جوان آنلاین: «محمدرضا نوری» با نام جهادی ابوعباس از سوم فروردین ۱۴۰۲ در منطقه «زیونه» بغداد از سوی کماندوهای امریکایی ربوده میشود و تاکنون در اسارت نیروهای امریکایی در عراق است. برخی کاربران فضای مجازی از ابتدای اسارت به طور جدی پیگیر آزادی این رزمنده ایرانی هستند. در پایان همین گزارش نامه نوری از اسارت را که به مناسبت عملیات وعدهصادقیک نوشته است، میخوانید.
بشری سعد
من و بچهها لبنان بودیم و او، اکثراً درگیر کار و مأموریت. دنیای اطراف بچهها فقط فضای عربی- لبنانی داشت؛ مهدکودک، فامیل، دوستان... همهچیز.
اما او حتی از دور هم مراقب بود ریشههایشان جدا نشود. هر بار که تماس میگرفت، میگفت: «برنامههای کودک فقط ایرانی ببینند.»
وقتی به مرخصی میآمد، فارسی با آنها حرف میزد. اگر بچهها عربی میگفتند، جوابشان را نمیداد... تا مجبور شوند فارسی حرف بزنند.
مجموعه کتاب «قصههای خوب برای بچههای خوب» و کتابهای ایرانی برایشان خریده بود، شبها قصههای سرزمینش را برایشان میخواند.
در مسابقات ورزشی، پرچم ایران را جلوی تلویزیون میآورد و همراه بچهها تیم ملی را تشویق میکرد. او با هر بهانهای، عشق به ایران را در جانشان میکاشت... تا بچهها یاد بگیرند: ایران، جانشان باشد.
برای او که همیشه به پای ایران صدش را گذاشت و امروز ۹۰۵روز است دور از وطن و در بند اسارت است... به نیت آزادیاش لطفاً یک صلوات بفرستید.
فاطیما سلیمانی
حضرت آقا فرمودند یکی از وظایف دستگاه دیپلماسی مذاکره است، انشاءالله آزادی محمدرضا نوری پیگیری بشه.
عقیق سبز
اللهم فُک کلّ اسیر...
برای اسیر مدافع وطن محمدرضا نوری ملقب به «ابوعباس» که ۵/۲ سال در بند اسارت شیطان بزرگ سر خم نکرده است، دعا کنید برای آزادیاش...
آقای دلیر
آقای پزشکیان برای آزادی مدافع وطن ایرانی که ۱۸ماهه در زندانهای عراق از سوی امریکاییهای جنایتکار در بدترین شرایط در اسارت است کاری نمیکنید؟
دنیس ریشی
ماهها از اسارت محمدرضا نوری (ابوعباس) از سوی نیروهایی امریکایی در عراق میگذره، ظاهراً بر اثر شکنجه وضعیت جسمی مناسبی هم نداره (اخیراً سیدرضا نریمانی گفت نصف بدن از کار افتاده)، شهید امیرعبداللهیان هم پیگیر آزادی ایشون بودن. حتماً برای آزادی این مدافع وطن دعا کنید.
سعدی
کارزارِ «درخواست اقدام سریع برای آزادی محمدرضا نوری از بند اسارت» از مرز ۲۳۵هزار امضا نیز گذشت و مدتهاست اولین و پرامضاترین کارزار و مطالبه عمومی در ایران است...
خدا را شاکریم و منتدار محبت و وفای شما مردم عزیز هستیم.
نجاح محمدعلی
همسر شهروند ایرانی زندانی در عراق: طرف مقابل ما امریکاییها هستند.
بر هر مسئول دولت جمهوری اسلامی واجب است پرونده محمدرضا نوری را به عنوان یک شهروند ایرانی، به عنوان کسی که برای کل ایران به آنجا رفته پیگیری کند. ما باید دغدغه این را داشته باشیم که عزت ملت ایران را در مقابل قدرت آنها نشان بدهیم. ماهها از اسارت محمدرضا نوری میگذرد و شرایط جسمی او اصلاً خوب نیست. به امید آنکه محمدرضا نوری هر چه زودتر به کشور بازگردد.
نامه
پیامی از بند اسارت
آنچه میخوانید نامهای است که محمدرضا نوری سرباز وطن در زمان عملیات وعده صادق یک و در بند اسارت نوشته بود و به طریقی به دستمان رسیده بود.
متن نامه به این شرح است:
بسم الله قاصم الجبارین
فرماندهان عزیز و دلاور اسلام، سلامی، حاجیزاده، قاآنی، فلاحزاده، آقا سید و دیگر فرماندهان شجاع کشورم
سلام علیکم
دستتون رو میبوسم
خستگی تمام این ۳۹۰روز اسارت از تنمان به دَر شد
دیشب اولین شبی بود که آرام خوابیدم.
احساس ذلتی که در تمام این روزها، دشمن سعی داشت بر من تحمیل کند، با غرش موشکها به احساس سربلندی و افتخار تبدیل شد.
این همان شیری است که همه انتظار داشتند و برای شنیدن صدای غرشاش دلتنگ بودند.
یکی از بیشرفترین و حقیرترین زندانبانها که هر روز با بیاحترامی و طعنه و کنایههایش آزارم میداد سراغم آمد، مخفیانه بهم گفت: مبارکتون باشه، نوش جونتون، مردونه زدید.
آقایان، فرماندهان
دمتون گرم که امید خیلی از مظلومان جهان، به خصوص اسرا که داشت به ناامیدی تبدیل میشد را با صدای این موشکها زنده کردید. یکی از اسرا که هیچ در بساط نداشت، غیر از چند کلوچه و شکلات، همه را با چه ذوقی پخش میکرد و صلوات میفرستاد و من با چه ذوقی اشک میریختم با دیدن این صحنه.
به قول عراقیها: گواکم الله، بزنید و سربلندمان کنید. آزادی نخواستیم، فقط بزنید این بیهمه چیزها رو.
الله ینصرکم و یقویکم و یسدد رمیکم
سیصدونَودمین روز اسارت
یا علی مدد
ابوعباس