کد خبر: 1089566
تاریخ انتشار: ۰۱ خرداد ۱۴۰۱ - ۲۱:۰۰
گامی در بازنگاری تاریخ نهضت مشروطیت ایران
محمدرضا کائینی

اثری که هم اینک به شما معرفی می‌شود، بازخوانی زمانه و کارنامه محمدعلی شاه قاجار را وجهه همت خویش قرار داده است. «در کشاکش مشروطه و استبداد» توسط علی احمدی خواه تألیف شده و پژوهشکده مطالعات تاریخ معاصر ایران به انتشار آن همت گماشته است. دکتر موسی فقیه حقانی در دیباچه خویش بر این اثر در باب ضرورت انجام اینگونه تحقیقات چنین آورده است:
«نهضت مشروطه، رخدادی مهم و سرنوشت‌ساز در تاریخ معاصر ایران محسوب می‌شود که بررسی دقیق و همه‌جانبه آن می‌تواند درس‌های گرانبهایی برای جامعه ایرانی در بر داشته باشد. متأسفانه تاریخ‌نگاری این نهضت، به دلیل صحنه‌گردانی افراد منسوب به گروه‌ها و جریان‌های سکولار که خود مستقیم یا غیرمستقیم درگیر حوادث مشروطه بوده و تاریخ این واقعه را براساس منافع حزبی، گروهی و فرقه‌ای خود تدوین کرده‌اند، صورتی یکسویه و جانبدارانه یافته است. براساس این روایات، همه مشکلات ایران از زمان حاکمیت قاجار بر ایران آغاز شده است و روحانیت و اسلام نیز در کنار قاجاریه به بدبختی‌ها و عقب‌ماندگی‌های ایران دامن زده‌اند. تبلیغات رژیم پهلوی نیز که اثبات خود را در نفی مطلق دوره قاجار می‌دید، به این جریان کمک کرد تا روایتی کاملاً یکدست و یکسویه به نفع جریان‌های ساختارشکن و صد البته در توجیه کودتای ۱۲۹۹ و روی کار آمدن رضاخان و رژیم پهلوی شکل بگیرد. در این روایت، جریان‌های ساختارشکن با عنوان منادیان آزادی، شرافت و پاکدامنی و مخالفان آن‌ها با عنوان مرتجع، مستبد و مخالف ذاتی آزادی و مشروطیت و حقوق مردم و طرفدار روسیه و... معرفی می‌شوند. نادیده انگاشتن نقش استعمار انگلیس در تشدید مشکلات ایران و عقب‌ماندگی شرم‌آوری که گریبانگیر ایران شده بود، وجه دیگر این تاریخ‌نگاری است. البته اگر اشاره‌ای هم به نقش دول استعماری در تاریخ‌نگاری این جریان‌ها بشود، باز قاجاریه عامل استعمار و نه قربانی آن معرفی می‌شود. این در حالی است که مدعیان این جریان‌ها، برخی مستقیم در خدمت راهبرد‌های نابودکننده استعمار علیه ایران بودند و با عقد قرارداد‌های ننگین و جاسوسی برای بیگانگان، ایران و قاجاریه را خارج کردند و به قعر چاه وابستگی و فلاکت درافکندند. برخی نیز ندانسته در زمین دشمن بازی کرده و با افراطی‌گری و ندانم‌کاری، اهداف دشمن را که ایجاد آشوب و ناامنی و بی‌ثباتی در ایران بود، محقق کردند. در خصوص نهضت مشروطیت نیز این جریان‌ها خود را موجد و عامل اصلی به راه انداختن انقلاب معرفی کرده، با پنهان کردن اهداف براندازانه و تندروی‌های گروه‌ها و انجمن‌های وابسته به خود، عامل همه تنش‌ها را به‌ویژه در دوره سلطنت محمدعلی شاه، شخص شاه و اطرافیان ایرانی و روسی او معرفی می‌کنند. تندروی‌های انجمن‌ها علیه دین و سلطنت، انقلابی‌گری و مخالفت و مقابله با این اقدامات، تحرکات استبدادی و ارتجاعی قلمداد می‌شود. متأسفانه این جریان‌ها با استفاده از همه امکانات و فرصت‌های فراهم شده پس از مشروطه، به‌ویژه دوره سلطنت پهلوی‌ها توانستند روایت خود را به روایت حاکم درباره مشروطیت و روحانیت و سلطنت تبدیل کند تا جایی که مخالفان این جریان‌ها نیز در بخش‌هایی راوی همان روایتی‌اند که برساخته گروه‌های ساختارشکن است. با آنچه به اختصار ذکر شد، بازنگری و بازنگاری تاریخ معاصر ایران، امری لازم و ضروری است. در بازنگری بازنگاران تاریخ معاصر ایران، مورخ مسئول و متعهد باید با فاصله گرفتن از مشهورات برساخته تاریخ‌نگاری سکولار و فرقه‌ای عصر مشروطه، با تکیه بر مستندات اعم از نشریات، اسناد، کتب و خاطرات، بار دیگر به بررسی و نگارش تاریخ وقایع مهم دوره معاصر ایران اقدام کند....»

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار