کد خبر: 821910
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۵ - ۱۳:۲۵
مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری در بازدید از غرفه جوان:
دراين ميان مدیری بر آن است كه تحول را از نخستين خشت اين ديوار كج آغاز كند....
علي خدايي بيجاري

مردم به سالن هاي اجرا نیایند، بسياري از هنرمندان براين باورند مديري كه از حق و حقوق آنان دفاع كند، بهترين و شايسته ترين مدير است! خواه اين حق طبي بر اركان ناحقي استوار باشد و براي اثبات آن، جناب مدير به ابزارهايي چون دروغ و تحريف متوسل شود! شايد اوضاع آشفته بازار هنرها در اين بازه زماني حاصل چنين عملكرد اشتباهي باشد. سخني كه مصداق و مويد بيت المثلي از يغماي جندقي است كه مي گويد: «گوش اگر گوش تو وناله اگر ناله من / آنچه البته به جایی نرسد فریاد است»! اما دراين ميان مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری ، خلاف جهت آب شنا كرده و گويا بر آن است كه تحول را از ريشه اين درخت كجرو و نخستين خشت اين ديوار كج آغاز كند. مشروح گپ و گفت "جوان آنلاين" با اين مديرهنرمند كه در گذشته ايفاگرنقش هاي بسياري در سريالهايي چون يوسف پيامبر(ع)، مختارنامه، كيميا و... بوده درپي مي آيد. گپ وگفتي كه در شامگاه روز گذشته درنمايشگاه مطبوعات با مصاحبت كوروش زارعي در غرفه جوان صورت گرفت.

 

جناب زارعی قاطبه مسئولان از وخامت حال تاتر حکایت وشكايت دارند که موضوعي كهنه و مقوله اي غیر قابل انکار است. با این احوال ارزیابی جنابعالی از حال و احوال جاری تاتر این روزها چیست و چرا این بحران دامنگیر دارد اين هنر را زمینگیر می‌کند؟

 راستش دوستان بیراه نفرموده اند. چرا که حال تاتر واقعا خوب نیست و این حال  خراب معلول علت‌های بسیاری است كه به حوزه هاي گوناگوني مربوط مي شود. از جمله معضلات اقتصادي و اجتماعي و فاكتورهاي ديگري كه بصورت مستقيم و غير مستقيم بر اوضاع كمي و كيفي تاتر تاثيرگذار هستند.

 

از منظرحضرتعالي نخستین دلیل چیست؟

 شاید دلیل نخستین گذشته از شرایط اقتصادی مخاطبان هنر نمایش و همچنین عوامل تولید کننده تاتر، این باشد که مردم به عنوان مخاطبان اصلی تاتر، کارهای تولیدی را نمی بینند و رغبت نمی‌کنند که به عنوان یکی از مشوق های اصلی رشد و بالندگی هنر نمایش به سالن‌ها بیایند و کارها را رصد کنند. ضمن آنکه گذشته ازقصورمتولیان فرهنگ و هنر، از هر ارگان و سازمانی، بخش مهمی از تقصیرات هم به گردن خود ما هنرمندان است. اول همه خود کورش زراعی، کارگردان و بازیگر تاتر مقصر است.

 

بسیاری از هنرمندان خلاف نظر شما را دارند و خود را مبرا ازهر گناهی می دانند.با اين اوصاف لطف كنيد و از قصورهنرمندان بگوييد.  

ببینید از این جهت هنرمندان تاتری در این قصه مرتکب اشتباه شده اند که آثار تولیدی شان برای مخاطب و برای ذائقه و نیاز روز مخاطب تولید نشده است. باید تاتری ما دست به تولید اثری بزند که در مردم و مخاطب تاتر ایجاد رغبت و انگیزه کند تا بیاید و کارش را ببینند. باید تعصبات را کنار بگذاریم و بپذیریم که اكثر کارهای تولیدی‌مان برای مردم تولید نشده. این کارها هرگز نمي تواند عامۀ مردم را به سالن‌های تاتر بكشاند.

واقعیت این است که ما خودمان کار تولید و اجرا می‌کنیم و خودمان هم می‌رویم کارها را می‌بینیم . یعنی در جامعه تاتر یک گروه کار روی صحنه می‌برد و گروه‌های دیگر می‌روند و اجرای آن گروه را می‌بینند. بايد قبول کنیم که با این رویه هیچ اتفاقی نه تنها برای تاتر ما نمی‌افتد بلکه این هنر روز به روز منزوی‌تر خواهد شد.

بنابراین تا زمانی که مردم مخاطب کارهای ما نشوند و نیایند و از آثار تولیدی تاتری‌ها دیدن کنند ما نخواهیم توانست که هنر نمایش را در جامعه نهادینه کنیم.

 

آقای زارعی هنرمندان تاتر هم از این گله دارند که مردم حاضر نمی‌شوند هزینه کنند و بلیت تاتر بخرند. يعني بليست به عنوان عامل اصلي حركت چرخه اقتصاد هنرنمايش. با اين وجود نظر شما در این رابطه چیست؟آيا عدم اقبال و استقبال مردم تنها به گزينه هزينه بليت محدود مي شوديا دلايل ديگري نيز دارد ؟

خب بله. همه گله دارند که چرا مردم بليت نمي خرند؟ چرا فرهنگ بليت فروشي براي تاتر مرسوم نشده؟ چرا همه منتظرند كه براي ديدن تاتر دعوت شوند و دعوت نامه كه به دستشان برسد شايد براي ديدن تاتر اقدام كنند؟ ببينيد. همه اينها صادق است. اين گلايه ها درست و بجاست. اينها معضلاتي است كه امروزه گريبانگير هنر نمايش شده. اما با اين وجود من فكر مي كنم كه اين معضل به خود ما تاتري ها بر مي گردد. چرا كه اگر من تاتري كاري را توليد كنم كه منحصرا براي مردم و بنا به ذائقه و سليقه مخاطب امروزي توليد شده باشد و مسئله و معضل مردمي باشد كه با داستان كار درگيرند، بدون ترديد مردم با رغبت از آن كار استقبال مي كنند و چنين آثاري را بدون توجه به بهاي بليت و مسائل مالي و حاشيه اي  خواهند ديد. شك نكنيد.

حالا از طرفي كارهاي توليدي را كه از نظر بگذرانيم خواهيم ديد كه كارها به قدري تلخ و غم افزا شده كه نمي توانند مردمي كه غرق در گرفتاريهاي روزانه خود هستند را جذب و جلب كنند كه متاسفانه قاطبه  كارهايي از اين دست زير چترسوراخ افه هاي روشنفكري توليد و اجرا مي شوند.   خب مسلم است كه اين آثار نمي توانند توجه مخاطب درگير زندگي امروز را بخود جلب كنند.

 

اتفاقا نكته اي كه مي فرماييد خلاف رسالت ذاتي هنر و انتظاراتي است كه هرجامعه اي از هنر دارد. با اين اوصاف توصيه شما به گروه هاي نمايشي چيست؟

بله واقعا همينطور است. در مقابل ما بايد توانمان را به كار بگيريم كه آثاري با نشاط و اميدوار كننده توليد كنيم . يابد ايجاد شادي و اميد كنيم. موردي كه حضرت آقا هم روي آن خيلي تاكيد دارند. چرا كه مقام معظم رهبري بارها به تهيه كنندگان و هنرمندان تاكيد فرموده اند كه سعي كنيد در توليد آثار فرهنگي و هنري اميد و نشاط را به جامعه تزريق كنيد. اما با اين وجود متاسفانه اكثر آثار توليدي ما تلخ وسياه شده. گويا بجز تلخ نگاه كردن به پيرامون خود روش ديگري را نمي دانيم و نمي شناسيم.

 

گويا در جايي هم اظهار كرده بوديد كه تاتر را بدون روشنفكران و با بچه مسجدي‌ها پيش مي بريد و اين مدعا از قضا بازخورد بسياري هم داشت، اگر تاييد مي فرماييد، لطفا توضيح دهيد؟

بله. گفته بودم تئاتر روشنفکرانه نمی‌خواهیم و بچه مسجدی‌ها را می‌آوریم. چرا كه ما در مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری، باید به راه‌اندازی دفتر بچه‌های مسجد و اهداف آن، به عنوان حرکتی ملی نگاه کنيم.

چون دفتر بچه‌های مسجد تنها مختص تهران نخواهد بود و در تمام کشور اجرایی می‌شود از طرفي قاطبه هنرمندان و مدیران معتقدند که تئاتر  از مردم عام فاصله گرفته است؛ قشر روشنفکران، فرهیختگان و دانشجویان اغلب به تماشای تئاتر می‌روند و با آن دمخور هستند.این ارتباط با تئاتر برای مردم عام اتفاق نیفتاده و دلیلش این است که جنس کاری که هنرمندان تئاتر تولید و ارائه می‌کنند قابلیت برقراری ارتباط با مردم را ندارد؛ پس باید نگاه ما این باشد که در مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری یک پایگاه تئاتر مردمی و ملي برقرار کرده و با مخاطب عام مرتبط شویم.

 

 

جناب زارعي در ادامه مبحث قبلي بايد گفت كه بسياري از هنرمندان تاتر در توليد آثار طنز هم  به خطا رفته‌اند. به نظر شما علت و انگيزه اين كجروي به كجا بر مي‌گردد؟   

متاسفانه در بسياري ازگروه‌ها آنقدر ولنگاري وجود دارد كه نفس هنر تاتر را به ابتذال كشانده. اما در پاسخ سوال شما بايد بگويم كه ما رويه اي را دنبال مي كنيم كه در آن از برخي از دوستان خواهش مي كنيم كه بروند و از كارهاي آزاد ديدن كنند و گزارشي از اين بازديدها ارائه كنند. يكي از دوستان هم چند روز پيش در جريان يكي از بازديدها، اجراي يكي از همين كارهاي طنز را ديده بود. ايشان با يكي از مخاطبين كار مصاحبه كرده بود كه چرا شما 30-40 هزار تومان هزينه بليت پرداخت مي كنيد و چنين آثاري را تماشا مي‌كنيد؟ اين مخاطب هم پاسخ داده بود كه چكار كنم؟ به تاتر علاقه مندم . نمي توانم بروم كارهايي را تماشا كنم كه بار غم انسان را چند برابر مي كنند. اين مخاطب عزيز ادامه داده بود كه چندي پيش به ديدن كاري در فلان مركز تاتري رفتم (كه حالا اسم نمي آورم) اما با ديدن اين كار حالم كه بد بود، در پايان كار به مراتب بسيار بدتر هم شد. چون محتواي كار سراسر بدبختي و گرفتاري بوده است. اين مخاطب نكته قابل تاملي را عنوان كرده بود. او گفته بود كه من هزينه مي كنم .و كاري را مي بينم كه حالم را بهتر كند ولو اينكه محتواي كار مبتذل باشد اما من مي خندم و خودم و حالم را بهتر مي كنم و مي روم.

بايد بپذيريم كه مردم نياز به خنديدن و نشاط دارند. اما اين خنديدن و نشاط بايد از راه درست و با كار درست منتقل شود. مردم نياز دارند كه بخشي از تلخكامي ها و مشكلات شان را بر اساس اصل همذات پنداري در نمايش ها فراموش كنند. مردم احتياج دارند كه گاهگاهي تخليه روحي و رواني شوند ، رها شوند. سبك شوند تا بتوانند بهره وري بهتر و بيشتري براي جامعه داشته باشند.

 

با اين وجود شما فكر مي كنيد چند درصد از اين نيازهاي روحي و رواني امروزه توسط هنر نمايش در سطح جامعه مرتفع مي شود؟

متاسفانه بايد بگويم كه اين اتفاق در تاتر ما نمي افتد و اگر هم بيفتد حجم و اندازه اش به قدري ناچيز است كه اصلا به چشم نمي آيد.

 

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر