هر بار كه كارلوس كرش مصاحبه ميكند بيشتر به اين موضوع پي ميبريم كه نبايد به حرفهاي كفاشيان و ديگر اعضاي فدراسيون فوتبال اعتماد كرد و صحبتهاي سرمربي تيمملي در مورد اردوي آفريقا و شرايط تيم يك بار ديگر نشان داد كه در ساختمان خيابان سئول كسي دلش به حال فوتبال ملي نميسوزد. اردوي پر سر و صداي آفريقاي جنوبي طبق برنامه تشكيل شد، البته با بازيكنان اندك. تا آنجا كه حضور تنها 10 بازيكن در ژوهانسبورگ و نداشتن دروازهبان تيمملي كشورمان را سوژه خنده خاص و عام كرد. حتي در چنين وضعيتي نيز رئيس فدراسيون و دوستانش دست از دروغ گفتن و ماستمالي كردن بحران خودساخته برنداشتند. كفاشيان و نبي چنان از نتايج مثبت و بار فني اردو حرف زدند كه انگار نه انگار جام جهاني در پيش است و با شرايط فعلي زنگ تفريح حريفان خواهيم شد.
مرد پرتغالي ناراحت است و عصباني، حق هم دارد. با حقايقي كه كرش به زبان آورد، هر مربي ديگري جاي او بود تصميم ديگري ميگرفت. غيبت لژيونرها، حاضر نشدن به موقع بازيكنان استقلال و سپاهان، عدم حمايت مناسب از سوي اسپانسر و ... از جمله دلايلي است كه جان سرمربي را به لبش رسانده و اين در حالي است كه تيمملي در آفريقا حتي از داشتن چند گرمكن اضافي هم محروم بوده؛ وظيفهاي كه به عهده شركت آلاشپورت بوده اما طبق معمول به وظيفهاش عمل نكرده، آن وقت آقايان تا پاي جان از اين شركت حمايت ميكنند.
برگزاري اردو با حضور كمترين بازيكن از جمله انتقادات اصلي سرمربي محسوب ميشود. در حالي كه انتظار ميرفت، دو باشگاه استقلال و سپاهان در موعد مقرر مليپوشانشان را در اختيار تيمملي قرار ندادند، تنها بهانهشان نيز حضور در ليگ قهرمانان بود كه البته با حذف هر دو تيم در مرحله گروهي معني حضور قدرتمند در آسيا را هم فهميديم. فقط هدفشان اين بود كه كرش و تيمملي موفق نشود.
در فاصله يك ماه مانده به آغاز بزرگترين رويداد فوتبالي دنيا ما همچنان اندر خم يك كوچه ماندهايم. از ديدار تداركاتي كه خبري نيست، ولي قدر همين اردوهاي برونمرزي را هم نميدانيم. در اين اوضاع بيپولي تيم به هر زحمتي است اعزام ميشود ولي عدم همكاري از سوي باشگاهها و مسئولان كل برنامه را به هم ميريزد. انگار هنوز باورمان نشده كه پس از هشت سال به جام جهاني صعود كردهايم و بايد از اعتبار فوتبال ايران و آسيا دفاع كنيم. خيلي از افرادي كه همچنان به به و چه چه ميكنند و دم از آمادگي تيمملي براي رفتن به برزيل ميزنند صرفاً سفر به سرزمين قهوه و سياحتي چند روزه را موفقيت بزرگي ميدانند. برخي هم كه از ناكامي ايران در جام جهاني 2014 قند در دلشان آب ميشود و به اهدافشان ميرسند.
با توجه به اوضاع فعلي به هيچ وجه نميتوان از كارلوس كرش و شاگردانش انتظار صعود به مرحله بعد را داشت. با نگاه واقعبينانه بايد گفت كه در مصاف با آرژانتين، نيجريه و بونسي نبايد حتي انتظار نتيجهاي در حد و اندازه نام فوتبال ايران را داشت. بدتر از همه اينكه كفاشيان كماكان بر استدلالهايش پافشاري ميكند و در برابر انتقادهاي سرمربي يا شانه خالي ميكند يا خودش را به بيخبري ميزند. اين است وضعيت تيمملي كه 75 ميليون ايراني انتظار موفقيتش را ميكشند.