جوان آنلاین: لیام هالیگان یک تحلیلگر مسائل اقتصادی در پایگاه خبری تلگراف مینویسد که قزاقستان، ازبکستان، قرقیزستان و تاجیکستان همراه با ترکمنستان، منطقهای را تشکیل میدهند که نهتنها سرشار از منابع طبیعی است، بلکه اکنون شاهد ایجاد سریع «پل زمینی» میان جمهوری خلق چین و اروپا و بازارهای جهانی نیز میباشد.
به گزارش ایرنا، هالیگان با اشاره به توجه جهانی به بحران جاسوسی چین و اختلاف بر سر ساخت «ابرفرمانداری» پکن در لندن، ادامه میدهد: برآورد من از آسیای مرکزی نشان داد که نفوذ چین فراتر از سرمایهگذاریهای شناختهشده در آفریقا و آمریکای لاتین رفته است. پکن اکنون در این منطقه به یک قدرت تجاری مسلط تبدیل شده و هم روسیه و هم ایالات متحده را پشت سر گذاشته است.
آسیای مرکزی: سرزمینی با منابع غنی
آسیای مرکزی منطقهای وسیع، اما کمجمعیت است که تنها یک درصد جمعیت جهان را در خود جای داده، اما سهم بزرگی در انرژی جهانی (چهار درصد نفت، پنج درصد گاز و ذخایر عظیم مس، روی و اورانیوم) دارد. علاوه بر این، محصولات کشاورزی و منابع کمیاب مورد نیاز صنایع نیمههادی، انرژیهای تجدیدپذیر و نظامی نیز در این منطقه فراوان است. اما نکته کمتر شناختهشده آن است که چین در حال تصرف «حیاط خلوت» سنتی روسیه است.
چین و روسیه از نظر تاریخی متحد نبودهاند؛ در دوران جنگ سرد و حتی در دهه ۱۹۶۰ در مرزهای آسیای دور با یکدیگر درگیر شدند. اما پس از فروپاشی شوروی، روابط تجاری این دو کشور بهسرعت گسترش یافت؛ بهگونهای که تجارت دو کشور از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۵ از هشت میلیارد دلار به ۶۴ میلیارد دلار رسید و در سال گذشته به ۲۴۵ میلیارد دلار افزایش یافت.
هالیگان به عملیات نظامی روسیه در اوکراین اشاره میکند و مینویسد که حجم تجاری میان پکن و مسکو در این مدت دو برابر شده است، اما با این حال، در آسیای مرکزی این دو کشور رقیب محسوب میشوند.
طرح کمربند و جاده و رقابت بر سر مسیرهای ترانزیتی
پکن پس از آغاز «ابتکار کمربند و جاده» در سال ۲۰۱۳ تا زمان حمله روسیه به اوکراین و خروج نظامی آمریکا از افغانستان، سرمایهگذاری عظیمی در زیرساختهای منطقه آسیای مرکزی انجام داد تا خلأ موجود این دو کشور را پر کند.
چین پیشتر برای صادرات به اروپا از دو مسیر اصلی کریدور شمالی (از مسیر روسیه و بلاروس) و کریدور جنوبی (از مسیر دریای جنوبی چین، اقیانوس هند و کانال سوئز) استفاده میکرد. اما پس از جنگ اوکراین، پکن کمتر از مسیر شمالی استفاده میکند و مسیر جنوبی نیز بهدلیل حملات حوثیها و دزدی دریایی پرخطر شده است.
به همین دلیل، چین اکنون به شدت در کریدور میانی (Middle Corridor) سرمایهگذاری میکند — مسیری که از قزاقستان و ازبکستان به دریای خزر و سپس از طریق آذربایجان و گرجستان یا ترکیه به اروپا میرسد. این مسیر که گاه «جاده ابریشم جدید» نامیده میشود، اکنون در مرکز راهبرد اقتصادی چین قرار دارد.
دلایل ژئوپلیتیکی سرمایهگذاری چین
یکی از دلایل کلیدی این تمرکز، نگرانی پکن از احتمال درگیری بر سر تایوان است. چین نگران است که در صورت وقوع بحران، نیروی دریایی آمریکا تنگه «مالاکا» را — که ۲۵ درصد تجارت جهانی و ۸۰ درصد واردات نفت چین از آن عبور میکند — مسدود کند.
بنابراین، چین ترجیح میدهد کنترل جادهها و خطوط ریلی در آسیای مرکزی را در دست بگیرد تا در هر شرایطی جریان صادرات و واردات خود را حفظ کند.
در واقع، چین با تکیه بر قدرت اقتصادی و مالی خود، در حال بازتعریف نقشه ترانزیتی و ژئوپلیتیکی آسیای مرکزی است؛ منطقهای که زمانی زیر نفوذ مسکو بود.