کد خبر: 1290740
تاریخ انتشار: ۲۳ فروردين ۱۴۰۴ - ۰۴:۲۰
در هفته‌های اخیر، بسیاری از همان صدا‌های نومحافظه‌کار که ایالات متحده را به داخل عراق هل دادند، مطالبه حمله به ایران دارند
سینا توسی، ۲۸ مارس ۲۰۲۵
جوان آنلاین: در هفته‌های اخیر، بسیاری از همان صدا‌های نومحافظه‌کار که ایالات متحده را به داخل عراق هل دادند، مطالبه حمله به ایران دارند. گروه‌هایی مانند بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها و مؤسسه واشینگتن برای سیاست خاور نزدیک، بار دیگر تقابل را ترویج و ادعا می‌کنند ممکن است هرگز زمان بهتری برای اقدام وجود نداشته باشد. اما این یک توهم خطرناک است که خطر از بین بردن آنچه را دارد که خود دونالد ترامپ می‌گوید که می‌خواهد: یک توافق، نه جنگ فاجعه‌بار دیگری در خاورمیانه. جنگ با ایران فقط خطر یک درگیری بی‌پایان دیگر را نخواهد داشت، بلکه دستور کار گسترده‌تر ترامپ را در داخل و خارج از کشور منفجر می‌کند. 
یک درگیری بزرگ، منابع و توجه ایالات متحده را از بین می‌برد، تمرکز را از اولویت‌های داخلی منحرف و اهرم فشار امریکا را در هر جبهه‌ای تضعیف می‌کند: چین، روسیه، اروپا و تجارت. اروپا می‌تواند از این لحظه استفاده و حمایت از جنگ در اوکراین را طولانی‌تر کند و در برابر فشار ترامپ برای از سرگیری روابط ترانس آتلانتیک مقاومت کند. شرکای تجاری مانند مکزیک، کانادا، هند و دیگران می‌توانند از مشغله‌های امریکا برای گرفتن امتیازات بی‌طرفانه استفاده کنند و یک حمله یکجانبه احتمالاً جامعه بین‌المللی را درهم خواهد شکست. روسیه و چین به رغم تردیدهای‌شان در مورد جاه‌طلبی‌های هسته‌ای ایران به تجاوز امریکا به عنوان تهدید واقعی اشاره می‌کنند که اعتبار امریکا را در سازمان ملل و فراتر از آن تضعیف می‌کند. 
خطرناک‌ترین پیامد چیست؟ یک حمله می‌تواند نتیجه معکوس داشته باشد و ایران را وادار کند دقیقاً همان کاری را کند که ترامپ می‌گوید می‌خواهد جلوی آن را بگیرد؛ ساخت بمب. ایران الان در حال غنی‌سازی اورانیوم نزدیک به درجه تسلیحاتی است و اگر از پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای خارج شود، آخرین رشته‌های نظارت بین‌المللی ناپدید می‌شود. یک حمله، احتمالاً حتی عناصر تندرو بیشتری را در ایران تقویت و توجیه سیاسی برای سرعت گرفتن به سمت دستیابی به سلاح هسته‌ای را فراهم می‌کند. 
ترامپ می‌تواند در تاریخ بماند، اما نه به عنوان رئیس‌جمهوری که بحران ایران را حل کرد، بلکه به‌عنوان کسی که تحت نظارت او ایران سرانجام به یک کشور دارای سلاح هسته‌ای تبدیل شد. این میراثی نیست که او می‌خواهد، یا میراثی که کشور می‌تواند از عهده آن برآید. 
ترامپ اخیراً با به صدا درآوردن هشدار‌ها اعلام کرد: «به زودی اتفاقی برای ایران خواهد افتاد»، اما او همچنین تصریح کرد: «امیدوارم بتوانیم یک توافق صلح داشته باشیم. من از روی قدرت یا ضعف صحبت نمی‌کنم، فقط می‌گویم ترجیح می‌دهم یک توافق صلح را ببینم تا دیگری.» اینها حرف یک جنگ طلب نیست. آنها سخنان یک مذاکره کننده هستند، کسی که هنوز ارزش دیپلماسی را می‌داند. 
ترامپ تنها نیست. استیون ویتکاف، در مصاحبه اخیر با تاکر کارلسون، نماینده سیاست خارجی او دیدگاهی بسیار محدودتر از آنچه در دستگاه سیاست خارجی معمول است، در مورد ایران ارائه کرد. ویتکاف بر عمل گرایی، راستی آزمایی، احترام متقابل و مهم‌تر از همه پرهیز از درگیری تأکید کرد. اظهارات او منعکس‌کننده رویکردی مبتنی بر درکی روشن از منافع امریکا و پویایی پیچیده منطقه بود. 
مشکل این است که بسیاری از بلندترین صدا‌هایی که سیاست ایران را شکل می‌دهند - در داخل و خارج از دولت - فعالانه در تلاش هستند تا هر مسیر واقع بینانه دیپلماسی را خراب کنند. آنها از خواستن یک «توافق» صحبت می‌کنند، اما چیزی که در واقع خواستار آن هستند تسلیم شدن ایران است: غنی‌سازی اورانیوم به صفر، برچیدن برنامه هسته‌ای آن، قطع روابط با همه متحدان منطقه‌ای خود و تغییر اساسی سیاست خارجی آن. دولت ایران - عملگرا یا تندرو - نمی‌تواند چنین شرایطی را بپذیرد. حتی مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور تازه منتخب ایران که در سکوی دیپلماسی و تعامل شرکت کرد، فضای سیاسی برای موافقت با این نوع اولتیماتوم نخواهد داشت. 
بیاییم واضح بگوییم: اگر برای چنین خواسته‌های حداکثری تحت پوشش خواهان توافق هستید، برای صلح کار نمی‌کنید. شما در حال ایجاد زمینه برای جنگ هستید. ایران بازیگری پیچیده با تاریخچه پیچیده است، اما درس‌های دهه گذشته روشن است: وقتی ایالات متحده از طریق دیپلماسی با ایران درگیر می‌شود، نتیجه می‌گیرد. وقتی فقط به فشار متکی باشد، به درگیری نزدیک‌تر می‌شود. 
اکنون زمان آن است که فشار فعلی ایالات متحده را نقد کنیم، نه با ادامه مسیری که منجر به جنگ می‌شود، بلکه با استفاده از اهرمی که برای دستیابی به یک توافق بهتر ایجاد شده است - توافقی که محدودیت‌های قوی، شفافیت بیشتر و امنیت بلندمدت بیشتری را برای ایالات متحده ایجاد می‌کند- صدا‌های جنگ طلب بار دیگر این توهم را ایجاد می‌کنند که حمله به ایران سریع و مؤثر خواهد بود. گزارش اخیر مؤسسه واشینگتن برای سیاست خاور نزدیک (WINEP) ادعا می‌کند ادعای نفوذ اطلاعاتی عمیق اسرائیل و تحمل خطر، یک «حمله پیشگیرانه» علیه ایران به طور بالقوه «موفق‌تر» از تلاش‌های گذشته امریکاست. 
حتی متحدان ترامپ نیز به احتیاط تأکید می‌کنند. برای مثال، معاون رئیس‌جمهور جی دی ونس، اکتبر گذشته به درستی هشدار داد که «منافع امریکا گاهی از اسرائیل متمایز می‌شود» و به صراحت اعلام کرد اجتناب از جنگ با ایران به نفع ایالات متحده است. او هشدار داد چنین درگیری «بسیار پرهزینه» و «انحراف عظیمی از منابع» خواهد بود. واقعیت این است که یک حمله در بهترین حالت ممکن است برنامه ایران را به تعویق بیندازد در حالی که احتمالاً جرقه یک جنگ منطقه‌ای می‌دهد، نیرو‌های امریکایی را به خطر می‌اندازد و ایران را به سمت سلاح‌سازی سوق می‌دهد. حتی همان گزارش مؤسسه واشینگتن برای سیاست خاور نزدیک که امکان‌سنجی یک حمله را مطرح می‌کند، خیلی آرام مقیاس آنچه را هم که در پی دارد تأیید می‌کند: «یک کمپین چندین و چندساله برای تنزل دادن توانایی‌های هسته‌ای ایران، تأثیرگذاری بر محاسبات اشاعه هسته‌ای و شکل دادن به واکنش‌های سیاسی و نظامی آن». به عبارت دیگر، این یک حمله سریع همراه با جراحی نخواهد بود، بلکه آغاز یک جنگ بی‌پایان دیگر در خاورمیانه خواهد بود. آنچه در حال حاضر مورد نیاز است، یک استراتژی عملگرایانه برای تنش زدایی و تعامل مجدد است. استراتژی که در ازای محدودیت‌های هسته‌ای قابل راستی‌آزمایی، مشوق‌های معتبری را به ایران ارائه می‌کند، اما نیازی به برچیدن کل برنامه‌اش ندارد. رهبری ایران یک الگوی ثابت در برخورد با ایالات متحده نشان داده است: فشار با فشار پاسخ داده می‌شود، در حالی که امتیازات با گام‌های متقابل مواجه می‌شود.
منبع: ریسپانسیبل استیتکرفت (Responsible Statecraft)
برچسب ها: امریکا ، ایران ، دموکراسی
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار