کد خبر: 1320365
تاریخ انتشار: ۰۶ مهر ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
رابطه اعتمادسازی ایران با زیاده‌خواهی غرب تجربه مکانیسم ماشه و حواشی آن و همچنین تجربه سال‌ها مذاکره ایران با امریکا و اروپا، حکم قطعی بی‌اعتباری غرب را به فضای سیاسی کشور داده است
فائزه‌سادات یوسفی

جوان آنلاین: تجربه مکانیسم ماشه و حواشی آن و همچنین تجربه سال‌ها مذاکره ایران با امریکا و اروپا، حکم قطعی بی‌اعتباری غرب را به فضای سیاسی کشور داده است. اگر هزینه- فایده مذاکره در طول این سال‌ها تنها از نظر اقتصادی و سیاست بین‌الملل ارزیابی شود، بهره «تقریباً هیچ» ایران در قبال عمل به خواسته‌های غرب دیده می‌شود. به تعبیر دقیق‌تر، ایران نه تنها هیچ عایدی‌ای در ازای مذاکرات بلندمدتش با غرب کسب نکرد که خسارت‌های متعددی را تا به امروز متحمل شده است. 

فارغ از آسیب‌های اقتصادی، وقتی فضای حاکم بر مذاکرات به گونه‌ای نشان دهد که ایران در ازای فشار‌ها و تشدید درخواست‌های غرب، تنها راه اعتمادسازی را پیش گرفته یا بر امتیاز‌های طرف مقابل متمرکز شده است، موقعیت ایران تضعیف می‌شود. ایرانِ در موضع انفعال، تصویری مخدوش از قدرت درونی و پیام ضعف را به جهان مخابره می‌کند که بر تعاملات و نگاه بازیگران خارجی تأثیرگذار خواهد بود. این موضوع مسئله امنیت کشور را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و انگیزه‌های ضدایرانی را در کشور‌های متخاصم یا رقیب تقویت می‌کند. 

موفقیت‌های غرب برای طلب خواسته‌های حداکثری هم نتیجه گام‌های بلند ایران برای اعتمادسازی است. گرچه ایران برای نشان دادن حسن‌نیتش به غرب و جهان، شروط اروپایی‌ها را پذیرفت و با آژانس بین‌المللی اتمی توافق کرد، اما به گفته اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی طرف اروپایی مواضعش علیه ایران را تندتر کرد. علاوه بر آن، وزیرخارجه امریکا به عنوان پیش‌شرط مذاکره با ایران در ادعایی گفت که ایران نه تنها سلاح‌های هسته‌ای و موشک‌های دوربرد، بلکه موشک‌های کوتاه‌برد و میان‌برد هم نباید داشته باشد!

آنچه شرایط امروز را روایت می‌کند این است که گام‌های ایران برای اعتمادسازی به غرب، راه را برای اعمال سلطه و کسب منافع بیشتر باز و دایره تهدید را برای کشور تنگ‌تر کرده است. 
بر همین اساس بود که رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی تلویزیونی خطاب به ملت ایران با صراحت به بی‌فایده بودن مذاکره با امریکا اشاره کردند و تأکید داشتند که این مذاکره نه‌تنها سودی ندارد، بلکه زیانبار است. 

توافق فقط روی کاغذ

«برجام» نمونه عینی توافق با غرب به خوبی نشان داد باور آنکه غرب حتی یک گام مثبت برای کشور بردارد و به تعهداتش پایبند باشد تا چه اندازه اشتباه و خطرناک است، زیرا به طرف غربی اطمینان خاطر می‌دهد که به هر شکل ممکن، با ایران رفتار کند، به ویژه که برجام نقاط ضعف راهبردی متعددی داشت که اولین آن نداشتن طرح ابتکاری برای مذاکره و نبود تضمین‌های معتبر برای طرف غربی بود. شالوده برجام برای امریکا، جهش امید برای تحقق خواسته‌ها از دریچه توافق با ایران بود، به همین منظور بود که ترامپ با خروج از برجام، درصدد توافق گسترده‌تر مشتمل بر فعالیت‌های موشکی و منطقه‌ای برآمد. آنچه امروز بر کشور سایه انداخته، نه کنش‌ها و رفتار‌های طرف غربی، بلکه ناشی از فانتزی‌های فکری در مورد غرب، تئوری اوهام و در نهایت اعتماد به غرب از سوی مسئولان مذاکراتی در دوره برجام است. 

رهبر معظم انقلاب هم به این موضوع اشاره کردند و وعده امتیازدهی طرف مقابل در صورت پذیرش درخواست‌هایش را دروغ خواندند و با اشاره به تجربه برجام خاطرنشان کردند: «۱۰سال قبل قراردادی با امریکایی‌ها بستیم که بر اساس آن یک مرکز تولید هسته‌ای مسدود و مواد غنی‌شده از کشور خارج یا رقیق شود تا در ازای آن، تحریم‌ها رفع شود و پرونده ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به حالت عادی درآید. من همان زمان به مسئولان گفتم ۱۰سال، طولانی و به اندازه یک عمر است، چرا آن را قبول می‌کنید. قرار شد قبول نکنند، اما قبول کردند ولی به هر حال امروز که آن ۱۰سال تمام شده نه تنها پرونده هسته‌ای ما عادی نشد بلکه مشکلات آن در شورای امنیت و آژانس بیشتر شد.»

امریکا از مذاکره دنبال کاهش تنش نیست

تمنای غرب برای مذاکره با ایران به خصوص پس از حضور ترامپ در کاخ سفید، وارد شدن به دریچه دیپلماسی برای کاهش تنش نیست. برخی گمان می‌کنند که اگر غرب خواستار گفت‌و‌گو با ایران شود، یعنی تمایل دارد که مسائل بینابینی موجود را حل و فصل کند. در صورتی که واقعیت‌ها نه یک بار، بلکه بار‌ها ثابت کرده غرب برای دنبال کردن اهداف و منافع خود با ایران به گفت‌و‌گو نشسته است. به معنایی، واشینگتن در رأس جبهه دشمنان ایران، مذاکره را وسیله‌ای برای دستیابی به اهدافش می‌بیند و اراده‌ای برای رفع تحریم‌ها و کاهش فشار‌ها علیه ایران ندارد. این موضوع چه در انعقاد برجام و همان اوایل آغاز اجرای تعهدات هویدا شد. گرچه ایران به گفته مقامات مسئول همه تعهداتش را به طور یکجانبه اجرا کرد، اما نه امریکا و نه اروپا هیچ گام مثبتی برای عمل به توافق برنداشتند. به مرور زمان امریکا با خروج از برجام، به خوبی نشان داد غیرقابل اعتماد و گستاخ است و می‌تواند هر زمانی که تصمیم گرفت توافق را باطل کند. این خروج، چشم‌انداز واقع‌بینانه‌ای از تداوم مذاکره با غرب را ثابت کرد. ایران در برجام بخش مهمی از اهرم‌های هسته‌ای خود را محدود یا نابود کرد، ولی در عمل از منافع اقتصادی و رفع تحریم‌ها برخوردار نشد. 

تمنای مذاکره امریکا را گستاخ‌تر می‌کند

اکنون نیز اروپا خواسته است ایران همکاری با آژانس را بهبود بخشد، شفافیت را افزایش دهد، اطلاعات لازم را در اختیار بازرسان قرار دهد و روند نظارت را تسهیل کند. غرب همزمان به دنبال یافتن محل نگهداری اورانیوم غنی شده ایران و بازکردن دریچه‌ای برای اعمال فشار‌ها و محدودیت‌های بیشتر موشکی و منطقه‌ای ایران است که تلاش می‌کند در چارچوب شروط مذاکره به آن دست یابد. در واقع، این اقدامات پیش‌شرط گفت‌و‌گو‌های آینده است، در نتیجه محتوای مذاکرات آتی حتی از مسائل موشکی و منطقه‌ای ایران فراتر خواهد بود، از این رو دیپلماسی با غرب با تکیه بر اعتماد و بدون داشتن پشتوانه و ابزار تلافی‌جویانه، بیانگر آغوش باز ایران برای پذیرش درخواست‌های نامعقول و زیاده‌خواهانه غربی است، به ویژه که برخی بدتر از گذشته روی اعتماد به غرب و خیالات خام خود سرمایه‌گذاری کرده‌اند و به دنبال تضامین امنیتی از سوی امریکا برای رفع سایه جنگ هستند، از این رو قاب‌بندی مذاکره به‌عنوان جایگزینِ تهدید سخت بر پایه مذاکره‌ای که «یا امتیاز بدهید یا جنگ می‌شود»، فشار‌ها و تهدیدات امریکا را مضاعف و زبان آن را بسیار گستاخ‌تر کرده است.

برچسب ها: مکانیسم ماشه ، تحریم ، غرب
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار