کد خبر: 1299836
تاریخ انتشار: ۰۶ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
یک روز پس از جشن سالگرد تأسیس دانشگاه آزاد اظهارات دروازه‌بان تیم‌ملی درباره قبولی‌اش در دوره دکتری جامعه را با چالشی جدی و عمیق مواجه کرد
یک روز بعد از آنکه دانشگاه آزاد رئیس‌جمهور را به جشن سالگرد ۴۳ سالگی خود آورد (۴۳؟ عدد رند است یا اتفاقی افتاده؟!) علی بیرانوند دروازه‌بان تیم‌ملی فوتبال در یک برنامه پربیننده تلویزیون درباره خودش که مدعی شد دانشجوی دکتری دانشگاه آزاد است، حرف‌هایی زد که آن جشن را به عزا مبدل ساخت!
 غلامرضا صادقیان | سردبیر

جوان آنلاین: یک روز بعد از آنکه دانشگاه آزاد رئیس‌جمهور را به جشن سالگرد ۴۳ سالگی خود آورد (۴۳؟ عدد رند است یا اتفاقی افتاده؟!) علی بیرانوند دروازه‌بان تیم‌ملی فوتبال در یک برنامه پربیننده تلویزیون درباره خودش که مدعی شد دانشجوی دکتری دانشگاه آزاد است، حرف‌هایی زد که آن جشن را به عزا مبدل ساخت! نظام آموزشی ما چه دولتی و چه آزاد، البته مشکلات زیادی دارد که بیشتر مدیریتی است. استادانی که خود را در مرز‌های علمی یک رشته می‌دانند از اینکه در مدیریت‌ها نقش ندارند، ناراضی شدید هستند. دانشگاه آزاد، اما اکنون با انبوهی از کلاس‌های خالی، دانشگاه‌هایی که در بیابان‌های اطراف شهر‌ها ساخته شد و می‌رود تا با این وضع کاهش جمعیت و دانش‌آموز، به خانه ارواح تبدیل شود، در یک بحران بزرگ فرو رفته است. بنیانگذاران دانشگاه آزاد نه دورنمای درستی از آینده کشور داشتند، و نه از آینده علم. در دوره مدیریت طولانی یک مدیر معروف در آنجا، معروف شد که یک گنجینه از نامه‌های نمایندگان مجلس و وزیران و مدیران ارشد کشور را که برای انتقال فرزندان خود یا دیگران به او نامه زده‌اند، نگه داشته و آن را ابزار باج‌خواهی یا سکوت در وقت لزوم قرار داده است. این یک نمونه و نماد از انحراف در اهداف دانشگاه آزاد بود، هرچند هدف اولیه هم چندان علمی و مقدس نبود!
اکنون وضعیت آزمون‌های دانشگاه آزاد به‌گونه‌ای است که در رشته‌های ارشد و دکتری کافی است شما در جلسه آزمون شرکت و برگه حضور را امضا کنید و از جلسه خارج شوید، شما قبول خواهید شد! گفته شده از سال‌ها پیش دانشگاه از استادانی که مصاحبه دکتری می‌گیرند خواسته است تا کسی را به دلیل ضعیف‌بودن رد نکنند! تلاش‌های دانشگاه برای گرفتن دانشجوی دکتری بدون آزمون شاهدی بر این ادعاست. در بسیاری از رشته‌ها، به‌خاطر سخت‌گیری استادانی چند، دانشجویان پس از گذراندن دوره و واریز تمام‌وکمال شهریه، قید مدرک را می‌زنند و وارد مرحله پروپوزال و نوشتن رساله دکتری و دفاع نمی‌شوند. در برخی رشته‌های دیگر این روند به‌خاطر حضور استادانی آسان‌گیر یا حرف‌گوش‌کن به‌سادگی و بدون کفایت حداقلی دانشجو تا آخر طی می‌شود. طرف نماینده مجلس است و هزارویک گرفتاری، اما در مدت کوتاهی دکتری خودش را هم از دانشگاه آزاد می‌گیرد! قرار بود دانشجویان دکتری مانند استادان و کارمندان، کارت ورود و خروج بزنند تا کنترلی بر این وضعیت بشود، اما ظاهراً چنین آیین‌نامه‌هایی مخالف زیاد دارد!
حالا «بیراهة بیرو» خودش را بر وضعیت نظام آموزشی ما تحمیل کرد. مسئله، بیرانوند نیست. او کار غیرقانونی و غیرعرفی نکرده است. حتی با وجود تکذیبیه روابط عمومی دانشگاه آزاد که اعلام کرد در خرم‌آباد دکتری فیزیولوژی نداریم و بیرانوند هم دانشجوی دکتری نیست بلکه ارشد است و پایان‌نامه هم هنوز نداده است، بیرانوند هم دروغ نگفت زیرا او در آزمون دکتری چند هفته پیش شرکت کرده و، چون دعوت به مصاحبه شده خودش را دانشجوی دکتری می‌داند. مسئله اینجاست که او اولاً می‌خواهد سربازی‌اش را تا آنجا که می‌شود، با دانشجو بودن به تأخیر بیندازد، ثانیاً او گرفتار جبر مدرک‌پرستی و عنوان‌پرستی جامعه شده! عنوان کم دارد؟! نه! اما او می‌خواهد تصویر غالبی که از ورزشکاران در ایران شکل گرفته یعنی تصویر «ورزشکار ساده یا بدون تحصیلات تکمیلی» را ارتقا دهد. او می‌خواهد عنوان‌های خود را مطابق سلیقه جامعه کامل کند. چه جایی بهتر از دوره دکتری دانشگاه آزاد در یک شهرستان؟! بیرو در این مناقشه تنها نیست. او همراهان بسیاری دارد، از نمایندگان مجلس تا مدیران ارشد تا بسیاری از کسانی که تحقیقاً می‌گویم «بدون مطالعه کتاب» دکتری می‌گیرند!
بیرو در یک جامعه سالم از منظر فرهنگی نیازی به مدرک دکتری ندارد. مردم از اینکه او دو تا تک‌به‌تک را مقابل ازبکستان گرفت، راضی‌اند. از اینکه پنالتی رونالدو را گرفت، خیلی بیشتر. اگرچه یک فوتبالیست تحصیلکرده بسیار موفق‌تر و باهوش‌تر خواهد بود، چنان‌که نمونه‌های آن را در تیم‌ملی داشته‌ایم که بهترین عملکرد‌ها را در داخل و در زمان لژیونری داشته‌اند، اما فوتبالیستی که عمر یادگیری و تجربه فوتبالی خود را با مدرک دیپلم و زیردیپلم گذرانده است، وقتی در دوره نزدیک به بازنشستگی ورزشی سراغ مدرک می‌رود، یعنی نیاز به غلبه بر فشار‌های فرهنگی دارد و سلبریتی‌شدن و درآمدزایی خودش را با سربازی رفتن در خطر می‌بیند. اینجا نقش دانشگاه باید هدایت‌گر و آموزنده و مانع‌شونده باشد، اما دانشگاه نقش جاری‌کننده این فرهنگ غلط و تسهیل‌کننده آن را برگزیده است! چرا؟ مدیران ما چه در دانشگاه‌های دولتی، چه غیر آن، کار آسان را بر کار دشوار ترجیح می‌دهند. می‌توان مدعی شد هر ابتذالی در تاریخ از ترجیح تنبلی بر ایستادگی و تلاش است. 
علی بیرانوند در برنامه تلویزیونی (که ما و بیشتر مردم در آن زمان خواب بودیم، اما فردا صدای آن برنامه در شبکه‌ها پیچید) وقتی از بینی خود حرف زد، نشان داد که مناسبات شهرت در جامعه ما (و البته در بیشتر جوامع دنیا) چگونه است. او گفت اگر پزشکی بخواهد بینی من را عمل کند، [نه‌تنها پول نمی‌دهم]باید ده تا پانزده میلیارد هم بدهد، چون با شهرت من تا مدت‌ها از این عمل نان می‌خورد! او و هر شهره دیگری دوست دارند دایره شهره‌بودن خودشان را از فوتبال و سینما و تلویزیون و ثروت فراتر ببرند تا در هر عرصه‌ای به کارشان بیاید. مثلاً وقتی در یک پرونده قضایی یک طرف دعوا هستند، قاضی به نفع آنان حکم دهد و از شهرت آنان بترسد یا دست‌کم لذت ببرد! در نظام آموزشی نیز همین‌طور. شهره‌ها دوست دارند که دانشگاه‌ها عرصه دیگری برای آنان باشد و مدارک علمی با عشق و با تعظیم و احترام تقدیم آنان شود. حالا اگر فی‌المثل دستگاه قضایی احترام خودش را نگه ندارد، چه باید گفت، یا اگر دانشگاه شأن خود را حفظ نکند، چه فریادی می‌توان بر سر شهره کشید؟! حرمت امامزاده با متولی آن است. ۳۰۰ میلیون پولی که یک ورزشکار یا بازیگر تلویزیونی می‌خواهد برای گرفتن مدرک دکتری دانشگاه بدهد و پول خرد جیب اوست، می‌ارزد به اینکه در روز جشن سالگرد تأسیس یک دانشگاه حرف غالب فضای مجازی شده است: دکتر علی بیرانوند؟!

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار