طوفان الاقصی نقاب از چهره یکی از فریبهای ۷۵ساله سیاسی و رسانهای تاریخ برداشت. جهانی که دههها تحت سیطره روایت دروغ از «مظلومیت»، «اقتدار» و «امنیت» شکل گرفته بود، ناگهان با صحنهای مواجه شد که سه دروغ ۷۵ساله را در هم شکست. طوفان الاقصی دیوار ذهنیای را درهم شکست که رژیم صهیونی، در پناه آن جهان را فریب داده بود.
۱- از زمان پایان جنگ جهانی دوم، دستگاه تبلیغاتی صهیونیسم با بهرهبرداری از واقعه هولوکاست، خود را «قربانی همیشگی ظلم بشر» معرفی کرده بود. این روایت با چنان قدرتی در ذهن افکار عمومی جهانی جا گرفت که هر جنایت علیه فلسطینیان در سایه آن توجیه میشد. اما طوفان الاقصی، نخستین شکاف جدی در این افسانه بود.
جهان، پس از دههها، تصویر وارونهای دید، مردمانی بیدفاع که زیر آوار، در محاصره، گرسنگی و بیدارویی (به دست ارتشی که خود را قربانی جنگ جهانی معرفی کرده بود) جان میدهند.
برای نخستین بار در تاریخ رسانهای غرب موجی از افکار عمومی از خیابانهای نیویورک تا لندن، از سانتیاگو تا پاریس، رژیم صهیونی را نه «پناهندهای مظلوم» بلکه «اشغالگری بیرحم» دیدند.
افسانه مظلومیت فرو ریخت. جای قربانی و جلاد در وجدان جهانی عوض شد. ۲- دههها تبلیغات نظامی، رژیم سفاک صهیونی را نماد «اقتدار فناورانه و اطلاعاتی» نشان داده بود. ارتشی که گنبد آهنینش افسانه بود و موسادش شکستناپذیر. اما ۷ اکتبر نشان داد این تصویر، بیش از آنکه واقعیت باشد، پردهای سینمایی است.
چند صد نیروی مقاومت فلسطینی با امکانات محدود، از چند جهت مرزها را درنوردیدند، سامانههای راداری را از کار انداختند و ظرف چند ساعت پادگانها و شهرکهای نظامی را به تسخیر درآوردند.
شوک امنیتی و اطلاعاتی حاصل از آن ضربهای بود که بنیان افسانه اقتدار اسرائیل را متلاشی کرد. از همان روز واژه «شکست ناپذیری» از قاموس تحلیلگران نظامی جهان حذف شد. اعتراف رسمی نتانیاهو به اینکه «نتوانستیم حماس را شکست دهیم» سندی تاریخی از فروپاشی روانی و راهبردی ارتشی است که روزی سودای نیل تا فرات داشت.
۳- ستون سوم مشروعیت رژیم صهیونی روایت امنیت بود. سرزمینی که تبلیغ کرده بودند که امنترین نقطه جهان است و میتواند یهودیان جهان را با آرامش در خود جای دهد، پس از طوفان الاقصی، نهتنها امنیت که نفس اطمینان از زندگی در سرزمینهای اشغالی از میان رفت. هزاران شهرکنشین مهاجرت کردند، شرکتهای بینالمللی دفاترشان را بستند، گردشگری و سرمایهگذاری متوقف و رژیم صهیونی درگیر وحشت و اضطرابی وجودی و دائمی شد.
اعتراف نتانیاهو به «قرارگرفتن در جنگی موجودیتی»، یعنی جنگ برای بقا نه گسترش، دقیقاً نقطه واژگونی آخرین افسانه اشغالگران قدس شریف است.
۴- فروپاشی این سه افسانه، از مرزهای دنیای رسانه فراتر رفته و تغییری پارادایمی در ذهنیت جهانی پدید آورد.
امروز در دانشگاههای غربی و در خیابانهای پایتختهای اروپایی و در بیانیههای رسمی دولتهای مستقل، مفهوم «فلسطین» دیگر مترادف با «تهدید امنیتی» و «تحرکات تروریستی» نیست، بلکه نماد مقاومت انسانی است. رژیمی که خود را مرکز ثبات منطقه مینامید، اکنون منشأ بحران تلقی میشود. دهها کشور اروپایی و امریکای لاتین، فلسطین را به رسمیت شناختهاند. افکار عمومی غربی (که دههها زیر سایه سنگین امپراتوری رسانهای غرب تربیت شده بود) حالا در برابر تصاویر کودکان غزه، روایت رسمی را نمیپذیرد.
به بیان دیگر، طوفان الاقصی، جنگ را از خاک به ذهن منتقل کرد. نبرد اصلی اکنون در قلمرو معنا در جریان است و در آن میدان رژیم صهیونی بازنده مطلق است. بنابراین ۷ اکتبر نه پایان یک عملیات بلکه آغاز دورهای است که افکار عمومی جهانی برای نخستین بار توانست حقیقت را بیواسطه ببیند. اگر تا پیش از آن رسانههای بزرگ و لابیهای سیاسی چهره مظلوم و تروریست را تعیین میکردند، امروز خود مردم جهان قضاوت میکنند. در این معنا، طوفان الاقصی نه فقط یک عملیات نظامی، بلکه شروع بیداری جهانی بود که رسماً ناقوس فروپاشی سه دروغ هفتاد و پنجساله (که رژیم صهیونی بر آن بنا شده بود) را به صدا درآورد، «اقتدار افسانهایاش از هم گسست»، «امنیت موهومش فرو ریخت» و «چهره مظلومنمایش رسوا شد.» بهای این تحول سنگین بود، اما تاریخ با خون نوشته میشود و آیندگان خواهند گفت: ۷ اکتبر روزی بود که حقیقت از زیر آوار دروغها سر برآورد.