کد خبر: 1320809
تاریخ انتشار: ۰۸ مهر ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
دستگیری باند موبایل‌قاپ به دست کاراته‌کا + گفت‌و‌گو با متهم دو موتورسوار نقاب‌پوش که تلفن همراه مردان را هنگام مکالمه می‌قاپیدند، در آخرین سرقت در دام مرد کاراته‌کاری گرفتار شدند. 
غلامرضا مسکنی

جوان آنلاین: چندی پیش مأموران پلیس تهران در جریان سرقت‌های سریالی تلفن همراه شهروندان در خیابان‌های سطح شهر قرار گرفتند و تحقیقات خود را برای شناسایی موبایل‌قاپان آغاز کردند. گزارش‌ها حکایت از آن داشت که دو نفر سوار بر یک موتورسیکلت، سوژه‌های خود را از میان مردان انتخاب می‌کنند و زمانی که هدف مشغول مکالمه با تلفن همراه است، سارقان نزدیک می‌شوند، گوشی را از دست او می‌قاپند و از محل متواری می‌شوند. 

اظهارات یک شاکی 

آنطور که شاکیان اعلام کردند، سارقان ماسک به‌صورت و کلاه به‌سر داشتند و پلاک موتورشان هم مخدوش بود و معمولاً هیچ سرنخی از خود برجای نمی‌گذاشتند. یکی از شاکیان گفت: «در یکی از خیابان‌های شرقی از باشگاه بیرون آمده بودم که تلفنم زنگ خورد. وقتی جواب دادم، موتوری با دو سرنشین نزدیکم شد و یکی از آنها در یک لحظه گوشی‌ام را قاپید و فرار کردند. هر چقدر داد و فریاد کردم کسی نبود که به دادم برسد و سارقان گوشی گرانقیمتم را با خود بردند.»

آخرین سرقت 

تحقیقات برای شناسایی و دستگیری متهمان ادامه داشت تا اینکه در میانه پیگیری‌ها خبر رسید دو سارق در یکی از سرقت‌ها، حین قاپیدن گوشی با واکنش صاحب تلفن روبه‌رو و دستگیر شده‌اند. وقتی مأموران به محل رسیدند، فهمیدند صاحب تلفن همراه که از هنر‌های رزمی بهره‌مند است، موفق شده متهمان را از روی موتور به زمین بکشاند و مانع فرارشان شود. مأموران دریافتند همین دو نفر همان موبایل‌قاپانی هستند که از مدتی پیش تحت تعقیب قرار داشتند.

دو متهم بازداشت و به اداره پلیس منتقل شدند. آنها در بازجویی‌های اولیه به ده‌ها فقره سرقت اعتراف کردند. تحقیقات برای کشف گستره جرائم و شناسایی مالباختگان ادامه دارد. 

گفت‌و‌گو با متهم/ بچه طلاق 

 بهنام یکی از سارقان دستگیر شده است که می‌گوید به‌خاطر اینکه بچه طلاق است پایش به خلاف باز شده، وگرنه نیازی به پول سرقت ندارد. 

بهنام سابقه داری؟
بله، قبلاً یک‌بار به جرم سرقت دستگیر شد‌ه‌ام، اما، چون سابقه نداشتم، مدتی بعد آزادم شدم. البته سه سال حکم تعلیقی دارم. 

چه شد که وارد جرگه خلافکاران شدی؟ 
هرچه به سرم آمد، به‌خاطر این بود که بچه طلاق بودم. من اصلاً خلافکار نبودم تا اینکه عاشق شدم و تصمیم گرفتم به خواستگاری دختر مورد علاقه‌ام بروم. پدرش بازاری بود و خودش هم زیبا، اما وقتی فهمید بچه طلاقم، رابطه‌مان را قطع و با یک مرد ورزشکار ازدواج کرد. 

یعنی به خاطر همین تصمیم گرفتی سرقت کنی؟
من نیازی به پول نداشتم، اما وقتی این اتفاق افتاد از ورزشکاران کینه به دل گرفتم. می‌خواستم هر طور شده به آنها ضربه‌ای بزنم، به همین خاطر هم سرقت را شروع کردم. البته نه اینکه بگویم خلافکار نیستم، اما اوضاع مالی‌مان خوب بود. 

پس پدرت هم خلافکار است؟ 
او در کار قاچاق اسلحه و مواد بود. سال‌ها پیش با ۱۱۸ کیلو شیشه و ۱۳۰ گرم هروئین و سه اسلحه دستگیر شد. او پرونده سنگینی داشت و به اعدام محکوم شد. ما تلاش زیادی کردیم تا حکم شکسته شود و بعد هم با گذاشتن سند خانه‌ها او را از زندان آزاد کردیم. پس از این دستگیری بود که مادرم طلاق گرفت و من بچه طلاق شدم. 

یعنی قبل از دستگیری مادرت خبر نداشت شوهرش خلافکار است؟ 
نه، مادرم فکر می‌کرد در کار خرید و فروش خودرو و ملک است. خانواده مادریم آدم حسابی هستند. دایی‌ام در تئاتر فعالیت می‌کند و گروه استعدادیابی دارد. او به من گفت برای بازیگری در تئاتر خوب هستم و من هم در تئاتر بازی می‌کردم و حتی درآمد هم داشتم، اما پس از اینکه مادرم طلاق گرفت و دختر مورد علاقه‌ام به من جواب رد داد، وارد خلاف شدم. 

از چه زمانی سرقت را شروع کردی؟
چند سال قبل شروع به موبایل‌قاپی کردم. البته اولین بار حدود ۱۱ سالم بود که یک نخ سیگار از عمویم دزدیدم. خیلی به من هیجان داد و از دزدی خوشم آمد، اما به دنبالش نرفتم تا اینکه بزرگ‌تر شدم و قاپیدن گوشی را شروع کردم. 

شگردتان دقیقاً چه بود؟
مثل بقیه گوشی‌قاپ‌ها؛ در خیابان پرسه می‌زدیم و اگر کسی آیفون دستش بود، سریع عمل می‌کردیم. ما نزدیک می‌شدیم، موقع مکالمه قاپ می‌زدیم و می‌رفتیم. 

چطور دستگیر شدید؟
در آخرین سرقت شانس با من یار نبود، صاحب گوشی کاراته‌کار بود و دستش را روی مچ من انداخت که نتوانستم فرار کنم. از موتور به زمین افتادیم و هر دو بازداشت شدیم. 

فکر نمی‌کردی طعمه ورزشکار باشد؟ 
اتفاقاً به‌خاطر اینکه ورزشکار بود، تصمیم گرفتم گوشی‌اش را سرقت کنم. طعمه‌های من بیشتر مردان ورزشکار بودند، چون همانطور که گفتم از آنها کینه به دل داشتم. البته خودم هم کشتی کار می‌کردم. من هیچ موقع زن، پیرمرد و پیرزن را هدف قرار نمی‌دادم، حتی پول گوشی‌ها را برای خودم نگه نمی‌داشتم و بین دوستانم تقسیم می‌کردم یا برای خوشگذرانی از آنها استفاده می‌کردم. 

الان که بازداشت شدی چه حسی داری؟
پشیمانم و تصمیم گرفتم اگر آزاد شوم کار آبرومندانه‌ای را پیش بگیرم. می‌خواهم پیش دایی‌ام بروم و کار بازیگری در تئاتر را ادامه دهم، حتی حاضرم در بهشت‌زهرا کار و قبر‌ها را تمیز کنم.

برچسب ها: سرقت ، پلیس ، متهمان
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار