جوان آنلاین: جریان اصلاحات در مواجهه با آمریکا بدون توجه به شرایط و سیاست‌های طرف مقابل عموما به موضوع مذاکره و توافق تاکید می‌کند؛ مسئله‌ای که حداقل در تجربه تاریخی کشورمان و حتی در زمانی که موضوع مذاکرات هسته‌ای برجام داغ بود، عایدی چندانی برای کشورمان نداشت و «تقریباً هیچ» حاصل کار برجام در زمان ریاست جمهوری «باراک اوباما» بود.
به گزارش فارس، با اینکه درهمان دوران مطرح می‌شد رییس‌جمهور آینده آمریکا توانایی تخطی از برجام را ندارد، «دونالد ترامپ» آمریکا را بدون هیچ جریمه‌ای از برجام خارج کرد. دوران «جو بایدن» نیز که به عنوان زمانه بی‌تصمیمی در سیاست‌های کلان ایالات متحده تعبیر و معروف شده است، بدون اتخاذ تصمیم مثبتی و تکیه بر میراث تحریمی ترامپ گذشت و بایدن به برجامی که حاصل ریاست جمهوری یک دمکرات بود، وقعی ننهاد. در ادامه وقتی اصلاح طلبان فکر می‌کردند یک زن دموکرات در کاخ سفید زمام امور را در دست خواهد گرفت، بازهم ترامپ با شکست یک کاندیدای زن دموکرات دیگر بر مسند امور دولت آمریکا نشست.
موضوعی که به خوبی از عدم تحلیل درست وقایع سیاسی و بین المللی حکایت دارد. حتی جریانات غربگرا در زمان تبلیغات ریاست جمهوری آمریکا گویی که رسانه فارسی زبان دموکرات‌ها هستند، اقدام به ترامپ‌هراسی و تبلیغ و تمجید از «کامالا هریس» کردند، اما حالا که فیل‌ها، الاغ‌ها را در کاخ سفید کنار زده‌اند، سیاست متناقضی را پیش گرفته‌اند.
رویکرد دوگانه و دوقطبی کاذبی که هم ترامپ را تندرو و هم وی را طرف توافق و معامله‌گر لقب می‌دهد تا با بازی روانی با افکارعمومی نیات خود را در این جهت برآورده سازند. تغییرات زود به زود و باری به هر جهتی غربگرایان نشان می‌دهد که این جماعت سیاسی تنها یک برنامه را دنبال می‌کنند و چندان به عواقب و نتایج آن توجهی ندارند. موضوعی که بیم آن می‌رود که در فضای حساس منطقه و با توجه به شخصیت ترامپ مشکلات و آسیب‌هایی در برداشته باشد و نتیجه آن منافع کشور را تامین نکند؛ چه اینکه در دوره اوباما نیز همین هیجانات سیاسی باعث ایجاد توافقی شد که به راحتی طرف آمریکایی از آن تخطی کرد.
جالب است که همین افرادی که وی را دیوانه می‌خواندند سعی در عاقل‌سازی وی نیز دارند و اینگونه القا و تصویرسازی می‌کنند که رئیس جمهور منتخب آمریکا تحول یافته و تغییر کرده است و دیگر آن شخصیت گذشته را از ترامپ نخواهیم دید! «احمد زیدآبادی» روزنامه نگار اصلاح طلب با همین دوگانگی رویکرد اصلاح‌طلبان به ترامپ نوشت: «ذهنم اصلاً آمادگی پذیرش ترامپ در کاخ سفید را با آن کارنامۀ قبلی‌اش ندارد! توکل بر خدا! شاید در پیرانه‌سری پختگی پیدا کرده باشد. با این همه در بارۀ عملکرد و رفتارش با پیشداوری کلان و بیزاری، داوری و تحلیل نخواهم کرد. کار درست تحلیل مورد به مورد است. ممکن است در مواردی عملکرد مثبتی هم داشته باشد!» در همین راستا، «محمدعلی ابطحی» از نزدیکان رئیس دولت اصلاحات در واکنشی متفاوت، پیروزی ترامپ را یک فرصت برای ایران دانست و در شبکه ایکس نوشت: «اگر قدرت دیپلماسی دلسوزانه و اراده سیاسی قوی باشد، انتخاب ترامپ می‌تواند فرصت مهمی برای ما باشد.»
ابطحی که این روز‌ها بسیار خوشبین شده است، درباره سیاست ترامپ در دوران ریاست جمهوری اولش به دولت روحانی توصیه می‌کرد: «اینکه آقای ترامپ می‌گوید بعد از پاره کردن برجام رفتار ایران تغییر کرده است یک بازی روانی است و بیشتر پوست خربزه. علاقه‌مند است ایرانی‌ها مواضع تند اتخاذ کنند تا به اهداف ضد ایرانی‌اش برسد...»
«علی شکوری راد» فعال اصلاح‌طلب هم در گفتگو با سایت انتخاب با اشاره به تشدید تحریم‌های ایران در دوران ریاست جمهوری ترامپ درباره پیامد ریاست جمهوری او گفته است: «سیاست دموکرات‌ها در رابطه با ایران یک وضعیت "نه جنگ، نه صلح" است. ولی ترامپ سیاست "یا جنگ یا صلح" را دنبال می‌کند. همین امر باعث می‌شود که شرایط جدیدی برای ایران به وجود بیاورد». «اسماعیل گرامی مقدم» قائم مقام حزب اعتماد ملی هم با همین دست فرمان ترامپ‌هراسی برای رسیدن به نقطه مذاکره با آمریکا گفت: «اگر تحریم‌ها با شدت بیشتری ادامه یابد حتی بانک‌های چینی و هندی و کره‌جنوبی هم جریمه شوند، دیگر نمی‌توان روی صادرات حداقلی نفت هم حساب کرد. حتی رویکرد‌های تهاتری هم به حداقل می‌رسد. برای مقابله با این وضعیت ایران باید مذاکره کرده و منافع خود را حفظ کند.»
«عباس آخوندی» وزیر راه دولت‌های حسن روحانی نیز با اتخاذ همین رویکرد دوگانه فشار و مذاکره گفت: «مردم ایران در ریاست جمهوری قبلی ترامپ و خروج آمریکا از برجام در سال ٩٧ با توجه به افزایش قیمت ارز در آن سال خاطره بدی از ترامپ دارند. ترامپ به شدت طرفدار صلح است و امکان ایجاد صلح با ترامپ ممکن است، زیرا مساله اصلی برای او تولید و انباشت سرمایه است.» «حسین مرعشی» دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی نیز طی یادداشتی در روزنامه این حزب سیاسی نوشت: «دلیلی ندارد که ما با یک کشوری مثل آمریکا که بالاخره دارای قدرت اقتصادی دنیاست، تکنولوژی‌های برتر دنیا را در اختیار دارد، بازار بسیار بزرگی دارد، نسبت به تمام کشور‌ها قدرت نظامی برتری دارد و در منطقه خاورمیانه هم اثرگذار است، برای همیشه درحال مخاصمه باشیم. ما می‌توانستیم در گذشته به یک ترک مخاصمه‌ای برسیم. اکنون نیز لازم نیست که روابط‌مان را با آمریکایی‌ها برقرار کنیم و کار سنگین و درازمدت با آنها انجام دهیم، اما دلیلی هم ندارد که این همه درحال مخاصمه باشیم.»
اینکه اصلاح طلبان نسبت به ترامپی که برجام را پاره کرده است خوشبین هستند که به یک توافق با وی دست یابند، موضوع بسیار قابل تاملی است. اما به خوبی مشخص است این جریان سیاسی در یک نقشه و پلن B بعد از انتخاب ترامپ در آمریکا سعی دارند دوگانه «جنگ و صلح» و «مرگ و زندگی» را در جامعه القاسازی کنند تا به اهداف سیاسی داخلی خود دست یابند و افکار خود را به جامعه تحمیل کنند. این در حالی است که شرایط کشور ایجاب می‌کند با حساسیت کامل بدون ایجاد التهابات فکری در جامعه با فضای جدید بین الملل مواجه شده و برای آینده برنامه‌ریزی کرد. برای این جماعت سیاسی با تجربه برجام که هنوز هم با وجود عدم نتیجه بخشی آن را یک دستاورد سیاسی می‌شناسند، موضوع نتیجه در کمترین درجه از اهمیت قرار دارد، زیرا بیشتر این جریان سیاسی بحث مذاکره با آمریکا را در سر دارند و موضوعیت و هدف سیاسی اصلی این جریان مذاکره برای مذاکره و ارتباط با آمریکاست. از همین روست که این جریان با ترامپ‌تراپی و ایجاد یک شخصیت متناقض از ترامپ در کشور سعی دارند مذاکره با آمریکا را به کشورمان در زمان وی تحمیل کنند. دنیا یک بار طعم ریاست جمهوری ترامپ را با دیوانگی شدید (اگر بر فرض حساب کنیم کمی عاقل شده است) تجربه کرده و اینگونه هراس افکنی‌ها و ایجاد دوقطبی جنگ و صلح بیشتر یک آدرس غلط به جامعه برای رسیدن به اهدافی سیاسی و جناحی بدون در نظر گرفتن منافع ملی است.
