جوان آنلاین: خب کافا هم تمام شد. قهرمان نشدیم که هیچ حسابی مقابل تیمهای درجه چندم آسیایی هم دستمان را برای تمام رقبا رو کردیم. تیم ملی فوتبال با قدرت تمام راهی رقابتهایی شد که به هیچ عنوان نمیتوان ارزشی برای آن مشخص کرد. تیمی که قرار است تابستان سال آینده در بزرگترین رویداد فوتبالی جهان شرکت کند، کجا و افغانستان، هند و تاجیکستان کجا، هرچند مقابل همین تیمهای در حال پیشرفت هم به مشکل خوردیم.
بگذریم دلمان خوش بود که حداقل در فینال با ازبکستان جبران مافات میشود ولی خب نشد تا ازبکها بالاخره موفق شوند هم ما را ببرند و هم جام قهرمانی را بالای سر، حالا همه چیز تمام شده، امیر قلعهنویی تیمش را چهار بار به میدان فرستاد با ترکیبهای مختلف و با تمام توان ولی خب خودش هم خوب میداند که میدان کافا جایی نبود که بتوان ارزیابی درستی از تیم ملی داشت، البته همانطور که عنوان شد تیم ملی حسابی دستش را برای رقبا رو کرد؛ اینکه چه داریم و چه نداریم، اینکه از کجا ضربهپذیر هستیم و نقاط قوتمان کجاست و در نهایت اینکه فوتبال ایران کجای فوتبال آسیا و جهان است.
کافا تمام شد و حالا چشم همه به فدراسیون فوتبال و دیپلماسی نداشته آن است که برای فیفادیهای بعدی چه برنامهای خواهد داشت. فعلاً که همه چیز در حد حرف است. حرف از بازی با بولیوی در ترکیه و دیدار با روسیه از همه محروم در کشورش دو بازیای که اولی را نمیدانیم برگزار میشود یا نه و دومی را هم خوب میدانیم که حتی در صورت برگزاری دستکمی از بازی مقابل افغانستان و هند ندارد و نمیتواند کارایی لازم برای تیم ملی را داشته باشد. به هر حال تیمی که سالهاست از همه چیز محروم است، طبیعتاً نمیتواند سنگ محکی جدی برای تیمی که قرار است برود جام جهانی باشد.
بارها عنوان و در رسانهها نیز فریاد زده شده که تیم ملی برای آماده شدن نیاز به بازی تدارکاتی مناسب دارد؛ بازیهایی که بتواند عیار فوتبال ایران را مشخص کند. امیر قلعهنویی باید شاگردانش را مقابل تیمهای همسطح خود امتحان کند نه پایینتر هر چند در این میان ایراد اصلی را باید از فدراسیون فوتبال گرفت که با وجود سروصدای زیاد هنوز نتوانسته است یک حریف خوب برای تیم ملی پیدا کند، اما به نظر میرسد کادر فنی تیم هم چندان بیمیل نیست که در بازیهای تدارکاتی همچنان روی همین پاشنه بازی با تیمهای سطح پایین بچرخد تا نکند با شکستهای احتمالی مقابل تیمهای بزرگ کارنامهای که برای آنها درست شده، خراب شود.
به هر حال کافا واقعیتهای فوتبال ایران را فریاد زد؛ فوتبالی که تقریباً چیزی از آن باقی نمانده و بعید است با کنار رفتن نسل فعلی و بازیکنانی، چون طارمی، جهانبخش، آزمون و... جایگزینهایی برای آنها پیدا شود. یک نگاه به فوتبال باشگاهی ایران کافی است تا همه به این واقعیت برسیم؛ فوتبالی که دیگر حتی تیمهای مولد آن هم وجود خارجی ندارند و صرفاً دلالها برای آن تصمیمگیری میکنند.
کافا به خوبی نشان داد ما حتی بازیکن جایگزین برای ۱۱ مرد اصلی خود را هم نداریم. فاصله بین تیم دوم ایران (البته اگر تیم دومی وجود داشته باشد) تا تیم اول اینقدر زیاد است که نه امیر قلعهنویی و نه هیچ مربی دیگری هر چند نامدار جرئت استفاده از تیم دوم حتی مقابل تیمهای ضعیف آسیایی را ندارد و این یعنی اینکه فوتبال ملی ایران فاصلهای تا تمام شدن ندارد.
زمین فوتبال جای تیمهای ضعیف نیست. این روزها اگر نگاهی به بازیهای فوتبال در نقاط مختلف جهان بیندازید به خوبی متوجه میشوید که اگر تیمی از خود ضعف نشان دهد، از سوی تیم قوی نابود میشود. زیباییهای فوتبال به کنار، در این فوتبال قشنگ باید قوی باشی تا بتوانی هم زیبا بازی کنی و هم نتیجه بگیری، جای تأسف است که بگوییم کافا نشان داد فوتبال ایران این روزها نه زیباست و نه خوب نتیجه میگیرد. کافا نشان داد برای نجات فوتبال باید برنامه داشت و باید به مصاف بزرگان رفت. باید نوجوانان و جوانانمان را از همین حالا به رویارویی با تیمهای مدعی و بزرگ عادت دهیم نا نسل آینده درست فوتبال را بفهمند که اگر چنین نکنیم و همچنان دلخوش به بردن تیمهای درجه چندمی باشیم، آن وقت روزی که از آن میترسیم خلی زود سراغمان میآید؛ روز خداحافظی همیشگی با فوتبال.