اثری که هماینک در معرفی آن سخن میرود، مدل رهبری امام خمینی به مثابه الگویی برای مدیران نظام اسلامی را مورد بررسی و ارزیابی قرار داده است. این پژوهش توسط دکتر لطفالله فروزنده دهکردی، دکتر میرزاحسن حسینی و دکتر محمد ترکمنی انجام شده و مرکز اسناد انقلاب اسلامی به انتشار آن همت گماشته است. تارنمای ناشر در اشارتی کوتاه، ضرورت انجام این دست از پژوهشها را به ترتیب پیآمده مورد اشارت قرار داده است:
«امامخمینی (ره) از شخصیتهای برجسته و بینظیری هستند که سبک رهبری ایشان برای نیل به اهداف توحیدی شکل یافته است. مبانی تفکر امام بر شالوده یک سنت تاریخی و طولانی از صدر اسلام قرار گرفته که این اندیشه با شناخت عمیق از قرآن و سنت نبوی و ولایی، در پیوند علم و دین و به تعبیر بهتر حکومت و مدیریت دینی در ظهور جمهوری اسلامی تجلی یافته است؛ بنابراین بسیار بجا خواهد بود که شاخصهای رهبری ایشان، الگو قرار گیرد و با پیروی از چنین سرمشق موفقی، مسلمانان عظمت ازدسترفته خود را بازیابند. همچنین اندیشه و پژوهش در سیره نظری و عملی ایشان بهعنوان الگویی جامع از یک رهبر دینی، میتواند گامی بهسوی خودشناسی مدیران و مقدمهای برای اصلاح رفتار و سبک رهبری و مدیریت آنان، براساس معیارهای علمی و اسلامی شود...».
در بخشی از «مدل رهبری امام خمینی»، طرح شعارهای فراگیر به مثابه یکی از ویژگیهای رهبری ایشان قلمداد شده و در بسط موضوع آمده است: «یکی از ویژگیهای رهبری امامخمینی، طرح شعارهای فراگیر بود که بهوسیله مرجعیتی آگاه به زمان، مردمشناس و برخاسته از متن جامعه طرح میشد. وسعت و دیرپایی نفوذ اسلام در تاروپود مردم ایران، این امکان را به ایشان میداد که با شعارهای ملموس اسلامی، آرمانهای همه اقشار را طرح کند. چنین شعارهایی بدون هیچگونه تمایزی، همه ملل اسلامی را دربرمیگرفت و اصطلاحاً اسلام بستری بود که شعارهای فراگیر امام را در همه شاخههای خود جاری میساخت و به گوش عموم مسلمانان عالم میرساند. درایت، موقعیتسنجی ایشان و انتخاب شعارهای مناسب، باعث شد که این مهم به نحو احسن به انجام رسد. به تعبیر یکی از صاحبنظران، اصولاً طرح شعار یا شعارهای ملموس، محسوس، زنده و اشباعکننده که بتواند دربرگیرنده خواستهها و آرمانهای همه اقشار، احزاب، سازمانها و گروههای ملی کشور باشد، از ضروریترین و در عین حال از دشوارترین وظایف اولیه یک رهبر کارآزموده، دانا و ژرفبین میباشد که میخواهد نیروها را در صف واحد و زیر یک پرچم، متحد و متشکل ساخته و با برخورداری از پشتیبانی متحد و یکپارچه آنان، با دشمن مقابله و مبارزه کند. بدیهی است که ناکامی در طرح و تدوین چنین شعارهایی، منجر به شکست نهضت میشد. شعارها و اساساً حرکت امام، از همه ویژگیهای یادشده برخوردار بود و این بهرهمندی به قدری بود که علامه شهیدمطهری، امام را تجسم خواستههای ملت ایران میدانست و به عقیده ایشان: کمتر در تاریخ سابقه دارد که ملتی و خواستههای ملتی، در یک فرد اینچنین تشخص و تجسم پیدا کند و این همیشه در جایی است که آن فرد از فردیت خودش خارج شده و به تجسمی از ایدههای عالی جامعه تبدیل شده است. روحانیت ما این نهضت را رهبری میکند. امروز تمام قشرها و تمام طبقات مختلف ملت ایران، در روحانیت تجسم پیدا کرده است و روحانیت در آن شخص بسیار بسیار بزرگ تاریخی (گریه استاد) که نامش و یادش قلب مرا به لرزه میآورد، یعنی استاد بزرگ ما، آیتالله العظمیخمینی، تجسم یافته است...».