سازمان همکاری شانگهای در کالبد بلوک شرقی با توجه به اینکه تعریفی ضدغربی از خود بروز میدهد، بسیار مورد توجه قدرتهای بزرگ جهان است. جوان آنلاین: سازمان همکاری شانگهای در کالبد بلوک شرقی با توجه به اینکه تعریفی ضدغربی از خود بروز میدهد، بسیار مورد توجه قدرتهای بزرگ جهان است. چه از منظر روسیه و چین و چه از نگاه امریکا و شرکای اروپاییاش، سازمانهای نوظهور منهای غرب، میتوانند تشکیلاتی را علیه نظم تحمیلی غربی ایجاد کنند و نظام هژمونیسم امریکا را تحتالشعاع خود قرار دهند. از این جهت، هم کشورهای رقیب امریکا در تلاش برای تقویت و توسعه این سازمانهای نوظهور هستند و هم امریکا تلاش میکند مسیر کارآمدی و توسعه آنها را مسدود کند. به طور کلی، این سازمانها تلاش دارند جایگزینی برای نهادها، هنجارها و رویههای غربی باشند که سبب سلطه بر آنها شده است. ایران نیز با توجه به رویکرد همسایگی و همگرایی، به عضویت سازمان همکاری شانگهای درآمد تا منبع تأمین منافع کشور را متنوعتر و امنتر کند، زیرا تجربه سالها مراوده با کشورهای غربی چه در چارچوب برجام و چه غیر آن، ثابت کرده است کشورهای غربی نه تنها قابل اعتماد نیستند که از راه مشارکت و تفاهم به دنبال نفوذ و سیطره بر منابع کشور هستند. مثلاً قرارداد کرسنت با شرکت اماراتی کرسنت (وابسته به منافع انگلیس و امریکا) موسوم به ترکمنچای گازی، به دلیل فشار امریکا اجرا نشد و به طور مفتضحانهای ایران نیز به پرداخت غرامت چندمیلیارد دلاری محکوم شد.
کشورها دیگر مطیع نیستند
ایالاتمتحده سالها با توسل به ابزارهای مختلفی، چون فریب، زور، اسلحه و تهدید تلاش داشت نسبت خود با همه جهان را فرمانبردار و فرمانده تعریف کند و همه را تابع سیاستهای خود گرداند، اما تغییرات متنوع و چندلایه در اذهان عمومی و ساختار جهانی سبب به هم ریختن این ایده امریکایی شد، به طوری که در جهان متحولشده کنونی، بسیاری از کشورهایی که در زیر یوغ استعمار غرب بوده یا هستند، خواهان بازتعریف خود در جهان هستند، با این هدف که استقلال و هویت آنها محترم شمرده و حفظ شود. این امر در سالهای اخیر شتاب گرفته و تمایلها برای پیوستن به این سازمانها افزایش یافته است، به ویژه بعد از جنگ اوکراین و همچنین جنگ غزه، کشورها درک بهتری از شمایل زورگویانه و جنگافروزانه امریکا پیدا کردهاند. این دو جنگ نشان داد امریکا برخلاف ادعاهایش در مورد حقوق بشر و احترام به تمامیت ارضی کشورها به هیچ قاعده بینالمللی پایبند نیست و تنها با زور اسلحه، حکمرانی خود را اعمال و کشورهایی، چون اوکراین را دستمایه جهانگشایی خود میکند، همچنین ثابت کرد بخش عمدهای از بیثباتی در غرب آسیا از طریق امریکا ایجاد شده است.
استقلالجویی و خودکفایی، مهمترین انگیزه مشترک در بین حاکمان جنوب جهانی و سایر کشورهایی است که میخواهند کنشهای خود را به طور آزادانه در فضای بینالملل تعقیب کنند. کشورهای در حال توسعه که مدتها تحت کنترل ایالاتمتحده بودهاند، اکنون توجه خود را بیشتر به سازوکارهای همکاری بینالمللی غیرغربی مانند بریکس و سازمان همکاری شانگهای معطوف کردهاند. به عقیده تحلیلگران بینالمللی، این امر سبب تسریع در افول امریکا خواهد شد و در سالهای آتی برای آن بدتر نیز میشود. نارضایتی این حاکمان از امور بینالمللی تحت سلطه کاخ سفید و شریکان غربیاش، انگیزه بیشتری را برای همکاری گستردهتر و عمیقتر در چارچوب سازمانهای نوظهور ایجاد میکند، از این رو هر چند محافل سیاسی غربی تلاش وافری را برای از هم پاشیدن و نمایش بیاثری این سازمانها اختیار کردهاند، اما همت کشورهای در حال توسعه برای ادغام در نظم جدید ضدغربی، سبب توسعه و تحکیم این سازمانها خواهد شد.
ایران، شانگهای و شکنندهشدن تحریمها
همکاری ایران با کشورهای عضو شانگهای افقهای جدیدی از همگرایی منطقهای و همکاریهای امنیتساز را بنا مینهد. ایران با درک واقعی نظم جدید و وقایع جهانی، مسیری معقول را برای تداوم استقلال خود و مناسبات محترمانه دوجانبه در پیش گرفت. عضویت در سازمان شانگهای که با تلاشهای مستمر شهید جمهور، آقای رئیسی به ثمر نشست، دروازههای دیگری از همکاری مؤثر و سودمند را برای کشور گشود، به ویژه که غرب برای فشار هر چه بیشتر به کشور، سیاست تحریم را به کار گرفته و روزبهروز تشدید میکند. سازمان شانگهای به عنوان یکی از بزرگترین بلوکهای منطقهای جهان (با پوشش ۴۲درصد جمعیت جهانی و ۳۶درصد تولید ناخالص داخلی)، نقش فزایندهای در مقابله با تحریمهای غربی ایفا میکند. این سازمان که عمدتاً از سوی چین و روسیه هدایت میشود، تحریمهای یکجانبه (مانند تحریمهای امریکا و اروپا علیه روسیه و ایران) را غیرقانونی و مغایر با حقوق بینالملل میداند.
علاوه بر آن، مبنای همکاریهای درونگروهی در این سازمان از مکانیسمهای جهانی تحریمپذیر فاصله دارد، بنابراین میتواند منبع مناسبی برای تأمین مایحتاج و نیازهای کشورهای تحریمشده باشد. ایران، روسیه و حتی چین امروز در فهرست تحریمهای غرب قرار دارند، از این رو تعمیق همکاریها و توسعه مناسبات بیشتر ضرورت مییابد. در این راستا، سازمان همکاری شانگهای که با اولویت همکاریهای- امنیتی و سیاسی پایهگذاری شد، موقعیت مناسبی را برای همکاریهای امنیتی و نظامی ایجاد میکند، به ویژه که جنگ اوکراین، جنگ غزه و جنگ جبهه امریکایی علیه ایران و حتی نیات جنگبرافروزانه امریکا در قبال چین، امریکا را در زمره دشمن مشترک و بالفعل قرار داده است. امروز ایران به همراه چین و روسیه به طور ویژه در یک جدال تمامعیار اقتصادی و رزمی در مقابل امریکا قرار دارند که همیاری و تأمین منابع برای این جنگ میتواند سدی را در مقابل سیاستهای امریکا ایجاد کند. بر همین اصل، مقامات و تحلیلگران غربی نسبت به افزایش همکاریهای امنیتی و نظامی این سه کشور هشدار میدهند و حتی برخی سیاستهای کنونی امریکا را سبب تقویت این بلوک ضدغربی میدانند. آنها استدلال میکنند که رفتار تهاجمی و تشدید تحریمهای امریکا علیه این کشورها، به نوعی خودزنی است و در آینده مایه افول امریکا خواهد شد. از طرفی، سازمان همکاری شانگهای مداخله در امور داخلی کشورها را محکوم و از حاکمیت ملی دفاع میکند؛ موضعی که برای کشورهای عضو بهویژه برای ایران و روسیه سپر محکمی در برابر فشارهای سیاسی و حقوق بشری غرب به وجود آورده است. چین و روسیه با استفاده از حق وتو در شورای امنیت، بارها جلوی قطعنامههای ضدایرانی و حتی ضدغزهای غرب را گرفتهاند، در نتیجه عضویت در سازمان شانگهای عملاً هزینه مداخله و تحریم علیه اعضای آن را برای غرب بسیار بالا برده است؛ امری که موضع هژمونیک امریکا در جهان را تنزل داده و ابزارهای سیاسی آن را کند کرده است، بنابراین عصبانیت امریکا را برانگیخته است.