جوان آنلاین: اثری که هم اینک در معرفی آن سخن میرود، همانگونه که از عنوان آن هویداست، به «بررسی رفتار سیاسی آیتالله محمـــــدتقی مصبــــــاح یزدی» پرداخته است. این پژوهش ازسوی محمدحسن روزیطلب انجام شده و انتشارات چاپ و نشر بینالملل، آن را روانه بازار کتاب کرده است. تارنمای «کتاب رسان» در اشاره به مضمون و محتوای این تحقیق، به نکات پی آمده اشارت برده است: «از جمله شاخصههایی که مرحوم علامه مصباح یزدی را از دیگر علمای زمانه متمایز میساخت، حضور فعال و مؤثر ایشان در صحنههای سیاسی کشور بود. در زمانهای که بسیاری از فقها و اهل علم فعالیت در این حوزه را منافی بازی روحانیت میدانند و جایگاه روحانیت در چنین اموری را معتبر نمیشناسند، ایشان به شخصه برای شناخت کاندیدای برتر و اداره صحنه سیاسی کشور ورود میکردند و کنشگری لازم را انجام میدادند. نویسنده این کتاب که در حوزه مستندنگاری و تاریخ تحلیلی فعالیت کرده، تلاش نموده تا مروری بر گفتار و رفتار ایشان در ساحت سیاست را از سالهای ۸۴ تا ۹۲ مطمح نظر قرار دهد. نکته حائز اهمیت در این بررسی، ثبات فکری و نظری ایشان طی این مدت است. گرچه جریانها و شخصیتهایی که حول این عالم آگاه حاضر بودند، در این بازه زمانی دچار تلونها و تغییرهای بسیاری شدند، اما توصیههای آیتالله مصباح همواره مطابق موازین حکومت اسلامی باقی ماند و ایشان تلاش نمودند تا در طریق ولایت، به انتخاب اصلح کمک نمایند. روزیطلب تلاش کرده تا بدون جانبداری و با استناد به مواضع رسمی ایشان، تصویری واضح و صریح از بینش سیاسی آن بزرگ ارائه و روایتی متقن از این شخصیت، در برابر دروغها و اخبار مخدوش قرار دهد. انتخابات سال ۹۲ و شکست جریان منتسب به آیتالله مصباح در این دوره را شاید بتوان مهمترین بخش این کتاب دانست. نویسنده سعی دارد نشان دهد، برخلاف تصور اذهان عمومی، این شکست نه مربوط به این عالم وارسته که به جهت بدعهدی افرادی بود که منافع شخصی را بر جبهه پایداری ترجیح دادند...».
در فصلی از این اثر و برای زمینهیابی انحرافات خواص، به این بخش از اندیشههای آیتالله مصباح یزدی استناد شده است: «فردی از کودکی دارای نقطه ضعفی بوده و این نقطه ضعف کمکم در وجود او رشد کرده، به مرور زمان جوانه زده و تبدیل به درخت تناوری شده! این دیگر خوب بشو نیست. خب کسی که عاشق مقام است، ۱۰سال، ۲۰سال، ۵۰سال نتوانسته به این مقام برسد، حالا زمینهاش فراهم شده و میخواهد انتقام این محرومیت را بگیرد! طبیعی است که تا پیش از ریاست فرد خوبی بوده، اما پس از آن دچار تغییر میشود و آن بخش از روحیات منفی، بر بخشهای دیگر غلبه مییابد. به نظر بنده باید به دقت، نقطه ضعفهای اخلاقی و دلبستگی افرادی که دچار تغییر و انحراف شدهاند را بررسی کرد تا متوجه شد چه چیزی آنان را به اینجا کشانده است. درباره برخی از این خواص، نمیتوان گفت که اینان نمیفهمیدند. بله، برخی از اینها فکر قوی ندارند، کودن هستند که علائم و نشانههایی دارد، اما برخی از این خواص در مسائل گوناگون جهانی نظر میدهند و به نوعی صاحب نظرند. بدون شک ریشه این انحراف، به دلبستگیهای این افراد بر میگردد که از گذشته در وجودشان بوده، رشد کرده و دیگر به جایی رسیده که اسیر آن خواستهها شدهاند...».
