قتل برادر بزرگ‌تر به خاطر بدگویی

پسر جوانی که متهم است برادر بزرگ‌ترش را به قتل رسانده و جسد او را در بوستان ولایت رها کرده است در بازجویی‌ها مدعی شد مقتول پشت سر او بدگویی می‌کرد.

ظهر روز شنبه اول مهرماه، قاضی وحید ناصری، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران پلیس از کشف جسد مردی جوان در یکی از پارکینگ‌های بوستان ولایت باخبر و همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل شد.
شکایت‌نامه
تیم جنایی در محل حادثه در پارکینگ شماره ۵ بوستان با جسد مرد جوانی به نام حسام روبه‌رو شد که با چند ضربه چاقو به پهلو و گردنش به قتل رسیده بود. بررسی‌ها نشان داد مقتول در محل دیگری به قتل رسیده و قاتل جسد را به این مکان منتقل کرده است تا اینکه دقایقی قبل رفتگران شهرداری هنگام نظافت پارک با جسد روبه‌رو می‌شوند و موضوع را به پلیس خبر می‌دهند. مأموران پلیس در ادامه در بازرسی بدنی از مقتول شکایت‌نامه‌ای را در جیب او کشف کردند که مشخص شد مقتول روز پنج‌شنبه به اداره پلیس رفته و از برادر کوچک‌ترش به خاطر اختلاف خانوادگی و درگیری شکایت کرده است. بنابراین این فرضیه برای مأموران قوت گرفت که به احتمال زیاد قاتل مرد جوان، برادر او به نام کامیار است، به همین دلیل متهم را به عنوان مظنون به قتل بازداشت کردند.
بدگویی
متهم پس از دستگیری ابتدا قصد داشت با تناقض‌گویی جرم خود را انکار کند، اما وقتی با دلایل و مدارک روبه‌رو شد با اظهار پشیمانی به قتل برادرش اعتراف کرد.
وی گفت: «ما چهار برادر هستیم و همگی در ساختمانی چهار طبقه همراه پدر و مادرمان زندگی می‌کنیم. دو برادرم در طبقه سوم و چهارم زندگی می‌کنند و مقتول هم طبقه دوم همراه مادر و پدرم زندگی می‌کرد و من هم طبقه همکف زندگی می‌کنم. مدتی بود که برادرم پشت سر من بدگویی می‌کرد و همین موضوع باعث اختلاف ما شده بود. هر چقدر به او می‌گفتم پشت سر من صحبت نکن، فایده‌ای نداشت و او باز هم تکرار می‌کرد. روز پنج‌شنبه سر همین موضوع در خانه با هم درگیر شدیم، یکدیگر را کتک زدیم و بعد هم برادرم به کلانتری رفت و از من شکایت کرد.»
روز حادثه
وی درباره روز حادثه گفت: «وقتی متوجه شدم او از من شکایت کرده، عصبانی شدم و تصمیم گرفتم برادرم را تنبیه کنم. از طرفی می‌دانستم او همیشه صبح زود از خانه بیرون می‌رود. من صبح روز جمعه در زیرزمین خانه‌مان که مشرف به در ورودی است کمین کردم. وقتی برادرم از خانه بیرون آمد از پشت سر به او حمله کردم و با چاقو چند ضربه به پهلو و گردنش زدم. برادرم خونین روی زمین افتاد، سپس به سرعت جسدش را داخل صندوق عقب خودرویم گذاشتم و وقتی هوا تاریک شد، جسد را به بوستان ولایت بردم و در آنجا رها کردم.» وی در پایان گفت: «من اشتباه کردم و آن روز نتوانستم عصبانیتم را کنترل کنم و برادرم را که ۱۲ سال از من بزرگ‌تر بود، به قتل رساندم و الان هم پشیمان هستم.»
متهم در ادامه برای تحقیقات بیشتر به دستور بازپرس جنایی در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.