کد خبر: 1294829
تاریخ انتشار: ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۰۴:۲۰
دل‌نوشته‌ای در رسای معلم شهید علی علوی با نگاهی به کتاب «گل‌های باغ مصطفی»
در روز‌های عید امسال (۱۴۰۴) سعادت مطالعه کتاب گل‌های باغ مصطفی نصیبم شد. این کتاب مجموعه خاطرات شهدای دلاور بخش کومله لنگرود است. در این کتاب با معلم شهید علی علوی آشنا شدم. او متأهل و پدر دو فرزند به نام‌های رضا و جواد بود و ۱۰ شهریور ۶۶ در عملیات کربلای۲ به شهادت رسید. 
علیرضا سجادی‌فر

جوان آنلاین: متن زیر دل‌نوشته‌ای درخصوص معلم شهید علی علوی یکی از شهدای بخش کومله لنگرود است که خاطرات جمعی از این شهدا در کتاب گل‌های باغ مصطفی منتشر شده است. بخش کومله لنگرود به رغم کوچکی و جمعیت کم رزمندگان بسیاری را روانه جبهه‌های جنگ کرده بود. 

در روز‌های عید امسال (۱۴۰۴) سعادت مطالعه کتاب گل‌های باغ مصطفی نصیبم شد. این کتاب مجموعه خاطرات شهدای دلاور بخش کومله لنگرود است. در این کتاب با معلم شهید علی علوی آشنا شدم. او متأهل و پدر دو فرزند به نام‌های رضا و جواد بود و ۱۰ شهریور ۶۶ در عملیات کربلای۲ به شهادت رسید. 
یکی از همرزمانش که در مناطق عملیاتی با شهید بود، می‌گفت یک روز غروب دیدم علی علوی یک گوشه‌ای نشسته و به دور دست نگاه می‌کند و چیزی را زمزمه می‌کند. خوب که گوش کردم متوجه شدم می‌خواند رضا، جواد کجایین، کجایین؟ آوایی که می‌خواند شبیه تیتراژ برنامه کارتونی «هادی و هدی» بود که آن سال‌ها از تلویزیون پخش می‌شد؛ بعد بی‌صدا گریه می‌کرد. 
شهید علی علوی به همرزمش گفته بود: خیلی دلم برای بچه‌ها تنگ شده است... این معلم شهید با پا گذاشتن آگاهانه روی احساسات خود برای رسیدن به هدفی بالاتر به الگویی از فداکاری و ایثار تبدیل شد. همسرش نقل می‌کرد: فرزندمان جواد تازه می‌توانست چند قدمی راه برود؛ به قول معروف تاتی‌تاتی می‌کرد. به محض اینکه علی بلند می‌شد که بیرون برود، آن بچه پای بابا را می‌گرفت و نمی‌گذاشت. علی می‌گفت فکر کنم این بچه فهمیده که این دفعه بروم دیگر برنمی‌گردم... علی رفت و در کربلای۲ آسمانی و مفقودالاثر شد. 
سال‌ها از دفاع‌مقدس می‌گذرد، جواد و رضا‌های این مملکت تبدیل به فرزندان رشید پدران بامرام‌شان شده‌اند، اما اکنون شاید از آن دوران همان آهنگ برنامه «هادی هدی» به دلیل فراگیر بودنش در ذهن ما جوانان دهه ۶۰ باقیمانده است، در حالی که جواد‌ها و رضا‌های بی‌شماری در فراق پدران‌شان نشستند و شاید هیچ وقت به این نیندیشیده‌ایم که شهدای متاهل واقعاً الگو‌های فداکاری و عشق در راه وطن بوده‌اند، به واقع که آنها الگو‌هایی از فداکاری، عشق و مسئولیت‌پذیری بودند. 
برخی از شهدای متأهل با داستان‌های الهام‌بخش خود به جامعه نشان داده‌اند که عشق به وطن و خانواده می‌تواند هم‌زیستی داشته باشد. مثلاً برخی از آنها در وصیتنامه‌های خود به اهمیت خانواده و فرزندان اشاره و ابراز امیدواری کرده‌اند که همسران و فرزندان‌شان مسیر الهی و فداکاری برای وطن را ادامه دهند. این یعنی اینکه آنها الگو‌هایی پایدار هستند برای اینکه به ما بفهمانند در مواجهه با چالش‌ها عزم راسخ و اراده‌ای قوی داشته باشیم. 
شهید علی علوی و علوی‌های دیگر با وجود مسئولیت‌هایی که به عنوان پدر در خانواده داشتند، با عزم راسخ خود به میدان نبرد رفتند و برای دفاع از هویت، وطن و ارزش‌ها و فرهنگ خود جانفشانی کردند، چراکه بیشتر از هر کسی درک درستی از حفظ نوامیس این ملت کهن داشتند؛ لذا پیشرو شدند تا دست پلید و شوم زمانه در لباس حزب بعث به ناموس این سرزمین آلوده نگردد. البته فراموش نکنیم که نیمی از حماسه‌آفرینی ملت ایران در دفاع‌مقدس ناشی از حمایت همسران، خانواده‌ها و فرزندان‌شان بود که واقعاً آنها هم در دفاع از وطن در همه جهاتش سهم به‌سزایی داشتند. 
حال وظیفه ماهاست که با برگزاری یادواره‌های شهدای متأهل و مراسم‌های گوناگون و تدارک برنامه‌های منظم و معظم در صداوسیما، شهدای متأهل و خانواده‌های‌شان را بیشتر از قبل در مرکز توجه قرار دهیم؛ چون این خاطرات و یاد‌ها به نسل‌های آینده الهام می‌بخشد تا ارزش‌های انسانی، اسلامی و حس میهن پرستی به فراموشی سپرده نشود.

برچسب ها: معلم ، شهید ، دفاع مقدس
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار