جوان آنلاین: قدرت بازدارندگی ایران با تکیه بر توانمندیهای موشکی در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه توانست مفهوم جدیدی را در سیستم دفاعی و تهاجمی کشور وارد کند. عملیات موشکی ایران در عمق سرزمینهای اشغالی و گذر موفقیتآمیز آنها از لایههای سرسخت پدافندی، توانست تغییرات مهمی در محاسبات جبهه امریکایی- صهیونی ایجاد کند.
تخریب گسترده ساختمانها در تلآویو و هدف قرار دادن نقاط استراتژیک رژیم، خطر تداوم نبرد را برای کاخ سفید روشن کرد. طبق برنامه نظامی امریکا، قرار بود بعد از ترور فرماندهان و مقامات ارشد ایران، فاز دوم عملیات یعنی ایجاد تنش داخلی و حتی جنگ داخلی کلید زده شود، اما ناکامی کارگزار امریکا یعنی رژیمصهیونیستی و عدمتحقق اهدافش در تهاجم وحشیانه به مراکزی، چون زندان اوین با چشمانداز عملیات روانی و آشوبهای پس از آن، از یک سو و قدرت ویرانکننده موشکی ایران، سبب شد آتشبس به عنوان گزینه پایان دادن به جنگِ بدون چشمانداز روشن، به ایران پیشنهاد داده شود.
در واقع، ناتوانی جبهه صهیونی- امریکایی در پیشبرد برنامه نظامی مشترک تدوین شده و احساس خطر از استمرار عملیات موشکی ایران، جنگ را متوقف کرد. تجاوز امریکا به ایران هم بخشی از نمایش قدرت امریکا و نوعی اعلامیه حضور مستقیم این کشور در جنگ برای کسب دستاوردهای سیاسی و نظامی و اراده عملی کردن تهدیدات علیه ایران بود که آن هم به اذعان اندیشکدههای امریکایی، توفیق چندانی برای آنها نداشت.
«بازدارندگی موشکی» توقف جنگ را تحمیل کرد
تردیدی نیست که آنچه به عملیات نظامی امریکا و رژیمصهیونیستی پایان داد، عملیات مقتدرانه و ضربتی نیروهای مسلح کشورمان بود. با وجود متزلزل بودن آتشبس، اما احتمال ورود ضربات کاریتر موشکی به زیرساختهای حیاتی رژیمصهیونیستی و خسارتهای برگشتناپذیر، معادلات را به نفع ایران تمام کرد و نقشه راه آنها را به بنبست کشاند، به ویژه که امریکا گمان میکرد حملات رژیمصهیونیستی به زیرساختهای دفاعی، توان رویارویی و مقابله ایران را کاهش داده و فرصت حملات تلافیجویانه را از آن سلب کرده است.
این موفقیت، مرهون دوراندیشی، هوشمندی و تلاش شبانهروزی نیروهای نظامی و عبور آنها از موانع بعضاً داخلی است. روزگاری و در زمان اوجگیری فناوریهای موشکی، بخشی از جریانهای سیاسی در حال ترویج این دیدگاه بودند که دنیای فردا دنیای گفتمان است نه موشکها. آنها به طور فجیعتر این را میگفتند که علت پیشرفت آلمان و ژاپن بعد از جنگ جهانی، رها کردن قدرت نظامیشان بوده است.
به طور عینیتر، آنها میکوشیدند سیستم دفاعی و رزمی را با دلایل غیرکارشناسانه و خیالی تضعیف کنند و در حد یک نیروی نظامی نمایشی کاهش دهند، اما تدبیر و هوشیاری نیروهای نظامی و رهبر معظم انقلاب و آگاهی عمیق آنها از تحرکات و تحولات جهانی، سبب شد کارکرد این دیدگاه تنها به عنوان سند سطحینگری و خاماندیشی طیف خاص سیاسی در تاریخ ثبت شود.
جنگ ۱۲ روزه مشترک رژیمصهیونیستی و امریکا هم مؤید همین موضوع است. اگر توان نظامی ما در مسیر این دیدگاه غلط و خاماندیشانه قرار داشت، اکنون نه ایران مجال و توان دفاع از خود را داشت و نه مفهومی به عنوان بازدارندگی در طول سالیان درازی که ایران با تهدیدات امریکا مواجه بود، مانع جنگ میشد.
اگر امروزه کشور با وجود تهدیدات مکرر و درازمدت امریکا، همچنان با کمترین خلل بر روندهای خود به حیاتش ادامه میدهد و به طور قدرتمند خطر جدی برای منافع نامشروع آنها تلقی میشود، به دلیل وجود عامل مهمی به نام بازدارندگی نظامی در ساحت کشور است.
تقویت بنیه دفاعی و ترمیم خسارتهای نظامی
میزان شکنندگی آتشبس میان ایران و رژیمصهیونیستی یا به طور دقیقتر میان ایران و امریکا، به میزان تقویت بازدارندگی کشور بستگی دارد.
لازم به ذکر است بازدارندگی ایران تنها در مفهوم نظامی خلاصه نمیشود و به عوامل دیگری، چون قدرت سیاسی، سرمایه اجتماعی- که در این جنگ تراز بالایی از خود به نمایش گذاشت- و دیپلماتیک و حتی رسانهای وابسته است، اما این گزارش تنها بر بخش نظامی تأکید دارد، از طرفی جنگ ۱۲ روزه عزم ایران را برای تقویت سیستم دفاعی راسختر کرده است.
همچنین تحرکات نظامی رژیم صهیونی در سوریه و لبنان، تشدید رویکرد تهاجمی آن طی سال گذشته و سرریز کمکهای نظامی و سیاسی امریکا به تلآویو، ضرورت بازسازی قوای بازدارندگی را روشن کرده است، به همین دلیل مسئولان، تصمیمگیران و قانونگذاران در دوران پساجنگ به تقویت نیروی نظامی و در نهایت تقویت بازدارندگی به طور فزایندهای روی آوردهاند.
از نظر سیاسی دو بخش سیاست خارجی و سیاستگذاری داخلی عوامل دخیل در ایجاد بازدارندگی هستند. به عنوان نمونه حرکت مقتدرانه مجلس در تصویب تعلیق همکاری با آژانس بینالمللی اتمی و همچنین افزایش بودجه نظامی از اقداماتی مؤثر در تغییر محاسبات در دشمن است.
در همین راستا، ابراهیم رضایی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی اعلام کرد: این کمیسیون روز یکشنبه ۲۲ تیرماه کلیات طرحی با عنوان «تقویت بنیه نیروهای مسلح در مقابله همهجانبه با جنایات و تجاوزات رژیمصهیونیستی» را با حضور مسئولانی از وزارت دفاع، ستاد کل نیروهای مسلح، ارتش جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به تصویب رساندیم که برای بررسی بیشتر به کمیته دفاعی کمیسیون ارجاع داده شده است.
بهنام سعیدی، دبیر کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی هم در مورد طرح تقویت بنیه دفاعی گفته است: حمایت از نیروهای مسلح چه در حوزه تجهیزاتی، چه حوزه لجستیک و چه در حوزه روحی و روانی بسیار اهمیت دارد و ما باید همه جنبههایی که امکان تقویت نیروهای مسلح ما را دارد در دستور کار قرار دهیم و این یک اصل است.
همچنین امیر سرتیپ خلبان عزیز نصیرزاده، وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح کشورمان درباره این طرح با اشاره به اهمیت حفظ و ارتقای توان دفاعی کشور اظهار کرد: حوزه دفاعی تحت هر شرایطی نباید تضعیف شود یا تحتالشعاع مسائل سیاسی قرار گیرد. اکنون باید دید نهاد قانونگذاری جمهوری اسلامی ایران در عمل چه تمهیداتی برای تقویت بنیه دفاعی کشور خواهد اندیشید، خصوصاً آنکه نگاه دولت نیز در این زمینه کاملاً همسو با مجلس است و ضرورت تقویت قدرت بازدارندگی دفاعی از هر زمان دیگری الزامآورتر شده است.