کد خبر: 1184635
تاریخ انتشار: ۲۰ شهريور ۱۴۰۲ - ۲۱:۰۱
زنده‌ياد آيت‌الله سيدمحمود طالقاني و پاسداشت نظري و عملي مرزهاي تسامح
در بسا داوري‌ها و روايات از حيات زنده‌ياد آيت‌الله سيدمحمود طالقاني، آن بزرگ به مثابه شخصيتي «متسامح» شناخته مي‌شود.
احمدرضا صدري

در بسا داوري‌ها و روايات از حيات زنده‌ياد آيت‌الله سيدمحمود طالقاني، آن بزرگ به مثابه شخصيتي «متسامح» شناخته مي‌شود. تسامح از آن جهت كه در جهت نيل به هدفي اعمال مي‌شود، قطعاً نمي‌تواند بدون حد و مرز باشد. در مقال پي آمده تلاش شده است به مدد پاره‌اي از شواهد تاريخي، مرزهاي نظري و عملي اين رويكرد در كردار آيت‌الله بازنموده شود. اميد آنكه تاريخ‌پژوهان انقلاب اسلامي و عموم علاقه‌مندان را مفيد و مقبول ‌آيد.

مختصات تاريخي يك حيات بيدارگر
در آغاز اين مقال بهنگام مي‌نمايد كه طرحي از زندگي پرتكاپوي زنده‌ياد آيت‌الله سيدمحمود طالقاني ترسيم شود. تك نگاره كوتاهي كه در اين باره بر تارنماي مركز اسناد انقلاب اسلامي درج شده است، مفيد و وافي به مقصود به نظر مي‌آيد:
«آيت‌الله سيدمحمود طالقاني فرزند آيت‌الله سيدابوالحسن طالقاني، در 4 ربيع الاول 1329 برابر با 8 اسفند 1289ش، در طالقان به دنيا آمد. پس از گذراندن تحصيلات ابتدايي، وارد حوزه ‌علميه ‌قم شد و در محضر آيات: شيخ عبدالكريم حائري يزدي، سيدمحمد حجت كوه كمره‌اي و سيدمحمدتقي خوانساري به كسب دانش پرداخت. سپس به نجف اشرف رفت و در محضر آيت‌الله سيدابوالحسن اصفهاني حاضر شد و به درجه ‌اجتهاد رسيد. در 1317 ش به كشور بازگشت و در مدرسه‌ سپهسالار به تدريس پرداخت. در سال 1318 به خاطر دفاع از محجبه‌اي كه مورد تعرض عوامل رضا شاه قرار گرفته بود، دستگير و به شش ماه حبس محكوم شد. وي پس از فرار رضا شاه به فعاليت‌هاي سياسي پرداخت و در 1334 به جرم پناه دادن به شهيد سيدمجتبي نواب صفوي، دستگير و زنداني شد. در 1339 به اتفاق مهدي بازرگان و يدالله سحابي، نهضت آزادي ايران را بنيان نهاد. پس از تصويب لايحه انجمن‌هاي ايالتي و ولايتي، عليه آن موضع‌گيري كرد كه اين اعتراض، منجر به دستگيري‌اش شد. پس از آزادي مبارزات خود را تداوم داد، بنابراین در مهر1342 دستگير و به 10 سال زندان محكوم شد. در سال 1346، در اثر فشار علما و مردم آزاد شد، ولي مجدداً در سال 1350، به‌ دلیل تداوم فعاليت‌هاي سياسي دستگير و به تبعيد در زابل محكوم شد. با اعتراض به اين حكم، مدت تبعيد وي كاهش و محل تبعيد به شهر بافت تغيير يافت. در 1354 براي بار ديگر دستگير و به 10 سال زندان محكوم شد تا اينكه با شتاب گرفتن روند انقلاب اسلامي در آبان 1357 آزاد شد. وي در راهپيمايي تاسوعا و عاشوراي 1357، نقش عمده‌اي داشت و در همان مقطع از طرف امام خميني به عضويت شوراي انقلاب اسلامي درآمد. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، وي همچنان در عرصه سياسي فعال بود و در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسي به عنوان نماينده‌ اول تهران به مجلس راه يافت. وي همچنين از طرف رهبر انقلاب اسلامي، به امامت جمعه ‌تهران منصوب و اولين نماز جمعه‌هاي پايتخت به امامت وي برگزار شد. ایشان در 19 شهريور 1358، در حالي كه مذاكرات مجلس خبرگان اساسي در جريان بود و وي در آن عضويت داشت، درگذشت و در بهشت زهراي تهران به خاك سپرده شد. از ایشان آثاري بر جاي مانده است كه از جمله آنها مي‌توان به تفسير پرتوي از قرآن، اسلام و مالكيت و مقدمه‌اي بر تنبيه‌الامة و تنزية الملة علامه نائيني اشاره كرد...».
نگاه متعالي و روشنگر به مناسك ديني
بي‌نياز از تذكار است كه آيت‌الله طالقاني، دينداري را فرآيندي آگاهانه و نتيجه‌گرا مي‌ديد. از اين روي به آداب و مناسك آن نيز از چنين منظري مي‌نگريست. علاوه بر شاگردان مكتب او در پايتخت، ساكنان زادگاهش قريه گليرد طالقان هم خاطرات و نكات فراواني را از اين رويكرد وي به خاطر سپرده‌اند. موارد پي آمده، از پايگاه اطلاع‌رساني يكصدمين سال بازتأسيس حوزه علميه قم نقل مي‌شود:
«آيت‌الله سيدمحمود طالقاني در زادگاه خود گليرد، محبوبيت فراواني داشت. بيشتر مردم آن منطقه از آراي سياسي وي خبر نداشتند، اما مجذوب رفتار و اخلاق آن بزرگمرد بودند. نقل است وقتي آيت‌الله طالقاني به مردم محل مي‌رسيد، فقط درباره كار و بار آنان گفت‌وگو مي‌شد. مثلاً با چوپان درباره احشام وي و دامداري حرف مي‌زد، با كشاورز درباره كشاورزي و با معلم درباره درس و كتاب و دانش‌آموزان. كسي به ياد نداشت كه آيت‌الله طالقاني، مردم را براي شنيدن سخنانش گرد خود جمع كرده باشد و چيزهايي بگويد كه ربطي به زندگي روزمره آنان نداشته باشد. يكي از اهالي روستا مي‌گفت از پدرم شنيدم كه روزي يكي از روحانيان مشهور منطقه به آيت‌الله طالقاني گفته بود كه شما چرا مردم را براي خواندن نماز در مسجد تشويق نمي‌كنيد؟ آيت‌الله طالقاني پاسخ گفته بود من صبح‌ها در اين هواي سرد زمستان، فانوس‌به‌دست تا سر چشمه مي‌روم و وضو مي‌گيرم، بعد هم آهسته و قدم‌زنان به سوي مسجد مي‌روم كه نمازم را بخوانم، اگر اين كار من كسي را به نماز و مسجد دعوت نكند، از سخنراني و تبليغ و داد و فرياد هم كاري برنمي‌آيد!... پيران روستا مي‌گفتند روزي آيت‌الله طالقاني را ديديم كه با عده‌اي از مردم، به سمت كوه مقابل روستا مي‌روند. بالاي كوه، مزار يكي از اجداد ايشان بود. آيت‌الله طالقاني وقتي به مزار رسيد، با كلنگي كه با خود آورده بود، شروع به خراب كردن ديوارك‌هايي كرد كه مردم با خشت دور قبر ايشان ساخته بودند. ظهر هم در مسجد محل سخنراني كرد و گفت ديدم كار مردم شده است نذر و نياز به مزار سيدآقا! او هم انساني بود مانند شما، گيرم علم و تقواي بيشتري داشت، ولي اينها باعث نمي‌شود كه شما براي هر مشكلي، برويد آنجا و نخ و پارچه گره بزنيد!...».
از اين ‌به ‌بعد،كمك‌ به ‌مجاهدين تغيير ايدئولوژي داده، خلاف ‌شرع ‌است‌!
بسا جريانات مبارز و تحول خواه، از دوره نهضت ملي تا پيروزي انقلاب اسلامي، از خوان انديشه ديني و قرآني آيت‌الله طالقاني بهره‌مند شدند. با اين همه او هنگامي كه شماري از اين گروه‌ها و افراد از مدار دينداري خارج شدند و به ماركسيسم گرايش يافتند، در برابر آنان با قاطعيت موضع گرفت. آنان نيز اما در اشتلم و توهين به وي كم نگذاشتند و اظهار داشتند اينك صداي ساواك از حلقوم طالقاني بلند شده است! طاهره سجادي از مبارزان انقلاب اسلامي و همسر مهدي غيوران، در باب نگاه آيت‌الله به مجاهدين ماركسيست شده مي‌گويد: «كمي ‌بعد از ماجراي تغيير ايدئولوژي سازمان، آيت‌الله‌طالقاني ‌با بهرام‌ آرام و وحيد افراخته‌ ملاقات ‌مي‌كند. اين ‌ملاقات ‌به ‌تقاضاي‌ بهرام ‌و به ‌وسيله ‌‌آقاي‌ غيوران ‌انجام‌ مي‌شود. بعد از اين ‌ملاقات‌، آيت‌الله ‌طالقاني ‌از غيوران ‌سؤال‌مي‌كند كه‌آيا اينها ماركسيست‌ شده‌اند؟ غيوران ‌اظهار بي‌اطلاعي‌مي‌كند و مي‌گويد خودشان ‌چيزي‌ به ‌من‌ نگفته‌اند، اما يك‌نفر ديگر هم‌ از من‌ چنين ‌سؤالي ‌كرده‌است! چند روز بعد، آيت‌الله ‌طالقاني ‌به‌غيوران ‌مي‌گويد از اين ‌به ‌بعد كمك‌ به ‌اينها خلاف ‌شرع ‌است‌! اين‌موضوع ‌درست‌ مقارن‌ دستگيري ‌ما بود و من‌ اطلاعي‌ از آن ‌نداشتم‌. غيوران ‌هم ‌كه ‌مقداري ‌پول‌ براي‌كمك‌ به ‌مبارزان‌ نزدش‌ بود، از قبل ‌به ‌فردي ‌سفارش‌كرده‌بود كه‌ در صورت ‌دستگير شدن ‌به ‌افراد سازمان ‌بدهد. پس‌ از سخنان ‌مرحوم ‌طالقاني، ‌به ‌آن ‌فرد پيغام ‌مي‌دهد كه ‌از دادن‌ وجه ‌به ‌آنها خودداري‌ كند. بعد از اينكه‌ ما دستگير شديم‌، بهرام‌ براي‌گرفتن ‌پول‌ به ‌آن‌فرد مراجعه ‌مي‌كند، اما آن‌ فرد به‌ او گفته‌ بود كه‌ غيوران ‌پولي ‌به ‌من‌ نداده‌است‌!...».
پس از پيروزي انقلاب اسلامي، آنان كه تا ديروز فتواي طالقاني عليه مجاهدين ماركسيست شده را برنمي‌تابيدند، به ناگاه با وي از در مهر درآمدند و خود را در عداد ابواب جمعي وي نماياند! سجادي در اين باره نيز معتقد است: «منافقين پس از پيروزي انقلاب اسلامي، ابتدا شعار همراهي‌ با انقلاب ‌و رهبري ‌حضرت‌ امام ‌را دادند. براي ‌مثال‌آنها آيت‌الله‌طالقاني‌ را اصلاً قبول ‌نداشتند و در زندان‌ به ‌ايشان‌خيلي ‌اعتراض ‌مي‌كردند و ايشان‌ را جزو افرادي‌ مي‌دانستند كه ‌براي‌ رژيم ‌خوش‌خدمتي‌مي‌كنند! چون‌ آيت‌الله‌طالقاني ‌و عده‌ ديگري‌ از علما بعد از ضربه‌اي ‌كه ‌اعضاي ‌ماركسيست ‌‌شده ‌سازمان ‌به ‌مبارزات ‌اسلامي‌ وارد كردند، فتوايي ‌داده ‌بودند و نشست ‌و برخاست ‌با ماركسيست‌ها را تحريم‌كرده‌ بودند كه ‌خبر آن ‌حتي ‌به ‌زندان ‌خانم‌ها هم ‌رسيد، ولي ‌بعد از انقلاب ‌به ‌علت ‌جو موجود و محبوبيت‌آيت‌الله‌ طالقاني‌، خود را طرفدار ايشان ‌قلمداد مي‌كردند و از ايشان ‌به ‌عنوان ‌پدر طالقاني ‌نام‌مي‌بردند!...».
درصددم تا از رهبرسازي موازي جلوگيري كنم!
انتقال رهبري انقلاب اسلامي از امام خميني به ديگران در دوره اوج‌گيري اين حركت، خواسته بسا طيف‌هاي متفاوت و متضاد بود. اين طيف از ساواك، مجاهدين، ملي‌گرايان و حتي برخي مدعيان مرجعيت در قم را در بر مي‌گرفت. هوشياري آيت‌الله طالقاني پس از آزادي از واپسين زندان خويش در آبان 57، مانع از آن شد تا اين توطئه عينيت يابد. مقالي بر تارنماي مركز اسناد انقلاب اسلامي، در اين باره به ذكر نكات جالبي پرداخته است:
«رژيم كه از جايگاه آيت‌الله طالقاني بين مردم آگاه و از سوي ديگر از نفوذ امام خميني نيز به ستوه آمده بود، سعي كرد با مطرح كردن نام آيت‌الله طالقاني در مقابل امام خميني، رهبري مبارزات را دچار دوگانگي كند، اما اعتقاد آيت‌الله طالقاني به رهبري بلامنازع امام خميني، باعث شده بود اين نقشه دستگاه در نطفه خفه شود. در آبان سال 1357 كه انقلاب در شرايطي حساس به‌سر مي‌برد، عوامل دربار و ساواك آيت‌الله طالقاني را از زندان آزاد كردند، تا بدين‌وسيله وي را در مقابل امام خميني قرار دهند و انقلاب را از مسير اصلي خود منحرف كنند! آيت‌الله طالقاني اما با صدور اعلاميه‌‌اي، به حمايت و پشتيباني خود از انقلاب با رهبري امام تأكيد كرده و به اين وسيله حركت توده ‌مردم را شدت بخشيده و توطئه ‌ساواك را خنثي كرد. لطف‌الله ميثمي با اشاره به اين طرح ساواك و واكنش آيت‌الله طالقاني به آن مي‌گويد: چند روزي كه از آزادي ايشان گذشت، در بيمارستان سوم شعبان بستري شدند. من از بيماري ايشان سؤال كردم. ايشان گفت من فكر كردم كه چرا رژيم ما را آزاد كرد؟ و حال آنكه آزادي ما، مبارزه را تشديد خواهد كرد. با بررسي اوضاع و احوال انقلاب، به اين نتيجه رسيدم كه عوامل دربار و ساواك مي‌خواهند من را در برابر رهبري امام علم نموده و به قطبي در برابر ايشان تبديل كنند... آيت‌الله طالقاني سپس به تصميم خود براي خنثي كردن اين طرح ساواك اشاره مي‌كند و مي‌گويد به همين دليل است كه به بيمارستان آمدم تا از اين توطئه جلوگيري كنم و در عين حال تحليل عميق‌تري نيز از انقلاب بنمايم... با پيروزي انقلاب اسلامي، برخي جريان‌ها از جمله ملي‌گرايان و سازمان موسوم به مجاهدين خلق كوشيدند تا ميان آيت‌الله طالقاني و امام خميني فاصله ايجاد كنند. مثلاً برخي گروه‌هاي سياسي همچون منافقين، با صدور اعلاميه‌‌هاي مختلف با مطرح كردن رياست جمهوري يا فرماندهي و نظارت طالقاني بر نيروهاي مسلح، درصدد ايجاد شكاف بودند. آيت‌الله طالقاني براي خنثي كردن اين طرح، در سخنراني روز30 تير1358 در ميدان بهارستان گفت شخصيت رهبري به قدري قاطع است كه شما كمتر مي‌توانيد رهبري مثل آيت‌الله خـميني پيدا كنيد... مرحوم طالقاني شايعات مطرح شده درمورد امام خميني را بي‌اساس دانست و اظهار داشت گروهايي گله مي‌كنند كه ما راه نداريم، بي‌خـود گله مي‌كنند، او حرف‌ها را مي‌شنود و مي‌سنجد و آنچه درست و صحيح است، دستور مي‌دهد... او خاطرنشان كرد گاهي كه به قم سفر مي‌كنم، همه فكر مي‌كنند براي مسئله سياسي است، البته تبادل نظر هست، ولي مهم‌تر از آن هر وقت احساس يأس مي‌كنم، به قم مي‌روم و از چنين رهبري و از خلوص او لذت مي‌برم و قوت قلب مي‌گيرم، اگر از چنين رهبري قدرداني نكنيد، خداوند ما را دچار عذاب مي‌كند...».
