جوان آنلاین: اثری که هماینک در معرفی آن سخن میرود، برگردانـــــی از خاطـــرات عبدالحلیم خدام وزیر امور خارجه و معاون سابق رئیسجمهور سوریه، درباره مسائل و موضوعات مربوط به ایران است. این اثر از آن روی که حاوی برخی صورتجلسات مذاکره او و دیگر مقامات بالای سوری با مسئولان ایرانی است، اهمیت فراوان دارد. این مجموعه از سوی وحید خضاب ترجمه شده و انتشارت شهید کاظمی، آن را روانه بازار کتاب کرده است. تارنمای ناشر در بازنمایی موضوع روایتهای خدام، به نکات پی آمده اشارت برده است: «کتاب محرمانههای روابط ایران و سوریه، روایتی است از عبدالحلیم خدام وزیر خارجه و معاون سابق رئیسجمهور سوریه که در حال حاضر به فرانسه پناهنده شده است. همچنین همراه این کتاب، صورتجلسات منتشر نشده دیدارهای سران سیاسی و امنیتی ایران با رؤسای جمهور و مقامات سیاسی و امنیتی منطقه نیز قرار گرفته است. عبدالحلیم خدام سیاستمدار سنی مذهب سوری، از نوجوانی به حزب بعث سوریه پیوست و به مرور به یکی از مهمترین شخصیتهای این حزب تبدیل شد. او در دوران حکومت حافظ اسد، ابتدا به وزارت خارجه رسید و ۱۴ سال در این سمت خدمت کرد. سپس از سال ۱۹۸۴، به عنوان معاون رئیسجمهور و تبدیل به مرد شماره ۲ نظام سوریه شد. با انتخاب بشار اسد به جانشینی پدر، خدام همچنان جایگاه خود را بهعنوان معاون رئیسجمهور حفظ کرد، اما به مرور با نظام سیاسی کشور دچار اختلاف شد و ابتدا در ژوئن ۲۰۰۵ (خرداد ۱۳۸۴) از منصب معاونت رئیسجمهور کنار گذاشته شد و هفت ماه بعد در انتهای دسامبر ۲۰۰۵ (دی ۱۳۸۴) و با خروج از کشور از نظام سیاسی سوریه اعلام جدایی کرد. کتاب حاضر، نوشته چنین شخصیتی است. خدام این کتاب را نه در زمان حضورش در سوریه، بلکه چهار سال پس از جدایی از نظام نوشته است. امر دیگری که این کتاب را کاملاً بینظیر میسازد، دسترسیهایی است که خدام به اسناد محرمانه کشور و صورتجلسه دیدارهای سیاسی و امنیتی سوریها با طرفهای خارجی (از جمله با ایرانیها، عراقیها، سعودیها، کویتیها و...) داشته است و به نظر میرسد بعد از جدایی از نظام و خروج از سوریه، رونوشتی از این اسناد را با خود به فرانسه برده باشد. بخش زیادی از صفحات کتاب حاضر را صورتجلسات دیدارهای او با طرفهای ایرانی (یا دیگر طرفهای منطقهای) و همچنین صورتجلسات برخی دیدارهای مهم مسئولان دیگر سوری با مسئولان کشورهای دیگر تشکیل میدهد....»
مترجم اثر نیز در دیباچه خود بر آن، خاطرنشان کرده است: «از همان زمان تأسیس جمهوری اسلامی ایران، روابط بین دو کشور ایران و سوریه رو به تقویت گذاشت و دمشق و تهران موفق شدند با وجود اختلاف عقیدتی در پایههایی که هر کدام از دو نظام بر آنها بنا شده بود، پلی از روابط صمیمانه و همکاری با یکدیگر برقرار کنند. از امور مهم، این بود که سران دو کشور موفق شدند، به فهم واضحی از سیاستهای طرف مقابل و اهدافش و روشهای برخوردش با واقعیتها و حوادث دست پیدا کنند و به برآوردی از ابزارهای در دسترس و شرایط داخلی و خارجی (طرف مقابل) برسند. به این ترتیب بود که شک و شبهات رفع شد و همکاری (دو کشور) در مسائل منطقهای، آن هم در مرحلهای بینهایت پیچیده، تثبیت و تعمیق شد....»