کد خبر: 1303024
تاریخ انتشار: ۲۶ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۳
وحید عظیم‌نیا

حفظ آرامش در میانه دفاع ملی از کیان ایران عزیزمان در برابر شرارت‌های باند تبهکار صهیونیستی، مهم‌ترین مؤلفه است. انتظارات تورمی، یکی از تبعات چنین شرایطی است که با اعتماد مهار می‌شود نه با انفعال. با وجود جسارت رژیم موقت صهیونیستی به خاک کشورمان که با حمایت و همکاری امریکا صورت گرفته است، اقتصاد کشورمان با قوت در حال فعالیت است و به مردم خدمت می‌کند، اما تاب‌آوری اقتصادی فقط محصول تولید و تجارت نیست، این تاب‌آوری، قبل از هر چیز، از آرامش ذهنی و اعتماد عمومی می‌آید. در این روز‌ها که کشور مشغول دفع شر باند جنایتکار صهیونیستی است، مهم‌ترین تهدید اقتصادی نه از بیرون، بلکه از درون و از انتظارات تورمی ناشی از فضای روانی جنگ ادراکی سر بر می‌آورد. در چنین شرایطی، مسئولیت سنگین دولت و شورای عالی اطلاع‌رسانی برای تزریق اعتماد، شفاف‌سازی واقعیات و مقابله با شایعات، دوچندان می‌شود؛ مسئولیتی که بی‌تردید به عملکردی حرفه‌ای، دقیق و خوش‌قول نیاز دارد. 
اقتصاد ایران‌مان تجربه‌مند است، بار‌ها آزموده و بار‌ها عبور کرده است. اما هر بار که دشمن کوشیده است با تکیه بر ابزار‌های رسانه‌ای و روانی، فضای اقتصادی کشور را ملتهب کند، ضعف در اطلاع‌رسانی بموقع، به تهدید‌ها دامن زده است. اکنون نیز که ملت درگیر نبردی مشروع و شرافتمندانه با رژیم کودک‌کش صهیونیستی است، انتشار خبر‌های نادقیق، روایت‌های ناقص یا دیرهنگام و سکوت‌های رسانه‌ای قابل‌تأمل از سوی برخی نهاد‌های رسمی، زمینه‌ساز شکل‌گیری انتظارات تورمی در سطح جامعه شده است. نشانه‌ها روشن‌اند: در برخی شهرها، افزایش قیمت کالا‌های خاص، نه ناشی از کمبود واقعی بلکه متأثر از پیش‌بینی‌های ذهنی مردم است. مغازه‌دار، با شنیدن زمزمه گرانی در شبکه‌های اجتماعی، قیمت را بالا می‌برد. مصرف‌کننده، با تصور جهش قیمت، خرید انبوه می‌کند. دلال، با سوءاستفاده از نبود اطلاعات شفاف، بازار را به بازی می‌گیرد. این چرخه معیوب، نتیجه مستقیم خلأ اطلاع‌رسانی هدفمند، بموقع، علمی و امیدبخش است. شورای عالی اطلاع‌رسانی به عنوان نهاد راهبردی دولت در این حوزه، نمی‌تواند لکنت و کندی عملکرد سلف خود را به ارث ببرد. سکوت، همدستی ناآگاهانه با جنگ روانی دشمن است. مردم باید در جریان امور باشند، با زبان تخصصی قابل‌فهم، با داده‌های قابل‌اعتماد و با برنامه‌هایی که اجرای آنها «زمانبندی» دارد نه صرفاً وعده. 
«انتظارات تورمی» یعنی اینکه مردم، فعالان اقتصادی و حتی فروشندگان جزء، درباره آینده قیمت‌ها چه تصوری دارند. این انتظارات ممکن است منطقی یا هیجانی، واقعی یا خیالی باشند، اما مهم این است که بر اساس همان تصور، تصمیم می‌گیرند: کسی که فکر می‌کند دلار گران می‌شود، برای خرید دلار صف می‌بندد، مغازه‌داری که نگران گرانی روغن است، خرید خود را بیشتر می‌کند یا قیمت را جلو جلو بالا می‌برد. این رفتار‌ها باعث می‌شود تورم واقعی به‌دنبال تورم ذهنی حرکت کند، یعنی اگر مردم باور کنند که تورم خواهد آمد، خود آن باور به واقعیت تبدیل می‌شود. در اینجاست که نقش دولت، رسانه‌ها و کارشناسان مستقل، بسیار حیاتی است: باید ذهن جامعه را با حقیقت آرام کرد. دولت می‌تواند با ترکیبی از اقدامات اجرایی، رسانه‌ای و سیاستگذاری‌های مالی دقیق، انتظارات تورمی را مدیریت کند:
در کنار مسئولیت‌های دولت، مردم نیز نقش انکارناپذیری در مهار انتظارات تورمی دارند. رفتار جمعی مردم، قدرت تولید فضا دارد. اگر مردم با اعتماد به سیاست‌های اقتصادی، از رفتار‌های هیجانی اجتناب کنند، بخش بزرگی از فضای روانی بازار فروکش می‌کند. همدلی اجتماعی، خرید به‌اندازه نیاز، عدم دامن زدن به شایعات و کمک به همنوعان کم‌بضاعت، همه جزئی از «اقتصاد مقاومتی» هستند، نه در شعار، بلکه در عمل روزمره. نقش رسانه‌های رسمی و حرفه‌ای در این میان بی‌بدیل است. امروز، میدان نبرد فقط جغرافیایی نیست، بلکه ادراکی و رسانه‌ای هم هست. هر رسانه‌ای که زبان صداقت، تخصص و امید باشد، مردم را به واقعیت حکمرانی نزدیک می‌کند و هر رسانه‌ای که در دام شایعه، اغراق یا سیاه‌نمایی بیفتد، به تورم روانی کمک می‌کند. ضروری است رسانه‌های رسمی، با بازطراحی محتوای اقتصادی و زبان امید، بخشی از راهکار باشند نه بخشی از مشکل. 
دولت واحد است، اما گاهی گسست‌های گفت‌وگویی میان بخش‌های مختلف آن، پیام‌های متناقضی به جامعه مخابره می‌کند. امروز زمان آن است که دستگاه‌های اقتصادی، رسانه‌ای، امنیتی و خدماتی کشور، به زبان واحد برسند. هماهنگی در اطلاع‌رسانی، انسجام در وعده‌ها و همراستایی در عمل، تنها راه عبور سالم از شرایط موجود است. اقتصاد کشورمان نه شکننده است، نه بی‌پشتوانه، اما حساس است، چون به روان جامعه گره خورده است. امروز دشمن با فریاد «جنگ» و «تحریم» دنبال این است که مردم را نگران کند. ما باید با عمل، صداقت و امید پاسخ دهیم. دولت باید در میدان باشد. نه فقط در اتاق‌های تصمیم‌سازی بلکه در میدان اطلاع‌رسانی، میدان پاسخگویی و میدان اجرا. مردم نیز باید باور کنند که با آرامش، اعتماد و اتحاد، از هر پیچ تاریخی عبور می‌کنند، چنانکه در گذشته کردند. 
انتظارات تورمی، بیش از آنکه پدیده‌ای اقتصادی باشد، بازتابی از فضای ذهنی جامعه است. این سایه سنگین، تنها با شفافیت و اقدام مؤثر محو می‌شود. در شرایطی که کشورمان با چالش‌های گوناگون مواجه است، آرام‌سازی فضای روانی اقتصادی نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی بنیادین برای حفظ ثبات ملی است. اگر دولت و ملت در کنار یکدیگر بایستند، اقتصاد کشور مسیر خود را با اطمینان طی خواهد کرد. بی‌اعتمادی، بستر اصلی جهش‌های تورمی و التهاب بازار است، اما اعتماد عمومی، اگر با شفاف‌سازی و پاسخگویی تقویت شود، می‌تواند سرمایه‌ای قدرتمند برای پیشبرد اهداف اقتصادی کشور باشد. واقعیت این است که اقتصاد کشورمان در میانه یک نبرد پیچیده و چندوجهی قرار دارد. اما برخلاف بسیاری از تصورات، این اقتصاد نه تنها زنده است، بلکه همچنان ظرفیت بازسازی و جهش دارد. آینده ایران‌مان، در گرو صدای بلند اتحاد است، نه زمزمه‌های تردید و تفرقه. ملت‌های آزاده و ستمدیده، چشم به عملکرد ما دوخته‌اند. آنچه در داخل می‌گذرد، تنها پیام داخلی ندارد، بلکه به زبان پایداری و مقاومت، با مخاطبانی فراتر از مرز‌ها سخن می‌گوید. 
در چنین موقعیتی، مدیریت انتظارات تورمی، فقط یک مأموریت اقتصادی نیست، بلکه بخشی از پدافند ملی در میدان جنگ ادراکی است. هر پیام اطمینان‌بخش و هر اقدام مؤثر در مسیر تثبیت اقتصاد، تیری است به قلب جنگ روانی دشمن. شفافیت در سیاستگذاری، پیش‌بینی‌پذیر کردن اقتصاد و انسجام پیام‌ها، تنها ابزار تبلیغاتی نیستند، بلکه ارکان واقعی مقاومت اقتصادی هستند. ملت ایران همواره نشان داده است در لحظات سخت، می‌تواند فراتر از انتظار ظاهر شود. آنچه امروز نیاز است، «حکمرانی آرامش» است؛ روشی برای مدیریت کشور که بر پایه آرام‌سازی، مشارکت‌طلبی و اعتمادسازی بنا شده باشد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار