معروف است که در تنها کشوری که میتوان توپ لاکی (پلاستیکی) پیدا کرد ایران است. پدیدهای که بچههای دهههای ۵۰ و ۶۰ بهخوبی بلد بودند آن را دولایه کنند و با دو دروازه کوچک جمعهها غوغایی در محلهها راه بیندازند. بعد از انقلاب اسلامی و بعد از پایان دوران دفاع مقدس بود که برای اولین بار نام فوتسال روی زبانها افتاد. همان گل کوچک خودمان بود که با سر وشکلی تازه در سالن بازی میشد و ایران میتوانست در آن سری در سرها در بیاورد. فقط باید بچههای کوچه و خیابانها را جمع میکرد توی سالنها و بهجای توپ لاکی توپ تنبل فوتسال را جلوی پایشان میگذاشت که خب زمان برد و کار فوتسال با همان فوتبالیها شروع شد.
کار که شروع شد رقبای جهانی ایران متوجه شدند که با یک حریف قدرتمند طرف هستند. سال ۱۹۹۲ بود که محمد مایلیکهن تیمی را به جام جهانی برد که شاکله اصلی آن را بازیکنان فوتبال تشکیل میدادند و در نهایت روی سکوی چهارم جهان ایستاد.
متعاقب آن ایران تبدیل به قدرت بلامنازع فوتسال آسیا شد. کسب ۱۲ عنوان قهرمانی قاره کهن و حضور پرقدرت در رقابتهای جام جهانی این رشته که بهترین نتیجه ان کسب عنوان سومی در مسابقات سال ۲۰۱۶ بود مؤید این است که این رشته ورزشی ایران به عنوان یکی از موفقترین رشتههای ورزش کشور بعد از انقلاب اسلامی باید مورد توجه ویژه قرار گیرد.
به تمام این افتخارآفرینیها باید عنوان آقای گلی جهان وحید شمسایی با به ثمر رساندن ۳۹۲ گل را هم اضافه کرد. رکوردی که برزیلیها برای شکستن آن مجبور شدند فالکائوی بازنسشته را بعد از خداحافظی شمسایی از مسابقات ملی دوباره به میدان احضار کنند و حتی بازیکنان دیگر دروازه خالی را گل نکنند تا او گل بزند و عنوان آقای گلی را از شمسایی بربایند.
فوتسال ایران با ستارگانی، چون رجبی و حیدریان و مرحوم بابک معصومی کارش را شروع کرد و هر دوره ستاره به فوتسال جهان معرفی کرد تا امروز به ستارگانی، چون حسن زاده، طاهری، طیبی و اولاد قباد و... رسیده است. فوتسال ایران به پشتوانه همان گل کوچکهای خیابانی که هرچند این روزها دیگر کم دیده میشود شکل گرفت و به پیش رفت تا به اینجا رسید. آقایی آسیا و بزرگی در جهان، تیمی که هیچکس نمیتواند آن را دست کم بگیرد. فوتسالی که اگر به اهلش سپرده شود میتواند همیشه نام و پرچم ایران را آن بالا نگه دارد.