جوان آنلاین: چند روز پس از آنکه روزنامه «جوان» در سرمقاله خود با عنوان «استعفای رئیسجمهور؟!» ماهیت برخی اطرافیان رئیسجمهور را افشاکرد و از فشار پیدا و پنهان آنها برای استعفای دکتر پزشکیان پرده برداشت، محمدعطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی، دستکم در مقام سخنگویی این حزب کوشید از این درخواست بیشرمانه ابراز برائت کند.
محمد عطریانفر در گفتوگو با ایرنا درخصوص افزایش هجمهها علیه شخصیتها و سران کشور از جمله رئیسجمهور و مطرح شدن بحث استعفای پزشکیان از سوی برخی افراد و گروههای سیاسی، گفت: «مقولهای به نام استعفای رئیسجمهور بیشتر یک طنز است، هیچ واقعیت تاریخی ندارد و در چارچوب سیاستهای کلی نظام نیز پذیرفتهشده نیست. شخصیتی که وارد عرصه مدیریت اجرایی کشور میشود، مسئولیتی را میپذیرد و رأی از ملت میگیرد، باید با تمام توان خود در چارچوب امکانات و مقدورات کشور تلاش کند و با اجرای اهداف و برنامههای خود باری از دوش زندگی مردم بردارد.» عطریانفر با بیان اینکه آقای پزشکیان نیز در شرایط امروز کشور در همین وضعیت قرار دارند، افزود: هیچگاه داستانی به نام استعفا معنا ندارد، چراکه یک رئیسجمهور وقتی مسئول میشود و رأی میگیرد، تمام قدرت ملی کشور در اختیارش نیست؛ بخشی از ماجرا در اختیار اوست.».
اما آیا واقعیت صحنه همان است که عطریانفر میگوید؟ آیا رئیسجمهور از سوی اصلاحطلبان تحت فشار نیست، آیا آنها حاکمیت دوگانه را القا نمیکنند؟ اینکه از دکتر پزشکیان میخواهند باید اختیارات دولت را پس بگیرد، به چه معناست؟ اینکه ادعا میشود، «دولت نمیتواند مدیران مورد خواست خود را به کار گیرد» براساس کدام متر و معیاری میگویند؟ کی و کجا رئیس دولت یا معاون اول ایشان چنین ادعاهایی را مطرح کردهاند که حالا کسانی، چون رئیس دولت اصلاحات در مقام دفاع از جایگاه و اختیارات رئیسجمهوری، اینگونه دایه مهربانتر از مادر شوند؟ آیا این فشارها برای رودرو قرار دادن دولت با حاکمیت نیست؟
درخواست استعفا از رئیسجمهور البته در میان اصلاحطلبان سابقه دارد و بعضاً چنان صریح است که جای هیچ گونه انکاری باقی نمیگذارد. عباس عبدی، فعال سیاسی و تئوریسین اصلاحات مرداد ماه گذشته در گفتوگو با سایت انصاف نیوز، در پاسخ به این سؤال که اگر اتفاق غیرمنتظرهای رخ ندهد دستکم سه سال دیگر از دولت پزشکیان باقی مانده. برای ادامه راه چه پیشنهادهایی دارید تا نقاط ضعف یک سال اخیر برطرف شود؟ با تعجب گفته بود: «تا سه سال دیگر؟! تا پایان همین امسال فقط وقت دارند که اصلاحات لازم را انجام دهند... فرصتی برای ساختار و آقای پزشکیان و همه منتقدان و موافقان باقی نمانده است. دور سه سال را خط بکشید، یا امسال یا هیچ وقت.» عبدی پیشتر و در فروردین ماه امسال در گفتوگو با خبرآنلاین گفته بود: «رئیسجمهور وعده داده و گفته رفع فیلترینگ میکند و میتواند انجام دهد، پس انجام دهد. اگر نمیتواند راهش را بکشد و برود.»
آذرماه سال گذشته هم سایت انصافنیوز که از رسانههای نزدیک به دکتر پزشکیان است، در یادداشتی با اشاره تلویحی به اینکه سرنخ پخش شایعه استعفای مسعود پزشکیان به درون جریان اصلاحات برمیگردد، نوشته بود که «نمیشود با شعار روزنهگشایی و گشایش حداقلی وارد فضای انتخاب شد ولی بعد از پیروزی انتظار گشایش حداکثری داشت! دفاع جریان اصلاحات از دکتر پزشکیان بر اساس انتظار گشایش حداقلی و توجیه رأی ندادن به جلیلی برای انتخاب پزشکیان باشد، بعد که مردم رأی دادند حالا بگوییم، چون نمیگذارند پزشکیان استعفا دهد».
علی صوفی، از وزرای دولت خاتمی ۹ آذر ماه سال ۱۴۰۳ نوشته بود: «آقای پزشکیان اگر نتواند به وعدههایش عمل کند، استعفا میدهد.» فیاض زاهد، تحلیلگر اصلاحطلب هم گفته بود «پزشکیان شرایط موجود را میدانست و چنین مسئولیتی را پذیرفت. اگر ظرف چند ماه آینده نتواند به قولهایش در خصوص فیلترینگ یا حجاب عمل کند، باید استعفا بدهد.» عباس عبدی، نیز ۱۹ آذر ۱۴۰۳ موضوع استعفای پزشکیان را پیش کشیده و در خبرآنلاین گفته بود «آقای رئیسجمهور هنگامی که وعده داد آیا میدانست که میتواند آنها را عملی کند یا نمیدانست؟ اگر میدانست باید تا امروز حل کرده باشد. اگر هم نمیدانستند که وعدهای فراتر از قدرت خود دادهاند از مردم عذرخواهی و راه را برای برگشت قبلیها باز کنند».
با این همه نشانه از فشار اصلاحطلبان به پزشکیان که بخشی از آن برای باج خواهی از حاکمیت و بخشی دیگر به عقیده سایت انصاف نیوز، ریشه در اختلافات و رقابتهای درونی اصلاحات دارد، آیا جایی برای توجیه این ادعا که «مقولهای به نام استعفای رئیسجمهور بیشتر یک طنز است» باقی میماند؟ اینکه در عالم واقع ممکن است، رئیسجمهور به این مین گذاریهای قبیله اصلاحات اعتنا نکند، چیز دیگری است، اما آیا این درخواست و فشارها که مشتی از نمونه خروارها مطالبه بیشرمانه و ضد ملی است، را میتوان انکار کرد؟ اگرچه استعفای آن عضو حقیقی شورای اطلاع رسانی دولت در اعتراض به یک تصمیم رئیسجمهور و سپس حملات سازمان یافته قلم به مزدهای وابسته به این جریان، هم میتوان پازلی از همین فشارهای درون اصلاحات علیه دولت و شخص رئیسجمهور ارزیابی کرد.
به این ترتیب وقتی چنین سابقهای در اصلاحطلبان برای استعفای رئیسجمهور وجود دارد و همزمان عطریانفر میگوید استعفای رئیسجمهور یک طنز است، معنایش این است که اصلاحطلبان اهل طنز و مسخرهبازی هستند!