از هر 10 تقاضاي ملاقات رجوي، يكي را بپذير!
ولي‌الله چهپور از بستگان نزديك آيت‌الله طالقاني و اعضاي دفتر اوست. وي موضع آن عالم مجاهد در قبال برخي گروه‌هاي ناهمسو با انقلاب اسلامي و امام خميني را به ترتيب پي آمده روايت و تحليل كرده است:
«وسعت مشرب آيت‌الله طالقاني موجب شد تا بتواند طيف متنوعي از گروه‌هاي فكري و سياسي را به خود جذب كند. در اين ميان و با سوءاستفاده از اين روحيات و ظرفيت ايشان، گروه‌هايي سعي كردند تا با نگاه ابزاري به جايگاه و موقعيت والاي آن بزرگوار، او را خرج مطامع سياسي خود كنند. از جمله اين گروه‌ها منافقين و ملي گرايان بودند، اما سعه صدر مرحوم طالقاني نه بي‌ملاك بود و نه بي‌حد و مرز و ايشان همواره در برابر انحرافاتي كه با روش‌هاي رئوفانه قابل اصلاح نبود، با قاطعيت موضع‌گيري مي‌كرد. آقاي طالقاني به من گفته بود از هر 10 تقاضاي ملاقات مسعود رجوي، يكي را بپذير! ما دامنه رفت و آمد آنها به دفتر را در حد امكان محدود كرده بوديم. خود من چندين بار به بهانه‌هاي مختلف، رجوي را به دفتر راه ندادم! آقاي طالقاني در مورد انحرافات اعتقادي آنها، خيلي حساسيت داشت. به يادم دارم كه ايشان در مسافرت معروف خود از تهران (كه به شمال رفته بود)، يك روز صبح تا ظهر با يكي از بستگان خود - كه به لحاظ فكري به چپ گرايش داشت- درباره مقوله معاد بحث كرد و هنگام اذان ظهر كه براي اقامه نماز از جاي بلند شد، رو به آسمان كرد و گفت براي من، معاد از اين خورشيد درخشان واضح‌تر است! در مورد سوءاستفاده‌هاي سياسي منافقين هم بايد گفت آقاي طالقاني تا جايي كه مقدور بود، تلاش مي‌كرد آنان نتوانند از وجهه ايشان به نفع خود هزينه كنند. در جريان مسافرت ايشان به چالكرود - كه بر اثر فشارهاي سياسي و جهت رفع خستگي بود و عناصر فرصت‌طلب اين موضوع را بهانه تبليغ عليه نظام كرده و تظاهراتي به راه انداختند- وقتي حاج احمد آقا فرزند امام به چالكرود آمدند و به ايشان اطلاع دادند كه منافقين گفته‌اند نيروهاي نظامي خود را تحت اختيار آيت‌الله طالقاني قرار مي‌دهند، به شدت برآشفت و به‌‌رغم اينكه تصميم داشت تا مدت بيشتري را براي تمدد اعصاب در آنجا بماند، به سفر خود خاتمه داده و براي ديدار امام رهسپار قم شد و به غائله خاتمه داد...».
به نظرم بازرگان مي‌تواند به عنوان يك وزير انتخاب شود و نه نخست‌وزير
آيت‌الله سيدمحمود طالقاني و مهندس مهدي بازرگان، دوستان ديرين بودند. با اين همه هنگامي كه در آستانه پيروزي انقلاب اسلامي، در باب نخست‌وزيري بازرگان از طالقاني نظر خواسته شد، وي به مخالفت با اين امر پرداخت! او اعتقاد داشت كه بازرگان، فاقد قدرت مديريت انقلابي در چنين شرايطي خطير است. در مقالي بر تارنماي مركز اسناد انقلاب اسلامي، اين امر به ترتيب پي آمده بسط يافته است:
«پس از ورود امام خميني به كشور و لزوم شكل‌گيري دولت موقت، اعضاي شوراي انقلاب، مهندس مهدي بازرگان را به عنوان رئيس كابينه ‌دولت موقت معرفي و امام نيز حكم نخست‌وزيري او را صادر كردند. اما آيت‌الله طالقاني نيز همچون امام، با نخست‌وزيري بازرگان موافق نبود. آيت‌الله طالقاني پس از پايان جلسه‌ مدرسه ‌رفاه، به بعضي از اعضاي خانواده و دفترش گفت مسئله ‌تعيين مهندس بازرگان به عنوان نخست‌وزير مطرح بود. من به هر حال تأييد كردم اين مسئله را ولي به نظر من بازرگان به درد اين كار نمي‌خورد. ايشان آدم خوبي است، ولي مرد قاطع و مديري براي پيشبرد انقلاب نيست. به نظر من ايشان مي‌تواند به عنوان يك وزير انتخاب شود، نه نخست‌وزير دولتي انقلابي... بدون ترديد مهندس بازرگان، سمبل جريان فكري و سياسي نهضت آزادي است. از آن سو نبايد فراموش كرد كه آيت‌الله طالقاني، يكي از نزديك‌ترين و آشناترين افراد با مهندس بازرگان بود. طالقاني در بازرگان، توانايي همگامي و هماهنگي با سياست‌ها و تحولات انقلابي را نمي‌ديد. با شناخت عميقي كه طالقاني از نهضت آزادي و به ويژه بازرگان داشت، صلاحيت آنها را براي تصدي يك دولت انقلابي مورد ترديد قرار ‌داد... البته پس از انتخاب بازرگان، امام و آيت‌الله طالقاني چاره‌اي جز تأييد، حمايت و همكاري نديدند. پس از پيروزي انقلاب اسلامي و استقرار دولت موقت، نخست‌وزير و كابينه‌اش همانگونه كه براي برخي قابل پيش‌بيني بود، نتوانستند انتظارات را برآورده نمايند. دولت بازرگان به ويژه شخص ايشان بيشتر به آه و ناله و شكايت يا گفتن پند و اندرز در راديو و تلويزيون مي‌پرداخت! به دليل تعارض ديدگاه‌هاي نهضت آزادي - كه به طور عمده در ساختار دولت موقت اعمال مي‌شد- با ديدگاه‌هاي خط امام، جدي‌ترين چالش بين اين دو جريان پديدار شد. تقابل مواضع در مواردي چون نقش روحانيت و نيروهاي خط امامي در مديريت اجرايي كشور، محاكمه ‌سران رژيم پهلوي - كه عمدتاً به مذاق نهضتي‌ها خوشايند نبود- يا مصادره اموال، رابطه با ايالات متحده ‌امريكا، نقش نهادهاي انقلابي در فرآيند حكومت جديد، مناسبات با نهضت‌هاي آزادي بخش جهان اسلام و صدور انقلاب و... كار را به جايي كشانيد كه همه به اين نتيجه رسيدند نهضت آزادي فاقد مشي انقلابي است...».

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار