قريب به نيم قرن پيش در چنين روزهايي، عالم مجاهد و مرجع عاليقدر، مرحوم آيتالله العظمي حاج سيدعلي بهبهاني رامهرمزي (قده)- كه طبق عادت هرساله در شهر اصفهان به سر ميبرد- طي فتوايي و در پي جنگهاي شش روزه اعراب و اسرائيل، معامله با يهوديان و هرآنچه موجب تقويت فرقه «صهيونيسم» ميشود را تحريم نمود. بعد از اين واقعه ساواك اصفهان درپي مجموعهاي از تحقيقات و در اقدامي عجيب و غير منتظره، اين مرجع كهنسال را به اداره ساواك فراخواند و او را مورد بازجويي قرار داد. اين اقدام كه در نوع خود عملي نامتعارف و نادر به شمار ميرفت، حساسيت مردم اصفهان و استان خوزستان را موجب گشت تا جايي كه ساواك پس از مدتي كوتاه، ناگزير از آزادي ايشان شد. در مقالي كه پيش روي داريد، نكاتي درباره اين واقعه تاريخي و متن منتشرنشده بازجويي ايشان آمده است. اميد آنكه تاريخ پژوهان را مفيد و مقبول افتد. ***
فقيد سعيد مرحوم آيتالله العظمي حاج سيد علي بهبهاني رامهرمزي، از اعلام و مراجع معاصر ساكن در ايران در دوران معاصر به شمار ميرود كه در مناطق جنوبي ايران به ويژه استان خوزستان، نفوذي فراوان داشت. وي از آغازين گامهاي نهضت اسلامي ايران به رهبري امام خميني، به حمايت از اين حركت ديني و مردمي پرداخت و عليه رژيم شاه، مواضعي قاطع اتخاذ نمود. از سوي ديگر امام خميني(ره) نيز براي آيت الله بهبهاني احترامي بس شايان و بليغ قائل بود كه اين امر از مراودات اين دو كاملاً مشهود است. به شهادت اسناد و خاطرات، آيتالله بهبهاني درسال 1343 به همراه جمعي از اطرافيان خود به قم سفر كرد و حدود 10 روز، مهمان رهبر كبير انقلاب بود؛ امري كه كمتر سابقه داشت.
پس از تبعيد امام خميني(ره) نيز آيت الله بهبهاني از مبارزات و اهداف ايشان عليه رژيم پهلوي كاملاً پشتيباني ميكرد و اقداماتي را براي آزادي زندانيان در بند رژيم سفاك پهلوي انجام ميداد. در سال 1344 ايشان درخواست گذرنامه براي مسافرت به عتبات عاليات را كردند كه رژيم از خوف ديدار ايشان با حضرت امام(ره)، با آن مخالفت كرد. (1) در تابستان سال 1345 به تجويز پزشكان آيتالله بهبهاني به اصفهان مسافرت ميكند كه مورد استقبال باشكوه مردم و روحانيت قرار ميگيرد. (2) پس از اطلاع ساواك مركز از ساواك اصفهان درخواست كرد:
«با توجه به اينكه نامبرده از طرفداران روحانيون مخالف است، خواهشمند است دستور فرماييد نسبت به كنترل اعمال و رفتار وي در مدت توقف در آن استان توسط منابع مربوطه و با استفاده از امكانات موجود اقدام كنند.»(3)
آيتالله بهبهاني در سال 1346 با صدور فتوايي جنگ شش روزه صهيونيستها بر ضد مردم مسلمان و رژيم اشغالگر قدس را محكوم و معامله با يهوديان را تحريم كرد:
«بايد از هر گونه ارتباط با اسرائيل و عمال آن [يهوديان] خودداري كنند. بر قاطبه مسلمين لازم است الفت و دوستي و معامله و معاشرت با كفار خاصه اسرائيليها كه جوانان و مسلمين را به خاك و خون ميكشند و با اشغال متجاوزانه شهرهاي مسلمين اعراض و نواميس آنان را هتك ميكنند بهكلي ترك و از اين راه و هم از طريق كمك و اعانت به آسيبديدگان مسلمين كه به هر نحو مقدور است انزجار خود را عليه اسرائيل و متجاوزين به حقوق مسلمين اعلام كنند.»(4)
پس از انتشار اين اعلاميه كسبه متدين به پيروي از ايشان از معامله با يهوديان خودداري كردند. دو روز پس از انتشار اين اعلاميه ساواك در گزارشي اعلام كرد:
«اكثر كسبه و بازرگانان شهرستان اصفهان از خريد و فروش با يهوديان خودداري ميكنند و اخيراً معامله عمدهاي با كليميها صورت نگرفته است.»(5)
پس از انتشار اعلاميه ايشان به ساواك احضار شد و مأمور ساواك اصفهان ايشان را بازجويي كردند. مدت شش ساعت، يعني بعد از نماز ظهر و عصر تا غروب آفتاب آيتالله بهبهاني را نگه داشتند. كاري كه تا آن موقع نسبت به چنان مقام بزرگ روحاني در اصفهان سابقه نداشت. سرانجام بر اثر فشار علماي اعلام و مردم آزاده اصفهان و ترس از شورش مردم آيتالله بهبهاني آزاد شد. رژيم پهلوي پس از ناكامي در زنداني ساختن آيتالله بهبهاني، فرزند ارشدش حجتالاسلام و المسلمين سيد عبدالله مجتهدزاده را كه نقش مهمي در انتشار اعلاميه آيتالله بهبهاني داشت، به اتهام اقدام عليه امنيت كشور در خوزستان بازداشت و پس از چند هفته زنداني سرانجام با قرار وثيقهاي سنگين آزاد كرد. در سال بعد كه آيتالله بهبهاني قصد اقامت در اصفهان را داشتند، رئيس ساواك اصفهان با اين سفر مخالفت كرد، (6) ليكن ساواك مركز از بيم خشم مردم با سفر ايشان موافقت كرد و دستور داد:
«اعمال و رفتار وي را در مدت اقامت دقيقاً كنترل كنند و در صورت مشاهده فعاليت مضرّهاي از وي مراتب را اعلام كنند تا تصميمات لازم گرفته شود.»(7)
«به منبع آموزش داده شد ساعات تدريس بهبهاني شركت و ضمن در نظر گرفتن اعمال، رفتار و گفتار نامبرده نتيجه را گزارش كند.»(8)
اولين گزارشهاي ساواك
پس از انتشار اعلاميه آيتالله بهبهاني درتحريم معامله با يهوديان، ساواك اصفهان اقدام به ارسال گزارشهايي به مافوق خويش كرد كه شمهاي از آن بدين قرار است:
«اخيراً اعلاميههايي به امضاي آيتالله سيد علي بهبهاني ساكن كه متن آن تحريم رابطه مسلمان [مسلمانان] با يهوديان و پشتيباني از كشورهاي اسلامي كه در جنگ با اسرائيل شكست خوردهاند است براي يكي از طرفداران روحانيون در اهواز ارسال شد تا در شهرستانهاي استان خوزستان توزيع شود. خواهشمند است دستور فرماييد چنانچه آن ساواك و اداره اطلاعات شهرباني محل از چاپ اعلاميههاي مزبور اطلاعاتي در دست دارند مراتب را اعلام كنند.»
همچنين ساواك اصفهان در مقام پيجويي بيشتر ماجرا، به جست وجوي بيشتر ميپردازد و گزارش ذيل را براي دومين بار به مافوق ارسال ميدارد:
«در مورخه 4/5/1346 ساواك اهواز اطلاع حاصل ميكند كه تعدادي اعلاميه چاپي به امضاي آيتالله مير سيد علي بهبهاني در مغازه كولرفروشي حاج ابراهيم محمدزاده بهبهاني براي توزيع و ارسال به بعضي شهرستانهاي تابعه استان منجمله خرمشهر و آبادان موجود است كه بلافاصله به محل عزيمت و اعلاميههاي مزبور را كه در حدود 300 برگ بود اخذ و ابراهيم محمدزاده فرزند نصرالله را براي اداي توضيحات به ساواك هدايت و پس از بازجويي همراه با اعلاميههاي مكشوفه به ساواك آبادان اعزام ميكند.
متن اعلاميه موصوف پيرامون تشويق مسلمانان به قطع ارتباط با يهوديان(9) و حمايت از كشورهاي اسلامي كه در جنگ با اسرائيل شكست خوردهاند است. نامبرده در بازجويي اظهار كرد اعلاميهها از اصفهان براي سيد عبدالله مجتهدزاده واصل شد و نامبرده نيز به وسيله شخص ناشناسي در اختيار او گذاشت و تلفني به وي گفت براي پخش آن از شهرباني اهواز كسب اجازه خواهد كرد، لكن تا اخذ اعلاميهها توسط مأمورين اطلاعي به وي نرسيد و به علاوه يادداشتي به خط مجتهدزاده در بسته اعلاميهها بود كه دستور داد براي شهرهاي آبادان، خرمشهر، ديلم و ريگ نيز ارسال كند، لكن هنوز براي هيچيك از شهرهاي مزبور ارسال نشده است. از ابراهيم محمدزاده فرزند نصرالله سابقه مضرهاي در اين ساواك موجود نيست، لكن برابر سابقه موجود سيد عبدالله مجتهدزاده از طرفداران روحانيون است و آيتالله مير سيد علي بهبهاني نيز در حال حاضر در اصفهان سكونت دارند.
ابراهيم محمدزاده پس از بازجويي و دادن تذكرات لازم و اخذ تعهد كتبي مبني بر پخش نكردن هر نوع اعلاميه فوراً آزاد و مجتهدزاده از اهواز خارج شده است. مشروح جريان و نمونه اعلاميه با پيك تقديم خواهد شد.»
متن يك بازجويي تاريخي!ساواك اصفهان پس از انجام تحقيقات اوليه، آيتالله العظمي بهبهاني را به دفتر خود احضار و ايشان را مورد بازجويي قرار داد؛ امري كه تا آن تاريخ بيسابقه مينمود و همين رخداد نيز حساسيت و اعتراض اهالي اصفهان و خوزستان را درپي داشت. عوامل ساواك كه فضاي شهر اصفهان را آماده اعتراض ميديدند، به يك بازجويي حداقلي اكتفا و ايشان را مرخص كردند. متن بازجويي از آيت الله بهبهاني به شرح ذيل است:
تاريخ: 8/5/1346
موضوع: بازجويي از آيتالله حاجآقا مير سيد علي موسوي بهبهاني
تبصره ذيل ماده 125 قانون اصول محاكمات جزا به شما يادآور ميشود در بازجويي رعايت قوانين جاريه بفرماييد.
س ـ هويت كامل خود را بيان فرماييد.
ج ـ نام مير سيد علي شهرت موسوي بهبهاني فرزند مرحوم مير سيد محمد موسوي دارنده شناسنامه به شماره ـ صادره از رامهرمز 1304 يا 1305 قمري محل تولد بهبهان مذهب مسلمان اثنيعشري تابعيت ايران شغل مجتهد و اهل علم داراي عيال به نام زهرا و 5 نفر اولاد به اسامي حاج سيد عبدالله معمم و اهل علم در حال حاضر در خوزستان است و سيد جعفر مجتهدزاده در حال حاضر در قم است، ساكن هميشگي در اهواز خيابان سيروس منزل شخصي و در اصفهان پشت مسجد شاه منزل آقاي شيخ جواد نجفي. الاحقر علي الموسوي البهبهاني
س ـ منظور آقا از تشريف آوردن به اصفهان چيست؟
ج ـ چون هواي اهواز در تابستان گرم است معمولاً براي تغيير هوا در تابستان، بروجرد، خراسان يا اصفهان ميروم و امسال اصفهان را انتخاب كردهام. الاحقر علي الموسوي البهبهاني
س ـ بهطوري كه به حضور آقا عرض شد اعلاميههايي (يك نسخه از آن نشان داده ميشود) در اصفهان چاپ و پخش شده است كه امضاي آيتالله بهبهاني در ذيل آن گذاشته شده است. آنچه از جريان آن اطلاع داريد بفرماييد.
ج ـ اين اعلاميه را كه ارائه داديد از بسماللهالرحمن الرحيم به بعد را من نوشتهام، ولي قسمت بالاي آن را من ننوشتهام و اطلاع از نويسنده آن هم ندارم. الاحقر علي الموسوي البهبهاني
س ـ آيا نظر مبارك هست كه اين اعلاميه را براي چه كسي نوشتيد و داديد و منظور اصل خط آقا در اختيار چه كسي است؟
ج ـ عده زيادي از طبقات مختلف مراجعه كردند و نظريات اينجانب را در مورد اعراب و اسرائيل ميخواستند. بنده مطلبي را كه حدود نعمت مردم و دعوت آنان به آرامش و در عين حال اعانت به مسلمانان بود نوشتم ولي اجازه چاپ نداده بودم پرسيدند چند نسخه از آن را با قلم و كپي تكثير كنيم اجازه دادم. الاحقر علي الموسوي البهبهاني
س ـ نظر مبارك هست چه كساني ميخواستند آن را زياد كنند؟
ج ـ خير نظرم نيست. الاحقر علي الموسوي البهبهاني
س ـ شما فتواي خود را بهطور صريحتر نسبت به اوضاع فعلي يعني اعراب و اسرائيل و اينكه در ايران هم اشخاصي از جهود هستند و تابع كشور هستند و ماليات ميپردازند و اين مالياتها در تجهيز ارتش ايران براي نگهداري اين مرز و بوم مسلمان خرج ميشود و نيز در پيشرفت آرمانهاي ملي كشور دخالت دارند در اين مورد بيان فرماييد.
ج ـ مادامي كه اين آقايان در تحت اوامر سلطان اسلام هستند حكم ذمّي دارند و خون و مال آنها محفوظ است. الاحقر علي الموسوي البهبهاني
س ـ فرمايشهاي خود را گواهي ميفرماييد.
ج ـ امضا ميكنم. الاحقر علي الموسوي البهبهاني
نمونهاي از واكنشهاي مردميهمانگونه كه اشاره شد، احضار يك مرجع تقليد90 ساله به ساواك و انجام بازجويي از وي، موجب تعجب وحساسيت عمومي در شهرهاي اصفهان و اهواز شد و در اين باره اعلاميهها وشبنامههاي متعددي منتشر شد. يكي از شبنامههايي كه در اين باره در اصفهان منتشر شد، به شرح ذيل است:
«آيا ميدانيد ديروز در سازمان چه گذشت؟ سازمان امنيت حضرت آيتالله بهبهاني را به جرم اظهار همدردي با برادران مسلمان ساعت يك بعدازظهر بدون اينكه ناهار ميل فرمايند تا ساعت 7 بازداشت كردند و معظمله را به جبر به سازمان دفاع از اسرائيل بردند!»
پينوشتها در سرويس تاريخ جوان موجودند.