کد خبر: 1216252
تاریخ انتشار: ۲۸ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۹:۴۰
وقتی دختر بزرگم ۷ سال داشت، به یک بیماری نادر خودایمنی مبتلا شد که پزشکان گفتند شانس زیادی برای زنده ماندن ندارد. این بیماری درمان قطعی و شناخته‌شده‌ای نداشت و بنابراین تجویز مجموعه دارو‌هایی برای او شروع شد تا شاید روشی برای زنده نگه داشتنش پیدا کنند. این یعنی به طور مکرر باید از او خون می‌گرفتند؛ آن هم از کودکی که از سوزن وحشت داشت. زمان و تلاش زیادی را صرف کردیم تا وضعیت او را ثابت نگه داریم و این فرآیند را تکمیل کنیم. در طول روند درمان، یک بار یکی از مسوولان خون‌گیری گفت: «من همیشه در حال انجام این کار هستم. واقعا اتفاق مهمی نیست.» دخترم، با یک بلوغ فکری که در آن سن من را شگفت‌زده کرد، گفت: «برای من مهم است. مهم است، چون چیزی را می‌گیری که درون بدن من است. ممکن است برای تو مهم نباشد، چون برای تو اتفاقی نمی‌افتد.»

جوان آنلاین: در آن سال ها، تمام مدت به آنچه دخترم گفته بود فکر می‌کردم؛ البته در یک فضای کاملا متفاوت. در پایان سال ۲۰۲۳، ده‌ها نفر از همکارانم در روزنامه واشنگتن پست، در قالب «بسته انفصال خدمت داوطلبانه» ترک کار کردند. شرکت قرار بود ۲۴۰ نفر از نیروهایش را تعدیل کند و اگر کسی این بسته‌ها را قبول نمی‌کرد، ناچار به اخراج اجباری آن‌ها می‌شدند. برای بسیاری از مردم، پایان سال که فصل شادی و خرید است، می‌تواند به یک ترومای مالی و روانی تبدیل شود. شرکت‌ها معمولا تعدیل نیرو‌های خود را به ماه پایانی سال موکول می‌کنند تا حساب و کتاب‌های مالی خود را پیش از شروع سال جدید، متوازن کنند. به گزارش دنیای اقتصاد، تعدیل نیرو این روز‌ها صنایع زیادی را در سراسر دنیا درگیر کرده؛ از رسانه گرفته تا خودرو. شرکت اسباب بازی «هزبرو» نیز اواخر سال گذشته اعلام کرد حدود ۱۱۰۰نفر از کارکنانش را تعدیل می‌کند. ممکن است شما به عنوان کارفرما بخواهید به کارکنانی که قرار است شغلشان را از دست بدهند، قوت قلب بدهید،، اما انتخاب عبارات اشتباه می‌تواند نتیجه عکس داشته باشد. اگر در جایگاه مدیریت هستید، از جمله‌هایی مثل «لطفا از تصمیم ما برداشت شخصی نکنید» خودداری کنید. هیچ وقت و در هیچ شرایطی این را نگویید، چون معادل این جمله است: «حالا اتفاق مهمی هم نیفتاده.» تعدیل نیرو اتفاقا همیشه یک مساله شخصی است، چون مستقیما کیفیت زندگی و مالی افراد را هدف می‌گیرد. من به افراد زیادی که شغلشان را از دست داده اند، در مورد موقعیت مالی شان مشاوره داده ام. در اینجا جملاتی را که در چنین شرایطی نباید بر زبان بیاورید، مرور می‌کنیم:


این اتفاق، به معنای آن نیست که شرکت ارزشی برای شما قائل نیست

کسی را که برایش ارزش قائلید، نگه می‌دارید. اصلا اهمیتی ندارد که تعدیل نیرو در نتیجه شرایط اقتصادی غیرقابل پیش‌بینی بوده یا مدیریت ضعیف؛ تصمیم برای حذف افراد، ضربه بسیار بدی است. بنابراین، وقتی تلاش می‌کنید با گفتن جملاتی که نشان دهد آن فرد چقدر برای سازمان مفید بوده او را آرام کنید، تمرکز را از این واقعیت که او قربانی شرایط شده، دور می‌کنید. همچنین ممکن است تلاش شما ریاکاری به نظر برسد، چون به این معنی است که حتی عملکرد خوبشان هم باعث نشده شغلشان حفظ شود. وقتی می‌گذارید فردی از سازمان برود – چه داوطلبانه و چه اجباری – باعث می‌شود حس کند به دردنخور است.


مطمئنم به زودی شغلی پیدا خواهی کرد

ممکن است این اتفاق بیفتد یا نیفتد. حتی افراد بااستعداد هم ممکن است برای پیدا کردن شغل با مشکل مواجه شوند؛ به خصوص شغلی که حقوقش کمتر از شغل

قبلی نباشد؛ بنابراین بهتر است به جای دلداری بی‌خود، از فرد بپرسید چطور می‌توانید به او در پیدا کردن یک شغل دیگر کمک کنید.


این اتفاق می‌تواند فرصتی برای تو باشد

طبیعی است که بخواهید با فردی که اخراج شده، همدلی و به او کمک کنید. دوست دارید به او امید بدهید؛ بنابراین با خلوص نیت به او می‌گویید

«نیمه پر لیوان را ببین» یا «در هر شری خیری هست.»، اما خیلی از افراد با همان حقوقی که می‌گیرند تا آخر ماه سر می‌کنند – حتی اگر نیروی کار بسیار قابلی باشند و مزایای خوبی هم دریافت کنند. وقتی آن‌ها را اخراج می‌کنید، دچار فشار مالی آنی می‌شوند. منظور این نیست که نباید در مورد آینده به آن‌ها امید بدهید. شاید اتفاق بهتری سر راه آن فرد قرار بگیرد. اما فعلا، و در آن لحظه که فهمیده شغلش را از دست داده، سراسر احساس ناامیدی می‌کند و چنین جملاتی نمی‌تواند به او کمک کند.

شاید وقت خوبی پیش آمده که کسب و کار خودت را شروع کنی.

شروع یک کسب و کار شوخی نیست؛ و همه افراد هم برای کارآفرینی ساخته نشده اند. طبق داده‌های اداره آمار کار آمریکا، حدود ۲۰‌درصد کسب و کار‌های بخش خصوصی در آمریکا، در سال اول فعالیتشان شکست می‌خورند؛ و نرخ شکست آن‌ها بعد از پنج سال، به حدود ۵۰‌درصد افزایش می‌یابد. اصرار برای انجام یک کار، به فردی که ممکن است مناسب آن نباشد، می‌تواند ریسکی باشد و او را به دردسر بیندازد.


حداقلش این است که بازخرید می‌شوی/ بیمه بیکاری می‌گیری

هر بار خواستید جمله‌ای را با «حداقلش این است که...» شروع کنید، دست نگه دارید. با این جمله، در واقع اتفاقی که افتاده را کوچک جلوه می‌دهید. وضعیت مبهم مالی آن فرد، بر این حس که او خوش شانس است که مبلغی را بابت بازخرید یا بیمه بیکاری قرار است بگیرد، غلبه دارد. مطمئنا دریافت این پول‌ها بهتر از هیچ است، اما چندان دردی را دوا نمی‌کند. وقتی مبلغ ثابتی که افراد می‌گرفتند قطع می‌شود، دچار استرس و نگرانی می‌شوند.


همه چیز درست می‌شود

به افراد فضا بدهید که ناراحتی شان را ابراز کنند. حتی برای کسانی که فورا کار دیگری پیدا می‌کنند، این تغییر همچنان می‌تواند ناراحت کننده و ناخواسته باشد.

افراد باید با احساساتشان مواجه شوند. به آن‌ها گوش دهید. نیازی نیست سکوت را با کلمات خردمندانه و جملات مثبت الکی پر کنید. طبیعی است که در این شرایط حالشان خوب نباشد.


نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار