کد خبر: 1307023
تاریخ انتشار: ۲۳ تير ۱۴۰۴ - ۰۲:۴۰
بررسی تنها فیلم بلند خارجی حاتمی‌کیا به مناسبت راهپیمایی سالانه قربانیان بوسنی
«خاکستر سبز» بیان مظلومیت در قاب سینما واژه مارش همان کلمه انگلیسی march به معنای پیاده‌روی، رژه‌ای نظامی یا راهپیمایی است و واژه «میرا» به زبان بوسنیایی به معنای صلح است. بنابراین معنای مارش میرا، راهپیمایی صلح است. 
فاطمه شریفی

جوان آنلاین: واژه مارش همان کلمه انگلیسی march به معنای پیاده‌روی، رژه‌ای نظامی یا راهپیمایی است و واژه «میرا» به زبان بوسنیایی به معنای صلح است. بنابراین معنای مارش میرا، راهپیمایی صلح است. 
مارش میرا، پیاده‌روی داوطلبانه علاقه‌مندان در مسیر جاده مرگ است که به صورت معکوس صورت می‌گیرد و آنها از روستای نزوک (انت‌های مسیر) به پوتوچار (ابتدای مسیر) حرکت می‌کنند تا در آخرین روز به گورستانی برسند که اجساد قربانیان در آن دفن است. این برنامه در سال ۲۰۱۰ میلادی در پنجمین سالگرد فاجعه از سوی بخشی از رزمندگانی که این مسیر را در فرار از سربرنیتسا طی کرده بودند، به صورت خودجوش پی‌ریزی شد و حالا تبدیل به مراسمی بزرگ شده که به مناسبت نسل‌کشی بیش از ۸ هزار مسلمان بی‌گناه و غیرنظامی به دست صرب‌ها در سربرنیتسا به صورت خودجوش از سوی افراد و گروه‌های مختلف و خانواده بازماندگان کشتار سربرنیتسا در بوسنی برگزار می‌شود. به مناسبت فرارسیدن آغاز این راهپیمایی در بوسنی سراغ تنها فیلم سینمایی ایرانی که درباره نسل‌کشی بوسنی ساخته شده است رفته‌ایم تا مروری بر آن داشته باشیم. 
«خاکستر سبز» اولین و تنها فیلم بلند خارجی ابراهیم حاتمی‌کیاست؛ فیلمی که در بوسنی و کرواسی دوران جنگ علیه موضوعی انسانی، عاشقانه و تأثیرگذار تمرکز دارد. فیلم به همت حوزه هنری انقلاب اسلامی تهیه شده و به روی پرده رفته است. حوزه هنری به‌عنوان نهادی فرهنگی و انقلابی، نماینده تلاشی است برای گسترش روایت‌هایی مرتبط با ارزش‌های جهادی و عدالت‌خواهانه. «خاکستر سبز» تلاشی جدی برای پیوند دادن نگاه ایرانی مدافع مقاومت با واقعیات جنگ بوسنی است. 
حاتمی‌کیا ضمن پذیرش توصیه وزیر ارشاد وقت برای ساخت این فیلم تأکید داشت این پروژه تنها پس از تحقیق و مواجهه مستقیم با سوژه صورت گرفته است: «با خودم شرط کردم تا نروم و سر سفره آنها ننشینم درباره این ماجرا فیلم نسازم.» حضور در میانه جنگ حقیقی بوسنی، ضبط واکنش‌های طبیعی آوارگان بوسنیایی و بهره‌گیری از بازیگران بومی، سبب یک روایت صادقانه و زنده شد. 
روایت داستان‌محور فیلم حول شخصیت مستندسازی به نام هادی قرار دارد؛ مردی که برای تحقیق درباره عشقی انسانی در خاک جنگ‌زده بوسنی رهسپار می‌شود. نوار کاست، عکس و نیمه‌پلاک نمادی می‌شوند از کوچک‌ترین امیدها؛ سرآغاز جست‌وجویی است برای یافتن «فاطمه»، کاری که مخاطب را تا میانه میدان‌های نبرد می‌کشاند. 
حاتمی‌کیا در این اثر، دور از کلیشه‌های مرسوم سینمای جنگ، عاشقانه‌ای زمینی را در میانه ویرانی و مردگان روایت می‌کند. در دل تصاویر ویرانه‌ها و سوخته‌ها، ساقه عشق شکوفا می‌شود؛ مفهومی انسانی و فراملی با تمایلی نهفته برای ترمیم شکست‌خوردگان جنگ. استفاده از بازیگران غیرحرفه‌ای بوسنیایی در صحنه‌های واقعی آوارگی، سبب نوعی موقعیت تئاترال زنده شد که نه طراحی‌شده، بلکه واقعی است. 
اما روایت پرتنش همراه با آشفتگی شخصیت‌ها و بی‌نظمی فیلمنامه باعث شد از منتقدان «جوابی نصفه و نیمه» دریافت کند و مخاطبان کمتری آن را بپسندند. 
ابراهیم حاتمی‌کیا، تولید این اثر را گامی جسورانه در جهت جهانی‌سازی سینمای انقلاب می‌دانست در زمانی که نگاهش تنها محدود به مرز‌های ایران بود. بدین‌ترتیب، این فیلم نشانه‌ای از ظرفیت بالقوه حوزه هنری برای حمایت از سینمایی است که به‌دنبال ورود به سطح دغدغه‌های بین‌المللی و انسانی برای دفاع از مظلومان است. 
فیلم موفق شد در دوازدهمین جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین موسیقی را برای پاول هرتل به دست آورد، اما عملکرد گیشه‌ای آن موفق نبود. 
جنگ بوسنی (۱۹۹۵–۱۹۹۲) یکی از تراژدی‌های انسانی قرن بیستم بود؛ جنگی مبتنی بر پاک‌سازی قومی، تجاوز، محاصره و بی‌خانمانی انبوه مردم. روایت این جنگ از دریچه‌ای انسانی و عشق، همان رویکردی است که حاتمی‌کیا در «خاکستر سبز» آغاز کرد. چنین نگاهی نه‌تنها همدلی را بیشتر می‌سازد، بلکه ظرفیت بحث پیرامون حقوق بشر و قطع تجاوز را در قالب جذاب سینمایی فراهم می‌آورد. 
تولید ازسوی حوزه هنری نشان داد سازمان‌های داخلی قادرند با استفاده از امکانات‌شان موضوعات جهانی را به‌زبان سینما بیان کنند. ادامه این نگاه می‌تواند موجب گفتمان مقاومت انسانی فراتر از مناسبات سیاسی شود و دریچه‌ای برای گفت‌و‌گو‌های مشترک با فرهنگ‌های مختلف باز کند. 
بی‌توجهی به فجایع قومی و تاریخی سبب تکرار رنج‌های مشابه در زمان‌ها و مکان‌های دیگر خواهد شد. پرداخت سینمایی به بوسنی می‌تواند یادآور ضرورت جلوگیری از نسل‌کشی و سوء‌رفتار‌های مشابه در نقاط دیگر جهان مانند روهینگیا، یمن یا اوکراین باشد. درست همانطور که «خاکستر سبز» از طریق زبان عاشقانه وارد جنگ شد، آثار آینده می‌توانند با بهره‌گیری از تم‌های تازه - همچون چندصدایی زبانی، روایت چندنسلی، اسناد و دیگر رسانه‌ها - صدایی متفاوت با سینمای جنگ رایج تولید کنند. 
«خاکستر سبز» نمونه‌ای ارزشمند از سینمای انقلابی ایرانی با زبان جهانی است. اثری که نشان می‌دهد اگر بخش‌هایی مانند حوزه هنری و گسترش سینما به مسائلی فراتر از مرز‌های سیاسی - تاریخی ایران تورق کنند، می‌توانند آثار انسانی و همدلانه‌ای تولید کنند که در دل مخاطب جهانی نیز تأثیرگذار باشند. 
لزوم ساخت آثار رسانه‌ای درباره جنگ بوسنی، نه صرفاً برای یادآوری تاریخ، بلکه برای ایجاد گفت‌وگویی انسانی درباره حقوق بشر، همدلی و مقاومت در برابر صلح‌زدایی و خشونت قومی است. ادامه دادن این مسیر - با استفاده از ابزار مدرن، همکاری بین‌المللی و تنوع روایت - می‌تواند ایران را به یک قطب روایت مقاومت انسانی بدل کند که صدای نسل‌های سرزده از جنگ را نیز به گوش جهانیان می‌رساند. 
ساختار روایی فیلم درخشان است. فیلم شما را در دو مسیر هم‌زمان قرار می‌دهد: مسیر سفر فیزیکی هادی و سفر ذهنی/ عاطفی عزیز. شکل روایت و تدوین حسین زندباف باعث می‌شود بیننده درگیر تجربیات ذهنی و تغییر زاویه دید شود. در یکی از تأثیرگذارترین سکانس‌ها، نماز حنیفه/ عزیز (در واقع بیماران ذهنی و واقعی) از پشت پنجره اجرا می‌شود؛ نمازی که به واسطه حافظ، ربطی عرفانی پیدا می‌کند و حس و حال معنوی به عاشقانه فیلم تزریق می‌کند. موسیقی پائول هرتل نیز از شاخصه‌های برجسته است که در شش نامزدی جشنواره فجر جایزه برد و به گفته منتقدان، زمینه عاطفی فیلم را تقویت می‌کند به خصوص در سکانس‌های تنهایی و سکوت‌های پس از جنگ. برخلاف آثار جنگی کلاسیک، «خاکستر سبز» وارد ژانر عاشقانه‌ای در دل جنگ می‌شود؛ تمرکز بر تجربه انسانی، نه سیاست یا تاکتیک نظامی. 
مضمون فیلم فراتر از سرنوشت افراد، سؤالی روی ماهیت عشق و انسانیت میان ویرانه‌های جنگ می‌پرسد. ابزار کسالت‌زده روایت از راه می‌رسد و فرم به مخاطب اجازه می‌دهد فضای درونی شخصیت‌ها را حس کند. 
خاکستر سبز ترکشی هنری ا‌ست در دل جنگ، نه سیاسی و نه کاملاً عاشقانه، بلکه انسانی و معنوی. 
فیلم در عین ورود به فضای جهانی (بوسنی)، نقطه تلاقی جنگ و عشق را به سبک ایرانی- عرفانی بازخوانی می‌کند.

برچسب ها: سینما ، هنر ، جنگ
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار