شامگاه جمعه ۲۳ خرداد ماه با حمله رژیمصهیونیستی به کشورمان و به شهادت رساندن جمعی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران و همچنین تعدادی از دانشمندان هستهای در عمل جنگی تمامعیار علیه کشورمان شکل گرفت، اما این جنگ فقط یک نبرد نظامی نیست بلکه جنگ روایتهاست! برای اثبات این ادعا مورد حمله قرار دادن صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به عنوان رسانه رسمی کشور و جایی را که حتی یک نیروی نظامی هم در آنجا حضور نداشت، شاهد هستیم.
مهمترین مسائل امروز عالم رسانه روایت و روایتگری است، آن هم بهخاطر جنگ روایتی است که در عالم وجود دارد. یک مؤسسهامریکایی در اینباره میگوید، ما در این قرن وارد جنگ روایت میشویم و هر کس بتواند روایت خودش را- به یک معنا گزارش خودش را- از پدیدهها در آن روز حاکم کند، آن روز حاکم است. صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران راوی صادق حمله و جنایاتی است که علیه مردم کشورمان رخ داده است، بدون آنکه بخواهد زاویه دوربین را مغرضانه بچرخاند و بر واقعیتها سرپوش بگذارد، همین مسئله هم موجب نگرانی و عکسالعمل حداکثری صهیونیستهایی شد که تاکنون مدعی بودند به مردم عادی و غیرنظامیان کاری ندارند! البته طی روزهای اخیر صدها تن از غیرنظامیان و زنان و کودکان در حملات ددمنشانه صهیونیستها آسیب دیدند و به شهادت رسیدند و این ادعا دروغ رسانهای بیش نبود، اما حمله به استودیوی شبکه خبر این رژیم و ادعاهای او را بیش از پیش رسوا کرد چراکه در ساختمان شیشهای سازمان صدا و سیما به جز کارمندان و خبرنگاران و تیمهای خبری هیچکس دیگری حضور ندارد، اما صهیونیستها انگار از رسانه و روایتهای صادقانه آن به اندازه نیروهای نظامی کلیدی همچون سرداران و فرماندهان نظامی واهمه دارند.
آنها قدرت رسانه را خوب میشناسند! کما اینکه در سالهای پس از انقلاب و به خصوص سالهای اخیر، تمامی ظرفیت رسانههای خودشان را علیه کشورمان به کار گرفتند تا بتوانند فضا را به سمت تغییر نظام و اهداف بزرگتر همچون تجزیه ایران قوی پیش ببرند تا ضمن بهرهکشی از منابع فراوان نفتی و گازی و معادن کشورمان با تجزیه و ایجاد شورش و ناامنی در کشور و از دست رفتن قدرت و حاکمیت مرکزی بتوانند به سادگی هرگونه تحرکی علیه خودشان را سرکوب کنند. رسانههای فارسی زبان به خصوص BBC و ایران اینترنشنال که پیاده نظام رسانهای صهیونیستها هستند در تمام این مدت کوشیدهاند به جای بیان حقیقت برساختههای خود را به مخاطبان فارسیزبان و مردم کشورمان القا کنند و وانمودها را به جای واقعیت به تصویر بکشند، به همین خاطر در تمام مدت زمانی که تهاجم امریکا آغار شده این شبکه به دنبال ایجاد یأس و ناامیدی و بزرگنمایی حملات اسرائیل و در عین حال کوچک نمایی دستاوردهای ایران در دفاع از خود است؛ شبکهای که هیچ ابایی از دروغگویی ندارد و در بزنگاههای سیاسی مختلف همواره در راستای تفرقه افکنی و فتنه در کشورمان قدم برداشته و رویکردی برای اغلب گروههای جامعه روشن است؛ شبکهای که در اسرائیل لانه کرده و بودجهاش را از این کشور تغذیه میکند.
سربازان اسرائیلی در کنار آموزشهای نظامیشان، زبان فارسی را آموزش میبینند و میدانند چگونه باید در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی با عملیاتهای روانی در دل مردم هراس بیندازند یا به نوعی آنها را با خود همراه کنند. درست شبیه کامنتها یا پستهایی که این روزها دز فضای مجازی و شبکههای اجتماعی شاهد آن هستیم.
همه این تحرکات در فضای مجازی، شبکههای اجتماعی و شبکههای ماهوارهای فارسی زبان به واسطه همین گرفتن ابتکار عمل در روایتگری و قاببندی ذهن مخاطب مطابق اهداف و خواستههای خودشان است. اینجاست که اهمیت مسئله روایتگری بیش از پیش روشن میشود و روایتگری صادقانه و گزارش لحظه به لحظه رویدادها و واقعیتها میتواند صهیونیستها را به درجهای از عصبانیت برساند که بر خلاف قوانین حقوقی و بینالمللی رسماً رسانه ملی کشورمان را مورد هجوم قرار دهند.
هر قدر وقایع مهمتر و سرنوشتسازتر باشد اهمیت ابتکار عمل و روایتگر نخستین ماجرا بودن بیشتر و موجب میشود اینگونه وقایع از گزند تحریف و آسیب در امان بمانند.
اینگونه وقایع باید بهسرعت در بستری دقیق و صحیح روایت شود. اگر شما روایت نکردید، مخاطب ناچار است روایت دیگران را - اگرچه نادرست- بشنود که در رفتار و گفتار جامعه و محیط تأثیر میگذارد، بنابراین روایتگری درست و صحیح کاری اساسی و ضروری و وظیفه اخلاقی و انسانی است. در جریان ارتباطات امروز، افکار عمومی دائم مترصد این است که از محیطش، از خودش، از پیرامونش، از گذشتهاش و از آیندهاش اطلاعاتی بگیرد برای اینکه بتواند درست حرکت کند. اینجا رسانهها نقش ویژهای پیدا میکنند تا بتوانند اطلاعاتی به افراد بدهند که هوشمند شوند. برای روایتگری تأثیرگذار در کنار سرعت و دقت باید هنرمند بود و با شیوههای حرفهای و با زبان هنر و بهرهگیری از این مؤلفهها قدم پیش گذاشت.
رسانه ملی کارش را از سر گرفته و در جبهه روایتگری سرافرازانه میتازد، اما در این میان همه رسانهها و افرادی که تریبون دارند و از اقشار تأثیرگذار هستند باید وارد شوند و در حوزه روایتگری و سوق دادن جامعه به سمت و سوی انسجام اجتماعی حداکثری مشارکت داشته باشند چراکه امروز ملت واحده بودن و اتحاد و همدلی میان مردم بزرگترین سرمایهای است که میتواند دشمنان ما را به زانو دربیاورد.