کد خبر: 1327451
تاریخ انتشار: ۱۴ آبان ۱۴۰۴ - ۲۳:۲۰
حنیف غفاری

سیاست خارجی اتحادیه اروپا تا قبل از حضور ترامپ در کاخ سفید همواره بر پایه این فرض استوار بوده که واشینگتن، فارغ از اینکه چه کسی در کاخ سفید باشد، متحدی استراتژیک و ضامن امنیت پایدار این بلوک خواهد بود. این پارادایم، که ریشه در دوران جنگ سرد و پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) دارد، به شکلی ناخودآگاه به یک دکترین اساسی در روابط فراآتلانتیک تبدیل شده است. این فرض نه‌تنها بر هزینه‌های دفاعی اروپا، بلکه بر ساختار اقتصادی و سیاسی آن نیز سایه افکنده است؛ به گونه‌ای که بسیاری از کشور‌های عضو به جای سرمایه‌گذاری سنگین در قابلیت‌های دفاعی مستقل، بر تضمین‌های ضمنی امریکا تکیه کرده‌اند. 
با این حال، اظهارات و رویکرد‌های اخیر دونالد ترامپ، این پارادایم بنیادین را به چالش کشیده است. ترامپ نه‌تنها نسبت به تعهدات امنیتی سنتی امریکا (از جمله تهدید مکرر مبنی بر خروج از ناتو) ابراز تردید کرده، بلکه به طور مداوم از ایده «فروپاشی اتحادیه اروپا» حمایت کرده است. این موضع‌گیری، که فراتر از یک تاکتیک چانه‌زنی در روابط دوجانبه است، نشان‌دهنده یک دیدگاه ایدئولوژیک درباره عدم کارآمدی و حتی خطرناک بودن نهاد‌های چندجانبه برای منافع امریکا است. این دیدگاه، که هم‌راستا با دیدگاه‌های افراد تأثیرگذاری مانند ایلان ماسک است، زنگ خطر جدی برای آینده سیاسی و اقتصادی قاره سبز به صدا درآورده است. اگر بزرگ‌ترین شریک استراتژیک تاریخی اروپا به‌طور علنی خواهان تضعیف آن باشد، اروپا باید در اساسی‌ترین مفروضات خود بازنگری کند. 
حمایت صریح ترامپ از تضعیف یا حتی تجزیه اتحادیه اروپا، فراتر از یک موضع‌گیری ساده در سیاست خارجی است؛ این یک استراتژی فعال برای تغییر نظم جهانی است. در نگاه ترامپ، جهان نه صحنه همکاری چندجانبه، بلکه میدان رقابت قدرت‌های ملی است. در این چارچوب، اتحادیه اروپا به عنوان یک بلوک اقتصادی و سیاسی متحد، یک رقیب بالقوه برای منافع امریکا در زمینه‌های تجاری، نظارتی و حتی فناوری محسوب می‌شود. ترامپ، برخلاف رؤسای جمهور پیشین امریکا که بر تقویت ناتو و اتحادیه اروپا به عنوان سدی در برابر روسیه و شرکای بالقوه شرقی تأکید داشتند، اتحادیه اروپا را رقیبی اقتصادی و نه یک هم‌پیمان می‌بیند. این دیدگاه، به ویژه پس از خروج بریتانیا از اتحادیه (برگزیت) که ترامپ آن را ستایش کرد و آن را «تصمیمی درست» نامید، تقویت شده است. 
نکته حیاتی در این میان، نحوه واکنش رهبران اروپایی است. در تضاد با تهدیدات مکرر کاخ سفید، واکنش غالب بروکسل و پایتخت‌های اصلی اروپا، نه یک استقلال‌طلبی قاطع، بلکه یک تلاش مذبوحانه برای حفظ وضعیت موجود و برقراری مجدد «عادی‌سازی» روابط پس از هر اظهارنظر تند است. اصرار اروپاییان بر ادامه بازی در زمین کاخ سفید، به‌رغم سیگنال‌های مکرر مبنی بر عدم اطمینان به حمایت امریکا، رفتاری است که می‌توان آن را «استقبال از مرگی خودخواسته» نامید. این خودباختگی استراتژیک نشان می‌دهد بخش عمده‌ای از امنیت جمعی اروپا هنوز بر ماده ۵ ناتو متمرکز است. در چنین شرایطی ترامپ هزینه‌های دفاعی اروپا را به طور مداوم زیر سؤال می‌برد و اروپا را به عنوان یک «بهره‌بردار» از امنیت امریکایی معرفی می‌کند. 
از نظر اقتصادی، اروپا در تلاش است از مزایای دسترسی بدون تعرفه به بازار امریکا و همکاری در زمینه فناوری بهره‌مند شود. این وابستگی به تعاملات تجاری با امریکا، مانع از اتخاذ موضع قاطع در برابر سیاست‌های تجاری یا نظارتی انتقام‌جویانه واشینگتن می‌شود. اروپا می‌داند که یک جنگ تجاری تمام عیار با امریکا می‌تواند اقتصاد‌های وابسته به صادرات آن را فلج کند. این وضعیت، اروپا را در موقعیتی قرار می‌دهد که بقای خود را به اراده سیاسی یک فرد در امریکا گره بزند؛ فردی که آشکارا از نابودی نهاد‌های اروپایی حمایت می‌کند!

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار