جوان آنلاین: ابراهیم جعفری در کانال تلگرامی خود نوشت: در آخرین سفری که به زادگاهم داشتم، شاهد نمادی از سنگفرش شدن بخشی از خیابان اصلی و چند خیابان فرعی با بلوکهای بتنی (بلوک فرش) بودم که بیاختیار کتاب «سنگفرش هر خیابان از طلاست» در ذهنم تداعی گشت. این کتاب مجموعهای از یادداشتهای کیم وو چونگ، مدیر سابق کمپانی دوو، برای اتخاذ تصمیمهای بزرگ و توفیق در کسبوکار میباشد که به دلیل راهنماییهای خلاقانه و کاربردی نویسنده در جهت رسیدن به موفقیت در کار و زندگی و اینکه توانست با وجود چالشهای زیاد، شرکتی با استانداردهای جهانی را در کوتاهترین زمان ممکن تأسیس کند، مشهور شد.
اگرچه مفروش شدن معابر با سنگ، ارتباط مستقیمی با محتوی کتاب ندارد؛ اما به دلیل تأثیرگذاری بر شادابی محیط، نشاط شهروندان، جذب گردشگر و... اقدامی خلاقانه در راستای آن رهنمودها به شمار میرود و به همین دلیل تیتر بالا را برگزیدم.
در دنیای امروز بهجای طرحهای شهری بیروح مانند بلندمرتبهسازی و...، بیشتر بر حضور انسان در فضاهای شهری تأکید شده است. برای این منظور پیوستهای انسانمحور در پروژههای بزرگ مدنظر برنامهریزان قرار میگیرد. به عبارت دیگر برای داشتن شهری پویا و پرنشاط نیازمند حضور شهروندان در فضاهای موجود هستیم تا اجتماع شهری به معنی واقعی شکل بگیرد. یکی از مصادیق شهر انسانمحور که علاوه بر زیبایی بصری، موجب کاهش هزینههای مدیریت شهری میشود، سنگفرش معابر، بهجای آسفالت، بهویژه در بافتهای تاریخی است که سبب جذب گردشگر میشود.
رومیان اولین و مشهورترین افراد سازنده این گونه پوششها برای راهها بودند. آنان شبکهای تأثیرگذار را بالغبر ۵۰ هزار مایل جاده که همه آنها به شهر رم ختم میشد، ساختند و اساس کار خود را استفاده از سنگفرش قرار دادند. خیابانهای سنگفرش شده بادوام و امن، تنها مسیرهای سفر در دوران روم باستان بودند، بهگونهای که صدای ماشینها و دوچرخهها و حتی صدای سم اسبها روی آنها و لمس سنگها به خاطرهای فراموشنشدنی تبدیل میگردید. از نظر تاریخی در ایران دوره ناصری، دو عامل موجب سنگفرش شدن خیابانها شد. عامل اول سفر ناصرالدینشاه به ممالک پیشرفته و دیدن خیابانهای سنگفرش اروپا و از سوی دیگر حضور اروپاییها در تهران و توسعه سفارتخانههای آنان بود که موجب گشت دربار جلوی غریبهها آبروداری نموده و اقدامی برای تمیزی شهر داشته باشد.
عامل دوم هم این بود که در آن زمان تهران کوچک بود و مردم پیاده یا با گاری و الاغ به اینطرف و آنطرف میرفتند؛ اما بعد از رشد پایتخت، برای تردد نیاز بهوسیله نقلیه پیدا کردند که در این میان استفاده از کالسکه بیشتر شد. کوچههای منتهی به ارگ شاهی نخستین مکانهایی بودند که در سال ۱۲۶۷ هجری قمری در تهران سنگفرش شدند و بهمرور در مورد بقیه خیابانها با هزینه مالکان اقدام گردید. در این راستا حکومت، هم مردم را وادار به کفسازی خیابانها کرد و هم مأمورانی را برای بیرون بردن زباله و خاکروبه از شهر گماشت و باز مردم را مجبور کرد با هزینه خودشان خاکروبهها را به خارج از شهر بفرستند. روزنامه وقایع اتفاقیه همان سال درباره مفروش شدن خیابانها با سنگ مینویسد: «برای اینکه جلوی غریبهها آبروداری کنیم، قرار است کوچههای ارگ شاهی برای سهولت تردد کالسکه، سنگفرش شوند، بهاینترتیب که وسط خیابان کمی گودتر شود و ویژه عبور کالسکه و دو سمت خیابان کمی بالاتر فضایی مانند سکو برای عبور راحت پیادگان ایجاد گردد». از اینرو حضور کالسکهها، برای نخستین بار برای سهولت عابر پیاده تعبیه شد. بعد از کوچهها نوبت به معدود خیابانهای تهران هم رسید و طبق آنچه در خاطرات و سفرنامهها برآمده، وضعیتشان از اینقرار بوده است:
- خیابان علاءالدوله یا خیابان باغ ایلخانی: نهتنها سنگفرش که در دو سمتش جوی آبی هم جاری بوده و درختان خوبی اطراف آن کاشته بودند. لبههای جوی هم با سنگ درست شده بود و تازه شبها در خیابان چراغ و فانوس هم روشن میکردند.
- خیابان الماسیه (باب همایون امروزی): هم سنگفرش بوده و هم شبها فانوسهای روشن داشته است.
- خیابانهای دولت و لالهزار: سنگفرش خوب، جوی آب در دو طرف و درختان فراوان. هر دو خیابانهای درازی بودند که به توپخانه منتهی میشدند.
در آن زمان تعأمل مردم با یکدیگر اساس و شالوده زندگی بود و سنگفرش شدن معابر عمومی فضاهایی را نیز برای گفتوگوی صمیمانه مردم با یکدیگر فراهم میساخت؛ اما با سیطره مدرنیسم، بهویژه خودرو بر سبک زندگی شهروندان، این فرصتهای طلایی بهشدت کاهش یافت.
ضمن عرض تشکر و دستمریزاد به شهرداری گلپایگان، امید است تداوم این طرح به ایجاد پیاده راههایی در جهت زیباسازی محیط شهری، جذب گردشگر و دسترسی سهلتر به فضای زیرزمینی معابر شهرستان منتهی گردد.