کد خبر: 1142746
تاریخ انتشار: ۱۱ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۲:۰۰
حرف‌های جوانان با والدین در آستانه روز جوان
بگذارید جوانی‌مان را کنیم از قدیم گفته‌اند جوان است و جویای نام. جوان است و محو زیبایی. جوان است و اهل خطر. جوان است و هزاران آرزو در سر. جوان است و رؤیاپرداز. جوان است و اهل ریسک. جوان است و پر از چرایی و سؤال. جوان است و آرمان‌گرا. جوان است و پر از دغدغه. جوان است و اهل تفریح و کامیابی
نیره ساری

از قدیم گفته‌اند جوان است و جویای نام. جوان است و محو زیبایی. جوان است و اهل خطر. جوان است و هزاران آرزو در سر. جوان است و رؤیاپرداز. جوان است و اهل ریسک. جوان است و پر از چرایی و سؤال. جوان است و آرمان‌گرا. جوان است و پر از دغدغه. جوان است و اهل تفریح و کامیابی. جوان است و پرتوقع. جوان است و جوان است و جوان... او را باید فهمید و درک کرد. او نباید جوانی شما را در جوانی بگذراند. او جوانی خودش را دارد و نقش شما تنها و تنها حمایت‌گری است. در روزگاری که شرایط اقتصادی و شغلی دغدغه اول جوانان شده و هر روز به نحوی با یک مشکل روبه‌رو می‌شوند، کمتر می‌توان انتظار سکوت از آنان داشت. به همان اندازه که می‌بینند و درک می‌کنند در تلاش برای تغییر سرنوشت خود نیز هستند و اتفاقاً همین خوب است. همین نشانه قطاری رو به حرکت است که نباید با هیچ سنگی به هیچ کدام از شیشه‌های او حمله‌ور شد. شیشه‌های او قلب، مغز، فکر، امید‌ها و آرزو‌های اوست و سنگ‌ها همان نگرانی‌ها و دغدغه‌های درست و بجای والدین است. شاید بیشتر باید شبیه ریزعلی بود و فقط نشانه‌ای برای ایستادن و توقف ارائه کرد. پدر و مادر عزیز قطعاً هیچ کس، هیچ کجای دنیا بهتر از شما برای فرزندتان نخواهد بود. بگذریم از استثنا‌هایی که کم‌وبیش همه شاهد آن هستیم، اما خوبی پدر و مادر بودن این است که این دو اسم برای هر فردی در دنیا معنی متفاوتی می‌دهد. شاید بدانید که جوان شما چه دغدغه‌هایی دارد و در ذهن او چه می‌گذرد و شاید هم نمی‌دانید. اگر می‌دانید که خواندن توقعات و انتظارات جوانان با روزنامه جوان تکرار مکررات باشد، اما اگر هم نمی‌دانید شاید این نقطه‌نظرات که توقعات جوانان از پدر و مادرهاست، ناجی جوان امروز یا فردای شما باشد. با ما در این پرونده همراه باشید.

نسیم ۲۴ ساله: کاش پدر و مادر‌های امروزی بپذیرند که از یک سنی به بعد باید مستقل شویم. باید استقلال ما را بپذیرند و ما را وابسته به خود نکنند.
محمد ۲۷‌ساله: والدین بهترین و تنها حمایت‌گران دلسوز و بدون منت برای فرزندان هستند. این یک واقعیت است که روزی ما از چتر حمایت معنوی آن‌ها محروم خواهیم شد و از دست‌شان می‌دهیم، در نتیجه اگر امروز برای مستقل شدن ما کمک کنند، بهتر از فرداست، چون فردا دیگر نیستند تا در چاله‌ها و چاه‌ها به فریاد ما برسند، اما قطعاً در زمان حضورشان بهتر می‌توانند استقلال را به ما یاد دهند. ناجی و حمایت‌گر ما باشند و در زمان زمین خوردن دست‌مان را بگیرند و بلند کنند. به این فکر کنند شاید روزی نباشند و آن روز اگر ما حین به دست آوردن استقلال، زمین بخوریم دیگر هیچ کمک‌کننده‌ای نخواهیم داشت.
کوثر ۲۴‌ساله: قبول کنند که جوانی ما جوانی آنان نیست و شرایط امروز بسیار متفاوت با دوران آنهاست. افزون بر این ما نباید جوانی از‌دست‌رفته آن‌ها را زندگی کنیم. ما حتماً نباید مسیری را که خودشان نتوانستند بروند، امروز طی کنیم.
نیوشا ۲۷‌ساله: والدین باید با ما رفیق باشند تا ما هم با آن‌ها صمیمی باشیم و پنهان‌کاری نکنیم. زیاد از ما سؤال نکنند تا کمتر مجبور باشیم دروغ بگوییم. بازخواست کردن از ما دروغگو‌هایی می‌سازد که خودمان هم خودمان را دوست نخواهیم داشت.
نورا ۲۱‌ساله: مخالفت ما را دلیل بر بی‌احترامی نگذارند و برای‌مان شخصیت و نظر مستقل قائل شوند.
سپهر ۲۴‌ساله: با ما مثل بچه‌ها رفتار نکنند و قبول کنند که بزرگ شده‌ایم. انتخاب شغل، ازدواج، رفاقت و سفر، همه و همه را زیر سؤال می‌برند و عقیده دارند ما بچه هستیم و قادر به تصمیم‌گیری نخواهیم بود.
زهرا ۲۳‌ساله: اینقدر مراقب ما نباشند. مخصوصاً مادران تا این حد روی ما حساس نباشند. مراقبت بیش از حد از ما وابسته‌هایی را خلق می‌کند که توان استقلال مادی و معنوی نخواهیم داشت.
مینو ۲۳‌ساله: انتظار داریم وقتی اشتباهی مرتکب شدیم به جای طرد و برخورد‌های تحقیرآمیز، منطقی و دوستانه کنار ما باشند تا از رفتار آن‌ها درس بگیریم. چرا فکر می‌کنند ما امکان خطا و اشتباه نداریم؟! اصلاً چرا اجازه خطا و اشتباه به ما نمی‌دهند؟!
احمد ۲۷‌ساله: به جای پول تو جیبی دادن بهتر است شرایطی را فراهم کنند روی پای خودمان بایستیم. مثلاً برای راه انداختن یک کسب‌و‌کار یا شاغل شدن در جایی به ما کمک کنند.
فرشته ۲۹‌ساله: به ما به شکل تفریح روز‌های زندگی نگاه نکنند. ما هم برنامه و هدف، کار و زندگی خودمان را داریم. اوقات فراغت خود را به هر شکلی به جز ما پر کنند. سطح توقع آن‌ها برای پر کردن تمام تعطیلات کنارشان واقعاً آزاردهنده است.‌ای کاش پدر و مادر‌ها از روزگار جوانی برای روز‌های کهنسالی به دنبال کسانی باشند که تنهایی خود را پر کنند تا به فرزندان خود وابسته نباشند، البته ما در کنارشان هستیم ولی قرار نیست تمام وقت‌مان با آن‌ها باشد.
علی ۲۵‌ساله: کاش آنقدر به مدل مو و کفش و لباس ما گیر ندهند. قرار نیست ما مثل آن‌ها باشیم. مد امروز ما با مد دوران آن‌ها فرق می‌کند.
مصطفی ۲۴‌ساله: ما جوان‌ها عاشق جذابیت هستیم، پس بهتر است به جای نصیحت کردن، برای ما از خاطرات جذاب دوران جوانی خود بگویند و اینگونه به ما از روزگار درس بدهند. انتقال تجربه یکی از بخش‌های مهم است که به ما کمک می‌کند در شرایط مشابه بهتر رفتار کنیم.
رها ۲۸‌ساله: ما را با دیگران مقایسه نکنند. دختر فلانی و پسر فلانی را بر سر ما نزنند.
محمد ۲۹‌ساله: دنبال تعیین‌تکلیف برای آینده ما نباشند. دنبال دکتر و مهندس‌شدن ما نباشند. دنبال مسیر‌های فرهیختگی که خود نرسیده‌اند در وجود ما نباشند. شاید من بخواهم هنرمند شوم.
مهتاب ۳۲‌ساله: ما به سنی رسیده‌ایم که سره را از ناسره تشخیص می‌دهیم، پس آنقدر به روابط دوستانه و رفاقتی ما گیر ندهند. از نظر والدین هر رفیقی مشکل دارد الا همان کسی که آن‌ها انتخاب می‌کنند. قطعاً هیچ فردی مطلق نیست و این ما هستیم که در کنار نقصان‌های دیگری می‌توانیم خود را تکمیل و حتی پیدا کنیم.
علی ۲۸‌ساله: سلیقه ما در تفریح با پدر و مادر‌ها متفاوت است، پس اگر می‌خواهند باهم تفریح و فراغت داشته باشیم، کمی هیجان و نشاط به خرج دهند و با ما راه بیایند. ما اهل خطرکردنیم. کاش به ما اجازه دهند جوانی کنیم و خطرپذیر باشیم، اما نکات مهم را به ما گوشزد کنند.
پیام ۳۶‌ساله: لطفاً دختر فلانی را برای ازدواج به ما پیشنهاد ندهند. این معرفی‌ها جز تحمیل نیست. ما حق داریم آنگونه که دوست داریم دست به انتخاب بزنیم. قرار نیست مسیر نرفته آن‌ها را ما برویم. قرار نیست آن‌ها با فرض پیشنهادی‌شان زندگی کنند.
فاطمه ۳۳‌ساله: همسر مناسب ما گزینه‌ها و ملاک‌های انتخابی ما را دارد. ملاک‌های امروز با دیروز فرق دارد. ملاک‌های من با مادرم فرق دارد. به این ملاک‌ها احترام بگذارند.
مینا ۲۳‌ساله: کاش پدرم بداند عقد دخترعمو پسرعمو را نه دیگر در آسمان می‌بندند و نه در زمین. اصلاً ازدواج فامیلی منسوخ شده است.
مجید ۲۷‌ساله: سواد مجازی خود را کمی بالا ببرند تا الکی به موبایل و نشستن سر لپ‌تاپ و کامپیوتر گیر ندهند. چرا همواره فکر می‌کنند این فضا‌ها ام‌الفساد است و اگر ما درگیر این فضا هستیم، قطعاً در حال کار بیهوده و باطلی هستیم. کاش درک کنند همه مثل هم نیستند. موبایل یک سرگرمی نیست بلکه یک وسیله مهم کار است.
مهسا ۲۲‌ساله: به علایق ما احترام بگذارند و ما را مجبور نکنند در رشته‌ای درس بخوانیم که هیچ علاقه‌ای به آن نداریم و در نهایت هم سرخورده شویم. من الان در مسیری هستم که هیچ علاقه و انگیزه‌ای برای ادامه دادن ندارم.
رضا ۲۹‌ساله: اگر انتظار احترام دارند، به ما احترام بگذارند و رابطه برابر با ما داشته باشند تا ارتباط با دوستان‌مان را به آن‌ها ترجیح ندهیم. اگر من در فضا و محیطی با کسانی قرار می‌گیرم که بی‌اطلاع هستند یا خوشایند آن‌ها نیست، دقیقاً دلیل آن به خودشان برمی‌گردد، چون رفتن من با گروهی که شاید خودم هم از مسمومیت‌های اخلاقی آن‌ها مطلعم، خوشایندم نیست، اما مجبور به انتخاب هستم.
فرهاد ۳۳‌ساله: پدر و مادرم باید همسر و فرزند مرا مثل خودم دوست داشته باشند. اینگونه من حس بهتری برای رفت و آمد با والدینم خواهم داشت، اما وقتی هر بار می‌رویم و با یک داستان رو‌به‌رو می‌شویم، ترجیح می‌دهیم فاصله بگیریم تا زندگی خودمان را حفظ کنیم.
الناز ۲۴‌ساله: کاش والدین کاری کنند تا ما به بیرون پناه نبریم. خانواده بهترین و عزیزترین دایره امن وجودی و زندگی همه ماست. پدر و مادر عزیزترین‌ها و دلسوزترین‌ها هستند، اما کاش این درک را داشته باشند تا با رفتار خود نظر ما را تغییر ندهند. این عزیز ماندن هنر است که باید پدر و مادر برای آن تلاش کنند.
الهام ۳۲‌ساله: کاش کمی خود را به‌روزتر کنند تا بیشتر بتوانیم باهم گفتگو داشته باشیم.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار