايع دفاعي ايران باز كند.
در ارديبهشتماه سال 90 شهيد طهرانيمقدم، ابلاغيهاي از سوي مقاممعظمرهبري دريافت كرد که مبنی بر اینکه برد موشكهاي ايران را تا محدوده 2000 كيلومتر محدود ميكرد.
دستوري كه ميتوانست به خوبي نشاندهنده سياست جديد دفاعي ايران باشد، سياستي كه برد مهمترين ابزار دفاعي ايران را محدود ولي ساير ويژگيها را مدنظر قرار ميدهد، ويژگيهايي كه ميتوانست بسيار مهمتر از برد يك موشك باشد. از آن زمان تاكنون مدت زمان زيادي ميگذرد، برد موشكهاي ايران همچنان در 2000 كيلومتر متوقف مانده اما از آن هنگام تا به الان پيشرفت موشكهاي ايراني در مسير ديگري قرار گرفته است.
ابلاغيه رهبري چه بود؟
تا قبل از سال 90 صنعت موشكي ايران به پيشرفتهاي خيرهكنندهاي در حوزه برد و نوع موشكها دست يافته بود. ايران توانست، موشك ماهواره بر سفير را با موفقيت آزمايش كند و به سمت ساخت موشك ماهواره ديگري با نام سيمرغ حركت كند. موشكي كه قرار بود ماهوارههاي سنگين ايراني را در مدار قرار دهد، اين روند با توسعه موشكهاي ماهواره بر سپهر و ققنوس ميتوانست به حدي از توسعه برسد تا دستيابي ايران به مدار ژئو سنكرون که بالاترين مدار براي ماهوارههاي ارتباطي است را تثبيت كند. در كنار اين، ايران توانسته بود به موشكهاي سوخت جامد دست پيدا كند.
موشكهايي كه ساخت آنها از دهه 70ميلادي با ساخت راكت زلزال آغاز شد و به ساخت موشك دو مرحلهاي سجيل2 با برد 2000 هزار كيلومتر رسید. موشك سوخت جامد سجيل 2 ميتوانست در كمترين زمان ممكن براي شليك آمادهسازي شود و با سرعت 14 ماخ در مرحله نهايي وارد حريم هوايي دشمن شود. نكتهاي كه حتي پيشرفتهترين سپر دفاعي رژيمصهيونيستي، يعني پيكان- 2 را نيز به زحمت ميانداخت. اين موشك ضدبالستيك به اين منظور توسعه يافته بود تا بتواند موشكهاي سوخت مايع ايران تا سرعت 13ماخ را شكار كند، اما با وجود موشكي به نام سجيل حتي اين موشك هم ميتوانست در شكار موشكهاي بالستيك ايراني ناكام باقي بماند. به نظر ميرسيد زمينه براي ساخت موشكهاي چندمرحلهاي سوخت جامد، براي رسيدن ايران به موشكهاي قارهپيما براي بردهاي بالاي 5000 هزار كيلومتر فراهم است، اما ابلاغيه رهبري مسير پيشرفت موشكهاي ايران در این حوزه را متوقف و به سمت ديگري هدايت كرد. حوادث و اتفاقات بعدي درستي اين راهبرد را نشان داد.
ايران به سراغ نقطهزني رفت
دقت موشك نكتهاي بود كه صنعت موشكي ايران بايد به آن ميرسيد. نقطهزني نقطهنهايي اين آمال بود. اتفاقاً بسياري از كشورهاي مطرح دنيا در صنايع نظامي به دنبال آن رفته بودند.
امريكاييها با موشكهاي كروز ادعای دقيقترين موشك دنيا را داشتند و روسها با موشك اسكندر به جنگ موشكهاي پاتريوت امريكايي رفته بودند. در اين ميان ايران نيز به دنبال دستيابي به همين توانمندي بود. افزايش دقت موشكهاي ايراني ميتوانست دشمنان اصلي ايران را كه در برد 2000 كيلومتري قرار داشتند با خطر جديتري روبهرو كند. دشمناني كه پايگاههاي اصلي آنان در 2000 كيلومتري مرزهاي ايران قرار دارد.
در اين ليست پايگاههاي امريكا و همچنين شهرهاي اصلي رژيمصهيونيستي قرار دارند. داشتن يك بازوي قدرتمند براي ضربه به اين پايگاههاي دشمنان ايران و همچنين ميزبانان اصلي را كه اغلب كشورهاي عربي هستند، از هرگونه حمله به مرزهاي ايران و حتي همپيمانان آن نيز باز ميدارد. اين نكته بعدها در موشكهاي نقطهزن، فاتح و همچنين عماد كه در برد 2000 كيلومتري خطايي نزديك به 5متر دارد، به خوبي نشان داده شد.
ناظران خارجي چه ميگويند
اين نكته از چشمناظران خارجي نيز پنهان نمانده است. زلماي خليلزاد ديپلمات پيشينامريكايي در همينباره ميگويد: توافق هستهاي، محدوديتهايي براي برنامه هستهاي ايران بهوجود آورده اما برنامه موشكي اين كشور همچنان ادامه داشته است. تعداد موشكهاي ايران و برد آنها به صورت چشمگيري افزايش يافته اما اين موشكها، عمدتاً به عنوان تسليحاتي براي ايجاد رعب و وحشت و بازدارندگي و هدف قراردادن اهداف بزرگ، ارزشمند هستند زيرا اين موشكها براي هدف قراردادن اهداف كوچك و محدود نظامي دقیق و سودمند نيستند كه از آنها محافظت شود اما به نظر ميرسد اين روند در ايران به تدريج در حال تغيير است.
«خليلزاد» در بخش ديگري از اظهاراتش گفت: ايران در تلاش است موشكهايي با دقت بيشتر بسازد و ميخواهد برد موشكهايش را افزايش بدهد و به 2هزار كيلومتر برساند. ساخت چنين موشكهايي موجب ميشود ايران امكان عمل بيشتري در مقايسه با موشكهاي فعلياش داشته باشد. اين امر، پاسخها به توان موشكي ايران را پيچيدهتر ميكند و سبب ميشود طرفهاي مقابل براي دفاع از خودشان در مقابل اين موشكهاي ايراني، بيشتر تلاش كنند. تلاشهاي زيادي در سطح منطقه به دست ما انجام شده و به هرحال بايد اين توان پدافند موشكي با شرايط جديد منطبق شود. نوعي كنش و واكنش در جريان است. با افزايش تعداد موشكهاي ايران و ارتقاي دقت آنها، تلاشهاي لازم براي دفاع در مقابل اين موشكها نيز بايد ارتقا پيدا كند. اين سخنان به خوبي نشاندهنده عمق نگاه راهبردي رهبري را در اين مقوله نشان ميدهد. مسئلهاي كه در غير اين صورت ميتوانست سبب بهانهجوييها جديد عليه ايران شود.
راهبردي براي جلوگيري از برخي بهانهجوييها
نكته ديگري كه در اين راهبرد براي مقابله با برخي بهانهجوييها ديده ميشود، محدودكردن برنامه موشكي دفاعي براي عدمتهديد عليه كشورهاي اروپايي است.
يكي از بهانههاي اصلي امريكاييها براي ايجاد سپر دفاعي موشكي در شرق اروپا مقابله با برنامه موشكي ايران بوده البته هدف اصلي امريكاييها از استقرار چنين موشكهايي مقابله با موشكهاي بالستيك روسها بوده است. عدم افزايش برد موشكها از 2000 كيلومتر به بالا عملاً راه بهانهجويي براي امريكاييها را بسته است. به گونهاي كه حتي برخي از كشورهاي اروپايي اعتقاد دارند، موشكهاي ايران خطري براي اروپاييها يا كشورهاي ديگر همچون روسيه يا هند نيست. با تمام اين تفاصيل تمام اين برنامهريزيها زماني است كه ايران در محدوده بالاتري مورد تهديد قرار نگرفته باشد. اگر فشار بر ايران از حوزههاي گوناگون بهخصوص در حوزه امنيت ملي بالا بگيرد، ايران ميتواند در سياست خود بازنگري كند.