همین چند سال پیش بود که رهبر معظم انقلاب به وزیر علوم درباره خطرات کاهش دانشجویان فیزیک و شیمی هشدار و دستور چارهجویی دادند. حالا دانشجویی که نمره فیزیک را منفی زده برای دبیری فیزیک پذیرفته میشود! این یعنی لرزیدن پایههای فیزیک و شیمی و ریاضی و در کل علومپایه. جوان آنلاین: مرثیهخوانی بر مرگ علوم پایه در ایران، از آنچه تصور میشود، نزدیکتر است. تب ۱۰۰ درجه پزشک شدن، اشتیاق زایدالوصف برای ورود به رشتههای پولساز و مافیای کنکور و امتحان نهایی، کار را به جایی رسانده است که وضعیت آینده علمی و پیشرفت علوم پایه ایران را غیرقابل تحلیل کرده است. همه کارشناسان متفقالقول میگویند اگر در علوم پایه پیشرفتی حاصل نشود، علوم کاربردی هم راه به جایی نخواهد برد. انتشار کارنامههای کنکوری و نتایج پذیرفتهشدگان دانشگاهها، بار دیگر وضعیت بغرنج آموزش را به رخ کشیده است. رهبر معظم انقلاب شش سال پیش نسبت به این رویه غمبار تذکر داده بودند «آماری که به من دادهاند نشان میدهد که مثلاً حدود ۵۰ درصد داوطلبان کنکور رشته ریاضی کاهش پیدا کرده است. این برای آینده کشور خطرناک است. ما این رشتههای مهم علوم پایه را به خصوص مثل ریاضی را یا فیزیک را برای آینده لازم داریم». دیر شده است، اما تا دیرتر و غیرقابل بازگشت نشده است، باید فکری به حال این بلبشوی آموزشی کرد.
کارنامه کنکور یک معلم فیزیک، سوژه کاربران شدهاست؛ کارنامهای که از نتایج آزمون دانشگاه فرهنگیان منتشر شده و نشان میدهد داوطلبی که فیزیک خود را منفی زده، دبیری فیزیک در دانشگاه فرهنگیان تهران قبول شدهاست! این یعنی کسی که نتوانسته از عهده سؤالات فیزیک کنکور خود بربیاید، قرار است به دانشآموزان درس فیزیک بدهد؛ موضوعی که واکنشهای زیادی را به دنبال داشتهاست و برخی آن را فاجعه برای نظام آموزشی کشور دانستهاند.
کسی نمیداند مقصر کیست؛ دبیری که نتوانسته به سؤالات فیزیک پاسخ بدهد، شیوه آموزش به او یا نحوه آزمونها؟ شاید هم ملاک انتخاب دبیر فیزیک و شیمی و زیست اشتباه باشد. ایراد کار هر چه هست باید مورد بررسی قرار بگیرد و هر چه سریعتر راهکاری برایش پیدا شود. متأسفانه این موضوع نگرانیهایی را در میان دانشآموزان ایجاد کردهاست، همچنین خانوادهها میخواهند بدانند صلاحیت آموزشی معلمان با چه ملاک و معیاری سنجیده میشود و آنها راهی کلاس درس میشوند.
واکنش کاربران فضای مجازی
برخی در فضای مجازی نگرانی خود را از آنچه بر سر نظام آموزشی کشور آمده ابراز کردهاند. یکی از کاربران با انتشار عکس کارنامه معلم فیزیکی که درس فیزیک را منفی زده، نوشت: «وضعیت آموزش کشور چنان نگرانکننده است که زمانی که نتایج فرهنگیان اعلام شد، یک نفر با درصد فیزیک منفی، دبیری فیزیک پذیرفته شده؛ به این معنا که اون شخص با فیزیک منفی باید به دانشآموزان فیزیک درس بده!»
کاربر دیگری نیز درصد قبولی خود را در دانشگاه در گذشته با امروز مقایسه کرد و نوشت: «زمان ما، من با ۵۴ درصد فیزیک، رتبه ۲ هزار شدم! سایر دروس هم بالای ۵۰ زدم، اما نمیدونم چرا نتونستم دانشگاه خوبی قبول بشم. شاید، چون اون زمان رقابت سنگین بود، فکر کنم کل کشور صد تا دانشگاه بود!»
یکی دیگر از کاربران در دفاع از این داوطلب که رشته دبیری فیزیک قبول شده، نوشت: «دقت کنید که شاید فیزیک رو منفی زده باشه، اما نمره نهاییش رو ۱۸ گرفته. شاید در حد آزمون کنکور نتونه تدریس کنه، اما مفاهیم فیزیک رو که میتونه انتقال بده (در حد یه امتحان کتبی سطح بالا).»
کاربر دیگری از کتب درسی انتقاد کرده و وضعیت آموزش توسط معلمان را نیز مطلوب ندانسته، نوشت: «کتاب فیزیکهای مدرسه که همینطوری چرت هستن و هیچی درباره فیزیک نوین آموزش نمیدن، همون فیزیک نیوتونی چند قرن پیش رو داره! حالا معلم اینطوری هم که بذارن بالای سر بچهها که دیگه هیچی!»
کاهش تقاضا برای رشته ریاضی
هادی سنگیان، دبیر ریاضی فیزیک و کارشناس آموزش در این رابطه به «جوان» میگوید: «یادم است ۲۳ سال پیش که خودم کنکور داشتم، حدود ۷۰۰ هزار نفر متقاضی رشته ریاضی فیزیک بودند، اما حالا متقاضیان این رشته به ۱۰۰ هزار نفر رسیده! واضح است که وقتی تعداد متقاضیان رشتهای کم میشود، دانشآموزانی با درصد منفی نیز میتوانند وارد دانشگاه شوند.»
او ادامه میدهد: «هر سال شاهد آن هستیم که دانشآموزانی با درصد منفی یک یا دو درس میتوانند در دانشگاه سراسری (روزانه یا شبانه یا...) قبول شوند و این اتفاق عجیبی نیست. نباید این داوطلب را زیر سؤال ببریم، چراکه برآیند سیاستهای تعیینشده در نظام آموزشی کشور، مسیر تحصیل را به این سمت و سو بردهاست که مشاهده میکنیم. از سوی دیگر، وقتی صنعت از رونق افتاده و تلاش چندانی برای بهبود وضعیت انجام نمیشود، روز به روز تقاضا برای رشته ریاضی کمتر و کمتر خواهد شد و با کمشدن تقاضا نیز چنین اتفاقی میافتد که امروز آن را مشاهده میکنید.»
این کارشناس آموزشی اظهار میدارد: «بیشتر دانشآموزان به سراغ رشته ریاضی میرفتند و با یکدیگر رقابت میکردند، حتی آنهایی که میخواستند در کنکور تجربی شرکت کنند نیز، ریاضی میخواندند و در کنکور تجربی، شرکت میکردند، اما دیگر این رشته مقبولیت ندارد و متقاضیاش به شدت کم شدهاست. در چنین شرایطی آن دسته از دانشآموزانی به رشته ریاضی میروند که معمولاً سواد کافی ریاضی ندارند! چراکه آنها میدانند جامعه آماری در این رشته به شدت کم است و همین موضوع درصد قبولیشان را در کنکور ریاضی بالا میبرد.»
قوز بالای قوز دانشگاه علمی- کاربردی
تأسیس دانشگاه علمی - کاربردی به قوز بالای قوز تبدیل شدهاست؛ موضوعی که سنگیان نیز بدان اشاره میکند و میگوید: «یک نفر مهندسی مکانیک علم و صنعت در دانشگاه سراسری و مطرح تهران قبول شده و باید برای درس ترمودینامیک دو کتاب ۹۰۰ و ۷۰۰ صفحهای و برای درس انتقال حرارت نیز باید دو کتاب ۹۰۰ و ۶۰۰ صفحهای بخواند، مجموع این کتابها حدود ۳ هزار صفحه میشود! نفر دیگر همین رشته را در دانشگاه علمی - کاربردی و دانشگاه آزاد یک کتاب ترموانتقال میخواند که استاد برای راحتتر شدن کار، جزوه ۲۰ الی ۳۰ صفحهای به دانشجویانش میدهد! از این جزوه ۱۰ صفحهاش فیزیک دوران مدرسه است و اصلاً ترموانتقال نیست! اینها باعث میشود عمده دانشآموزان تمایلی به رقابت برای ورود به دانشگاه سراسری نداشتهباشند و با خود بگویند بدون آزمون ورودی به دانشگاه علمی - کاربردی میروند و بدون آزمون جامع هم از دانشگاه خارج میشوند!»
او ادامه میدهد: «مشکل اصلی این است که دانشگاه علمی - کاربردی و در پی آن دانشگاههای دیگر مانند آزاد، دانشجو برای رشتههای ریاضی فیزیک را بدون آزمون جذب میکند و همین باعثشده که این رشته ارزشاصلی خود را از دست بدهد، چراکه فرد میبیند با سطح تحصیلی بالا در دانشگاه تهران رشته ریاضی میخواند و با حجم سنگینی از کتب و سختگیریها مواجه میشود، اما نفر دیگر، بدون هیچ زحمتی همان رشته را در دانشگاه علمی-کاربردی میخواند و توانسته از جایگاه شغلی مطلوبی نیز برخوردار شود. چون در نهایت، مدرک مهم است!»
این کارشناس آموزش تصریح میکند: «دانشگاههای آزاد، غیرانتفاعی پیشتر با آزمون ورودی، دانشجو میپذیرفتند حال برای اینکه از قافله عقب نمانند و مشتریانشان را از دست ندهند، بدون آزمون دانشجو قبول میکنند. یک کار غلطی که دانشگاه علمی -کاربردی انجام داد و به جای اینکه اصلاح شود، دانشگاههای دیگر هم به این کار غلط روی آوردهاند! اقدامی که بیزینس است و نه آموزش.»
رشته پزشکی مهم است، اما آموزش نه!
سنگیان معتقد است که به رشته ریاضی آنطور که باید و شاید اهمیت داده نمیشود و چنین روندی آثار سوئی در رشتههای مادر مهندسی مثل برق، مکانیک و عمران میگذارد و چه بسا اینکه ساختوسازها در کشور را با مشکلات جدی مواجه میکند. او میگوید: «تصور کنید از همین فردا دانشگاه علمی - کاربردی اعلام کند که داوطلبان میتوانند بدون شرکت در هیچ آزمونی، رشتههای پزشکی بخوانند! آیا در چنین شرایطی کسی حاضر میشود کنکور بدهد و به دانشگاه سراسری برود تا پزشک شود؟ بدون شک نه! بدتر اینکه تقاضا برای شرکت در کنکور تجربی به شدت کم میشود و افرادی با درصد منفی در کنکور میتوانند پزشک شوند! همین موضوع در خصوص رشتههای حقوق و وکالت هم صدق میکند.»
او در پایان تأکید میکند: «برای همه رشتههای مادر و پرطرفدار گروههای آزمایشی اعم از تجربی، ریاضی و انسانی و همچنین فنی و حرفهای و کاردانش باید فیلتر وجود داشتهباشد، در غیر این صورت قصه اسفناکی رقم میخورد که نمونهاش را مشاهده میکنیم.»
نقش مهم معلمی
نرگس ملکزاده، کارشناس آموزش نیز در این رابطه میگوید: «باید برای ورود معلمان به کلاسهای درس، بنیه علمی و تراز بالایی در نظر گرفته شود. آنطور که به نظر میرسد دادهها برای ارزشیابی این شغل نیاز به یک مدیریت اساسی دارد.» او ادامه میدهد: «آزمونها به صورت سیستمی بررسی میشوند، به همین دلیل وقتی داوطلب دبیری فیزیک دروس دیگر را مثبت میزند و فیزیکش را منفی، نمره کلی او را در نظر میگیرند و به او اجازه میدهند که در این رشته درس بخواند تا در آینده دبیر فیزیک شود. اگر چنین آیتمی برای مسئولان مهم بود، که دبیر فیزیک از سواد عالی در درس فیزیک برخوردار باشد، باید چنین موضوعی را در ارزشیابی افراد لحاظ میکردند.» ملکزاده تصریح میکند: «معلمی نقش مهمی است، او باید اندوختهای داشتهباشد تا بتواند آن را به دانشآموزان منتقل کند. شاید برخی بگویند که زمینه این کار در دانشگاه فرهنگیان مهیاست و یادگیری انجام میشود، اما اینکه یک نفر با اندوخته پایین وارد دانشگاه شود یا اندوخته بالا با یکدیگر تفاوت زیادی دارد.»
شعارها همچنان در حد همان حرف باقیمانده
کاهش تقاضا و علاقه جامعه به حضور در دانشگاه از طریق کنکور، شرایطی را مهیا کرده که افراد با داشتن نمره منفی هم میتوانند یکی از صندلیهای مهم دانشگاه را پر کنند. هر چند سادهشدن حضور در دانشگاه و کاهش دشواریهای این مسیر، به خودی خود اتفاق بدی نیست، اما نه وقتی باعث کاهش کیفیت دانشجویانی شود که قرار است آموزش جامعه را به دست بگیرند. هنوز بعد از سالها آزمون و خطا و اثبات نیاز جامعه به آموختن علم و دانش، این مهم برای آقایان مسئول و تصمیمگیرندگانی که در رأس امور قرار دارند جا نیفتاده که آموزش به مراتب مهمتر از هر مقوله دیگری است. امروزه حضور در رشتههای پزشکی سختترین مسیری است که دانشجویان برای رسیدن به صندلیهای دانشگاه باید طی کنند. توجیه خوبی هم دارند، پزشکان با جان افراد در ارتباط هستند، اما آیا این معلمان نیستند که جسم و جان جامعه را در دست دارند؟ البته که به زبان، بارها اهمیت شغل معلمی تأکید میشود، اما شعارها همچنان در حد همان حرف باقی مانده و حتی به عمل نزدیک هم نشده، به همین دلیل است که شاهد اتفاقات جالبتوجهی، چون نمره منفی فیزیک یک معلم فیزیک در کنکور هستیم. معلمی که قرار است رشتهای را تدریس کند که دانش کافی در خصوص آن ندارد. آیا اینکه به ظاهر فیزیک با جان افراد ارتباط مستقیم ندارد، دلیل خوبی است برای آنکه چنین شخصی با نمره منفی به تدریس فیزیک بپردازد؟ البته که مشت نشانه خروار است و معلم فیزیکی که این روزها کارنامه کنکور او دست به دست میچرخد تنها میتواند یک نمونه از دهها و شاید صدها معلم یا دانشجویی باشد که بدون داشتن دانش کافی در حال کار کردن است. کاری که، چون در ظاهر امر به طور مستقیم با جان افراد در ارتباط نیست، نتوانسته مسئولان را بر آن دارد که با نگاهی وسواسگونه به آن بنگرند.
رشته غلوم تجربی بارشته ریاضی فیزیک دو رشته کاملا موازی یکدیگر هستند تجمیع این دو رشته ضروریست
|
اگر کمی اندیشه کنید و ثواب اندیشه کردن رو هم ببرید متوجه خواهید شد،صرفا با تجمیع کردن اصل موضوع حل نخواهد شد بلکه صرفا چشم خود رو بستیم که نخواهیم مشکل رو ببینیم.
|
به نظرم تجمیع رشته ریاضی فیزیک با علوم تجربی کارغیرصواب ونامعقولی خواهد بود؛چون مگر مهندسان را می توان با پزشکان دریک ردیف ویک رشته دانست؛یا دامپزشکان را می توان با مهندسان مکانیک دریک تخصص دانست. هرکدام ازلحاظ متون علمی ؛تخصصی؛ کاروشغل با هم اززمین تا آسمان بین آنها تفاوت وجود دارد؛ضمن آنکه کسی که مهندسی مکانیک می خواند یا مهندسی عمران یا فرضا برق می خواند باید به علومی مسلط باشد که درحیطه وظایف علمی وتخصصی وشغلی او می گنجد
به خدا 21 سال پیش گزارش زلزله بم رو که از تلویزیون دیدم، این اندازه نترسیدم که این گزارش خانم گربندی رو خوندم!
وقتی در جامعه ارزش هر چیزی با پول سنجیده میشود و معلم هم از این قضیه استثنا نیست حقوق کافی دریافت نمیکند پس هر انسانی به خود اجازه میدهد که معلم شود مشکل حقوق پایین معلمی است
ما علوم پایه خوندیم دکتری شیمی دارم ولی تو یه شرکت خصوصی دارم با هزار زجر کار میکنم شماها گند زدین به آینده علوم پایه ها طوری که من امثال تو ۴۰ سالگی مجدد کنکور دادم تا بتونم پزشکی یا داروسازی قبول شم
وقتی ارزشی برای لیسانسیه های فیزیک و ریاضی قایل نشی نتیجه همین میشه.
متاسفم
چرا باید بومی بگیرن که این فجایع رخ بده و دانش آموزان مستعد را هم در مناطق دیگه بی انگیزه کنند.در منطقه ۲که ما هستیم فقط آموزش ابتدایی میگیرن!!!
با سواد ها عقلشان میرسد که فیزیک انتخاب نکنند
باعث تاسف است ...........؟
برای حل این مشکل باید تا حد ممکن وزن مصاحبه و اعلام نظر فردی در گزینشها کاهش یابد.
مشکل اصلی این جاست که جامعه و بازار کار در ایران نیازی به علوم پایه ندارد. صنعت ما مونتاژ کار است و نیازی به خلق دانش ندارد. لذا بتدریج ما شاهد حذف رشته های علوم پایه از دانشگاه ها شده ایم.
این بنده خدا که بافیزیک منفی دبیری فیزیک قبول شده ،قطعا سهمیه داره.
سلام
تازه کلی هم دانشجوی سهمیه ای بیسواد داریم .
بنده دانشجو دکتری فیزیک هستم ،فیزیک عشق هست ?
اون همه فارغالتحصیل بیکار رشته علوم پایه که با رتبه اون موقع الان پزشکی میاوردن چه گلی به سرشون زدن همه بیکارن . پزشک بلاخره طبابت میکنه . علوم پایه یا راه مهاجرت داره یا افسردگی. همون نخونن بهتره .
باید دکان دانشگاه های بدون کنکور بسته شود باید حداقل هایی از دانش را دانشجو داشته باشد تا به دانشگاه راه یابد
سال ۷۸ کمترین درصد کنکورم ۲۱ درصد بود کاردانی قبول شدم. اینقد تلاش کردم الان بچه که یه نگاهی به درس میکنه و میگه یاد گرفتم خیلی دق میکنم .
آیا بررسی کردید طرف از چه سهمیه ای با نمره منفی قبول شده ایا دررشته پزشکی هم اینطوری نیست باید در خص ص سهمیه تجدید نظر شود حداقل واکثری باشد
نظر نگارنده درسته
زمانی که دانش آموز باچند درس افتاده به کلاس بالاتر میره وزمان امتحان نهایی چندین درس افتاده از سال دهم ویازدهم داره نتیجه آن همین نمره منفی فیزیک میشه.
پسرم رشته ریاضی فیزیک خوند با هزار بدبختی و کلاس رفتن تا آخر شب و کتابهای کمک آموزشی و کلاس فوق برنامه .منتها امسال کنکور فرهنگیان مجاز شد ولی متاسفانه بجز رشته آموزش ابتدایی نداشت که انتخاب کنه.
علوم پایه عبارت است ریاضی + چهار حوزهی علوم تجربی: زمینشناسی، شیمی، زیست شناسی و فیزیک.
مشکل بزرگ فعلا تورم رشتهی انسانی است. قریب به %45 شاگردان کلاس نهم به رشتهی انسانی می روند به سودای یک مدرک سهل الوصول و استخدام آسان و با ظرفیت بالا در دولت
متاسفانه و در کمال حیرت دولت حتی برای مشاغل تخصصی علمی از قبیل بهورز و مسئول مخابرات روستاها و... گرفته تا کارمندی و مدیریتهای دولتی، دارد از شاگردان رشتهی انسانی جذب میکند. پس تعجبی ندارد این اوضاع
مسئولان آموزش و پرورش بهتر از هرکسی وضعیت بغرنج آو پ رو می دانند و همین طور معلمان، اما چون اصلا از معلمان هیچ نظر خواهی نمیشه یا براشون مهم نیس
فحش ندیم هیچی نگیم پس چی بگیم من خودم فوق لیسانس ریاضی ازدانشگاه فردوسیم کاش اونجا بودین از نزدیک میدیدین
خوب چرا کسی از داشتن سهمیه برای این کسی که فیزیک رو منفی زده و دبیری فیزیک قبول شده حرفی نمیرنه؟
نتیجهسیاستهای خود دولت است . زمانیکه دکتر اینقدر ارج و قرب پیدا میکند اما مهندس در حد یک کارگر عمله هم بحساب نمی آید . حفظیات بر خلاقیت ارجحیت دارد
سطح سواد اومده پایین
من با لیسانس شیمی از دانشگاه خوارزمی به خاطر سلیقه ایی بودن ارزیابی رد شدم واکثرا پیام نور و آزاد و علمی کاربردیا قبول شدن خدا به دانش آموزا رحم کنه دلم براشون میسوزه
مملکتی که هیچ برنامه ی آموزشی نداشته باشد نتیجش بهتر از این نمیشه ،فارغ التحصیلان رتبه بالا از سال ۱۳۸۰ به بعد بیکار در خانه ماندن وعلمشان پوسیده شد ویک مشت انسانهای بیسواد که ازناکجا آباد مدرک آوردن
مشکل اینجاست که فردی که در رشته های علوم پایه تحصیل کنه هیچ درآمدی نخواهد داشت. از اونور حوزه علمیه هم حقوق میگیرند و هم جایگاه اجتماعی دارند در صورتی که هیچ کدوم این هارو یک دانشجو علوم پایه نداره.
اگه تو یکی از دانشگاههای تراز اول لیسانس گرفتی با معدل ۱۴ یه نفر دیگه لیسانس همون رشته رو از دانشگاه آزاد دوقوزآباد گرفته با معدل ۱۹، اون استخدامه ولی تو نه چون اون تو دانشگاه درقوزآباد معدل ۱۹ گرفته
دیواری کوتاه تر از جامع علمی کاربردی ندیدید؟ کار خوب هم که میکنند ایراد میگیرید؟ شما آنکه خراب است درست کنید و آنچه درست است را خراب نکنید
عزیز
وای من تک ستون بدنم لرزید!?خب حالا که چی. اینم به روی بقیه بدبختی هامون. اقتصاد رو جمع و جور کنید. شفافیت مالی ایجاد کنید. قوه قضاییه رو مستقل و پاکسازی کنید. روزنامه و رسانه ها رو آزاد کنید.
موقعی شغلی برای رشته علوم پایه وجود نداره، خوندن این رشته ها یعنی خودکشی. اگر خودت رو بکشی بهتر هست که بری این مطالب سخت را در دانشگاه یاد بگیری سال ها وقت بزاری بعد هم حقیر جامعه بشی
علوم پایه مادر تمام علوم هست، فیزیک ریاضی زيست شناسی شيمی و علوم زمین علوم اصلی هستند که بقیه رشته ها از اونها زیرشاخه یافتن، اگر این بحران از بین نره کشور غرق خواهد شد
من رشته ام تجربیه با درصدهای بالای ۳۰ و معدل بالای هفده فرهنگیان قبول نشدم .چون شایستگیهای معلمی رو پایین زدم.دروس الهیات موقع مصاحبه پرسیده میشه چرا باید در کنکور هم سوال بیاد ازش؟؟!!!
مشت محکمی میزنین بر دهان ....
دبیر ریاضی بازنشسته هستم
وقتی آینده ای برای رشته های علوم پایه نمیشه متصور شد خب مگر انسان دیوانه است که زندگی خودش رو خراب کنه.علوم پایه در ایران به کار نمیاد وسلام.
خیلی از کشورها کنکور ندارن
همه این مطالبی که نوشته اید بذارید در کوزه آبشو بخورید . تا زمانی که سهمیه هست و ۷۰ درصد ورودی رشته ها مال سهمیه هاست وضعییت همینه که هست . .
ملاک باید رتبه علمی باشد و در شرایط برابر رتبه علمی بعدش به اولویت ها بپردازند نه اینکه اول اولویت بعد معدل و کنکور
امروز مردم هم دنبال پول هستند تا زمانی که دولت فکری بحال درآمد فیزیکدان و شبمدان نباشه وضع همینه
درود بر آموزش عالی این یعنی آیینده نگری با بی بها کردن علوم پایه رغبت ادامه تحصیل در این رشته ها را ازدانشجویان گرفتید خیانت کردید
.۹۰ درصد آموزش پولی شده.فاجعه نیست؟؟بازار آزاد جزو ارکان اقتصادی شده.خیانت نیست؟؟؟
این جامعه معلم فیزیک و ریاضی نمیخاد، بلکه دلال سکه و ارز و مسکن میخاد. عمرتونو هدر ندید در این رشته ها. تا تحریم هستیم فیزیک خوندن معنی نداره.
من سال ۸۲، رفتم رشته شیمی دانشگاه دولتی زنجان، با مرارت بسیار و اساتید سخت گیر بعد از ۱۰ ترم فارغ التحصیل شدم، همیشه هم از ده ترمه شدن خجالت میکشیدم، الان که این خبرها و میخونم به خودم افتخار میکنم
اکثریت مردم فقط پول را میبینن. عیار و ملاک انسانیت را با مادیات میسنجن. طرف پزشکی خونده رفته شده بساز و بفروش! حالا با این حساب میخایین حال علوم پایه که اسمش روش هست بهتر از این باشه؟