وزير ورزش و جوانان گويا هرازچندگاهي نگاهي به عملكرد مدالآوران ورزش ايران مياندازد و به حدي از نتايج به دست آمده، سر ذوق ميآيد كه مصاحبههايي اميدواركننده ميكند و حرفهايي به زبان ميآورد كه سالهاست به شكلهاي مختلف از زبان رسانهها و كارشناسان گفته شده، اما به خرج كسي نرفته است!
صحبتهاي وزير قابل تقدير است وقتي كه ميگويد: «اگر برنامه داشته باشيم، ظرفيتش را داريم كه نتايج خوبي بگيريم» و به مديران كل استاني تأكيد ميكند كه با کمک هيئتهاي ورزشي مدالآورن و قهرماناني را که شانس افتخارآفريني در المپيک و رويدادهاي بينالمللي دارند، شناسايي و براي رفع نيازها و تأمين امکانات مورد نظرشان تلاش كنند، اما واقعيت اين است كه به عمل كار برآيد به سخنداني نيست!
وزیر ورزش در حالي از ظرفيت بالاي ورزش ايران سخن به ميان ميآورد و ميگويد كه با برنامه ميتوان بهترين استفاده را از اين ظرفيتها برد و به نتايجي در خور توجه رسيد كه اين مهم بر كسي پوشيده نيست، با اين حال اما، اين مسئله همواره توسط مسئولان ناديده گرفته شده است. حرفهاي امروز آقاي وزير معضل اصلي ورزش ايران است، ورزشي كه مملو از استعدادهاي ناب است كه يكي پس از ديگري با بيتوجهي و عدم رسيدگي آقايان هرز ميروند و محو ميشوند. مصاحبه سلطانيفر، توصيف دردهاي ورزش است، توصيفي زيبا اما دردناك كه نشان ميدهد آقايان به واقعيت امر واقف هستند، اما گامي براي آن برنميدارند، هرچند كه اولين بار نيست كه يكي از مسئولان ورزش كشور واقعيتي را به زبان ميآورد كه پيشتر از او، بارها جرايد و رسانهها فرياد زدهاند، اما به سياهنمايي و حاشيهسازي متهم شده بودند. حالا چطور ميتوان به جدي بودن توصيههای سلطانيفر اميدوار بود، وقتي تجربه نشان داده مسئولان هرگز از پتانسيلهاي واقعي ورزش كشور استفاده نكرده و برنامهاي نيز براي آن نداشتهاند كه اگر غير از اين بود، تيمهاي ملي در رشتههاي مختلف اندكي قبل از اعزام به رقابتهاي بينالمللي دور هم جمع نميشدند و اندك زماني كوتاه با امكاناتي محدود ناچار به رساندن خود به شرايط ايدهآل نبودند.
آنچه از زبان وزير ورزش شنيده ميشود، درد قهرمانان و مدالآوران زيادي است كه بعد از گذشت ماهها از مدالآوري و افتخارآفرينيشان هنوز موفق به دريافت پاداشهاي خود نشدهاند و بيتوجهيها بارها و بارها بسياري از آنان را از ادامه راه نااميد كرده و بر آن داشته تا براي تأمين نيازهاي زندگي و امرار معاش، ورزش قهرماني را ببوسند و كنار بگذارند، چراكه مدالها و افتخاراتي كه ژست آن را مديران بالادستي ميگيرند، برايشان نه آب شده و نه ناني در سفره كه شرمنده زن و بچه خود نباشند.
بله آقاي سلطانيفر، ورزش ايران مملو از استعدادهاي ناب است و ظرفيت بالايي دارد كه ميتواند افتخاراتي چشمگير را براي ايران عزيز به دنبال داشته باشد، اما هرگز به اين پتانسيل و استعدادها آنطور كه بايد و شايد پرداخته نشده و ورزشكاران بسياري هستند كه اگر همين امروز پاي درد دلشان بنشينيد، ميبينيد كه با مشقت فراوان و تنها با عشق به ايران بوده كه موفق به كسب مدال و عنواني شدهاند. مدال و عنواني كه بسياري از ورزشكاران با هزينه كردن از جيب شخصي خود به آن دست يافتهاند.
توجه و برنامهريزي براي ورزش، كشف استعدادها و مهيا كردن شرايط براي موفقيتهاي آتي ورزشكاران، مدالآوران و قهرمانان وعدهاي دلفريب است، اما چه سود اگر اين حرفها نيز مانند تمام حرفهايي كه پيشتر از زبان بسياري مطرح شد و تنها در حد حرفهايي زيبا و واقعيتهايي تلخ كه هرگز تلاشي براي عملي شدن آن نشد، باقي بماند. آيا آنچه كه امروز به آن اشاره كردهايد، واقعيتي است كه قصد اجرايي كردن آن را داريد يا اين تنها نطقي پرطمطراق است و بس؟!