جوان آنلاین: وقتی صحبت از انیمیشن ایرانی میشود، ذهن مخاطب اغلب میان دو تصویر در نوسان است: آرزو برای جهانی شدن ایران و واقعیت محدود امکانات. «یوز» درست در همین فاصله ایستاده؛ اثری که میخواهد از دل یک قصهملی، پیام هویت، عشق به طبیعت و ریشههای ایرانی را به کودک امروز منتقل کند. فیلم از نظر فنی یک گام رو به جلو برای انیمیشنسازی در ایران است و در طراحی صحنه و فضاسازی محیطی، گاهی به سطح استانداردهای بینالمللی نزدیک میشود. اما هرچه تکنیک رشد کرده، روایت هنوز، کودک تازهکار این مسیر است. «یوز» میخواهد بدود، اما قدمهای قصه هنوز قدرت کافی ندارند.
جستوجوی هویت، از پوست تا ریشه
در آغاز فیلم، «یوز» در تلاش است گذشته خود و والدین گمشدهاش را پیدا کند و در این مسیر به سرزمین مادری خود بازمیگردد. همین جستوجوی نمادین، یکی از ارزشمندترین نقاط فیلم است. از منظر روانشناسی، کودکان در مسیر رشد، درگیر فرآیند هویتیابی هستند. اینکه من چه کسی هستم؟ از کجا آمدهام؟ و به کجا تعلق دارم؟
فیلم میکوشد این مفهوم را در قالب یک روایت ماجراجویانه و بومی بازتاب دهد، اما پرداخت ناقص داستان باعث شده عمق این مسئله کمتر حس شود.
بااینحال، اشاره به کویر لوت و زیستگاه واقعی یوز آسیایی، نمایش مناظر طبیعی و عناصر اقلیمی ایران، از نقاط درخشان اثر است. کودک ایرانی در جریان تماشای فیلم، ناخواسته با گوشههایی از سرزمینش آشنا میشود و این خود، قدمی کوچک، اما مهم در تقویت حس تعلق ملی است.
شخصیتپردازی، از یوز تا دلبر و دیگران
رابطه میان یوز و دلبر در فیلم، هرچند نیت مثبتی دارد، اما در قالب انیمیشن کودکانه بیش از حد مستقیم و احساسی بیان شده است. بهجای نمایش صریح ابراز علاقه، سازندگان میتوانستند با نشاندادن تولهیوزها، بهطور غیرمستقیم پیوند خانوادگی آن دو را به مخاطب منتقل کنند.
شخصیت «استاد پیشول دمپشمکی» نیز با وجود عنوانش، آنچنان که باید اثرگذار نیست؛ مخاطب انتظار دارد استاد نقشی کلیدی در پیشبرد داستان داشته باشد، اما او تقریباً هیچ تأثیر تعیینکنندهای بر روایت نمیگذارد.
از سوی دیگر، شخصیت منفی «مدی» نیز هم از نظر طراحی ظاهری و هم از نظر منطق داستانی با ضعف روبهروست. ظاهر اغراقآمیز و ناهماهنگ او با فضای انیمیشن و مسیر غیرواقعبینانه سفرش از نیویورک تا ایران، از ایرادات آشکار فیلمنامه است. این موارد نه تنها از باورپذیری اثر میکاهند، بلکه تمرکز کودک را نیز از پیام اصلی دور میکنند.
موسیقی، دوبله و لایههای سنی
استفاده از آهنگهای قدیمی در بخشهایی از فیلم، هرچند میتواند برای والدین حس نوستالژی برانگیزد، اما از دید روانشناختی، برای کودک که خاطرهای از آن دوران ندارد، صرفاً یک موسیقی ریتمیک است و ارزش عاطفی خاصی ایجاد نمیکند. افزون بر این، دیالوگنویسی و دوبله اثر نیز گاه از زبان و منطق کودکانه فاصله میگیرد. برخی دیالوگها برای مخاطب کمسن سنگین یا ناملموساند و درک طنز آنها بیشتر برای بزرگسالان ممکن است تا کودکان. چنین ضعفهایی در انتقال مفاهیم تربیتی اثرگذار است و گاه باعث میشود ارتباط احساسی کودک با داستان کاهش یابد.
از دید روانشناسی، این فیلم بیشتر برای گروه سنی بالای هفت سال قابل توصیه است. البته تأکید میشود والدین حتماً در تماشای فیلم همراه فرزند خود باشند تا در صورت بروز ترس یا ابهام، بتوانند با گفتوگو و طرح پرسشهای ساده به کودک کمک کنند؛ مفاهیم فیلم را درونی کند و از تجربه تماشا، برداشت تربیتی مثبتی داشته باشد.
صحنههای دلهرهآور و انتخاب آگاهانه والدین
در برخی بخشها، طراحی و میزان خشونت یا ترس، بهویژه در شخصیت منفی، برای مخاطب کمسن نامتناسب است. صحنههایی، چون بستن یوز بر میز فلزی، تهدید به کندن پوست حیوانات، پیر مرد شکارچی مرده در جلوی فروشگاه یا حضور اجساد و پوستهای حیوانی، هرچند ممکن است برای برخی کودکان اثر چندانی نداشته باشد، اما برای گروهی دیگر اضطرابآور است.
البته باید توجه داشت که همه کودکان واکنشی یکسان ندارند. ممکن است کودکی که پیشتر با انیمیشنهای پرهیجان یا اکشن آشنا بوده، چنین صحنههایی را عادی ببیند و نترسد، اما این موضوع از ضرورت «انتخاب آگاهانه» والدین کم نمیکند. والد باید با شناخت ویژگیهای شخصیتی و سطح هیجانی فرزندش تصمیم بگیرد که آیا تماشای این فیلم برای او مناسب است یا خیر. یا شاید ترجیح دهد بعدتر و با گفتوگو درباره مفاهیم فیلم، آن را تماشا کند.
محیطزیست و نماد یوز ایرانی
نکته مثبت دیگر فیلم، پرداختن به موضوع محیطزیست و خطر انقراض یوز ایرانی است. هرچند در انقراض یوز تنها شکارچیان نقش ندارند؛ نابودی زیستگاه و تصادفهای جادهای، کمبود طعمه و خشکسالی نیز از عوامل مؤثرند که در فیلم چندان دقیق بیان نشده، اما همین اشاره به اهمیت حفاظت از حیوانات و طبیعت، در قالب رسانهای کودکانه ارزشمند است.
علاوه بر این، توجه به محصولات جانبی مرتبط با فیلم از دفتر و لوازمتحریر گرفته تا بازیهای رومیزی با محوریت شخصیتهای داستان اقدامی هوشمندانه و آموزشی است که میتواند پیوند کودک با اثر را تقویت کند.
جمعبندی؛ میان رؤیا و واقعیت
«یوز» فیلمی است با نیت مثبت، ظاهری چشمنواز و قلبی ایرانی. اثری که میخواهد از دل یک داستان ماجراجویانه، به کودک امروز یادآوری کند که ریشه دارد، سرزمین دارد و باید از آن محافظت کند.
در کنار تمام ضعفهایش — از فیلمنامه ناپخته و روابط سطحی گرفته تا طراحی شخصیتهای ناهماهنگ و دیالوگنویسی نامتناسب با دنیای کودک — نمیتوان از نکات ارزشمند آن چشم پوشید: توجه به محیطزیست، معرفی مناظر طبیعی ایران، پرداخت به مفهوم هویت و تلاش برای ورود به بازار فرهنگی کودک از مسیر محصولات جانبی.
«یوز» شاید در روایت لغزشهایی داشته باشد، اما نشانهای است از حرکت روبهجلو در سینمای انیمیشن ایران؛ به خصوص نسبت به کارهای قبلی مرکز انیمیشن سوره حرکتی که اگر با شناخت روانشناسی شخصیت کودک، نیازهای واقعی کودک و ساختار روایی دقیقتر همراه شود، میتواند آیندهای روشن برای انیمیشن ایرانی رقم بزند؛ آیندهای که در آن، روایت برای تولد دوباره هویت ایرانی اسلامی زیبا و گویاتر تعریف شود.