کد خبر: 1076578
تاریخ انتشار: ۰۱ بهمن ۱۴۰۰ - ۲۱:۰۰
تحلیلگران مسائل افغانستان بر این باورند که بعد از خروج نیرو‌های امریکایی از کشور، دولت چین استراتژی جدیدی را در افغانستان و منطقه در پیش گرفته و در تدارک ایجاد نظم جدیدی در منطقه است. چین که تا قبل از قدرت‌گیری طالبان، روابط پشت پرده‌ای با این گروه داشت، بعد از تشکیل دولت طالبان، نزدیک‌ترین کشور به آن محسوب می‌شود.

تحلیلگران مسائل افغانستان بر این باورند که بعد از خروج نیرو‌های امریکایی از کشور، دولت چین استراتژی جدیدی را در افغانستان و منطقه در پیش گرفته و در تدارک ایجاد نظم جدیدی در منطقه است. چین که تا قبل از قدرت‌گیری طالبان، روابط پشت پرده‌ای با این گروه داشت، بعد از تشکیل دولت طالبان، نزدیک‌ترین کشور به آن محسوب می‌شود.
بعد از خروج امریکا از افغانستان، رسانه‌های چین این واقعه را به عنوان آغازی برای مرگ هژمونی ایالات متحده در جهان دانستند. در میان افکار عمومی افغانستان ابهامات و، اما و اگر‌های بسیاری درباره آینده حضور چین در منطقه و کیفیت روابط دولت خلق چین و طالبان ایجاد شده است و اینکه چگونه این دو گروه با تفاوت‌های ایدئولوژیک به منافع مشترک رسیده‌اند.
جدایی اقتصاد از سیاست تا بلندپروازی‌های سیاسی
محمدقاسم وفایی‌زاده، سیاستمدار و پژوهشگر سیاسی می‌گوید: «چین با افغانستان در سال‌های گذشته روابط دوستانه‌ای را حفظ کرده بود. چین روابطش را با کشور‌ها بر اساس اصل جدایی اقتصاد از سیاست تنظیم می‌کرد. این سیاست متأثر از سیاست دن شیائوپنگ بود، اما اخیراً شی‌جین پینگ به دنبال آن است که چین بر اساس حضور اقتصادی‌اش، حضور سیاسی نیز داشته باشد. در واقع روابط طالبان با چین نیز بر همین اساس قابل بررسی است. اینکه چین به سرمایه‌گذاری اقتصادی و سیاسی در افغانستان علاقه دارد و همزمان مشکلات سیاسی‌اش را با کشور‌های منطقه شامل روسیه و هند کاهش می‌دهد و می‌خواهد منطقه را بر اساس منافع خود نظم دهد.» به‌گفته او، دولت خلق چین استراتژی سیاسی برای نفوذ در منطقه دارد. سیاست جهان به سوی بازی چند قطبی می‌رود، چین می‌خواهد حیثیت قطب دوم را داشته باشد که یک جنبه آن امن‌سازی منطقه و حضور چین در کشور‌های پیرامونی است.
محمدموسی جعفری، استاد روابط بین‌الملل سیاست چین در ۲۰ سال گذشته در افغانستان را محافظه‌کارانه می‌داند و می‌افزاید: «چین در سیاست خارجی‌اش در سال‌های گذشته به دنبال عافیت‌طلبی بود و از سیستم اقتصادی در افغانستان نفع می‌برد که امریکا باید امنیتش را تأمین می‌کرد. هر چند در گذشته چین راهبرد استراتژیک در افغانستان نداشت و حتی در طرح راه ابریشم نو (یک راه- یک کمربند) حاضر بود که به خاطر تهدیدات امنیتی، افغانستان را از طرحش حذف کند، اما اکنون با خروج امریکا فرصت‌های جدیدی برای چین در افغانستان و منطقه ایجاد شده است، به خصوص اینکه تهدید داعش می‌تواند چین را به بازیگر محوری منطقه تبدیل کند.» او می‌گوید: «اگر در دولت‌های قبلی افغانستان، چین روابط پشت پرده‌ای با طالبان داشت، اکنون بدون هیچ پروایی رو در رو با طالبان می‌نشیند، همزمان طالبان برای بقای خود نیاز به حمایت چین دارند.»
از حاشیه به متن
تاریخ روابط چین با طالبان به اولین سال‌های حکومت امارت اسلامی قبل از حادثه ۱۱سپتامبر برمی‌گردد. زمانی که شورای امنیت سازمان ملل تلاش داشت تا با تصویب قطعنامه‌ای طالبان را به‌خاطر فعالیت اردوگاه‌های آموزشی القاعده در خاک افغانستان تحریم کند، اما چین مخالفت کرد. نهاد‌های اطلاعاتی امریکا گزارش دادند که در روز حادثه ۱۱ سپتامبر دولت خلق چین با طالبان همکاری‌های اقتصادی و فنی امضا کردند. در دوره بازسازی افغانستان، بریتانیا از چین خواست که در کنار ناتو به تأمین امنیت در افغانستان کمک کند، اما چین نپذیرفت و به سرمایه‌گذاری محدود در بخش‌های اقتصادی افغانستان ادامه داد و حتی برنامه ۲۵ ساله‌اش برای استخراج مس افغانستان که دومین ذخایر مس جهان را تشکیل می‌دهد، به حالت تعلیق درآورد.
در اولین روز‌های قدرت‌گیری طالبان در افغانستان، چین در کنار متحد استراتژیکش پاکستان، اولین دولتی بود که حمایت خود را از طالبان اعلام کرد و از جهان خواست که از دولت طالبان حمایت کنند. دولت خلق چین بعد از تشکیل کابینه طالبان، اعلام کرد که ۳۱ میلیون دلار به طالبان کمک می‌کند و یک محموله هزار تنی مواد غذایی را به افغانستان فرستاد. همزمان گزارش‌هایی در رسانه‌ها منتشر شد مبنی بر اینکه دو جانب یعنی طالبان و چین در تلاش هستند که معادن سرشار از لیتیوم که به آن «نفت جدید» اطلاق می‌شود، استخراج کنند.
بازی چین در بازار «نفت جدید» در افغانستان
مقام‌های طالبان ماه گذشته از شرکت‌های بین‌المللی درخواست کردند که برای استخراج معادن لیتیوم افغانستان سرمایه‌گذاری کنند. پیش از این، وزارت دفاع امریکا در گزارشی ارزش لیتیوم در معادن افغانستان (۲۱ میلیون تن لیتیوم) را معادل ارزش ذخایر نفتی عربستان سعودی برآورد کرده بود. اخیراً گزارش شده است که حداقل ۲۰ شرکت چینی به دنبال سرمایه‌گذاری در معادن لیتیوم افغانستان هستند. حسن روحانی، استاد دانشگاه در رشته اقتصاد می‌گوید: «با توجه به سرعت رشد روزافزون تکنولوژی و افزایش تقاضا برای وسایل الکتریکی از جمله ماشین‌های برقی ضرورت توجه به ذخایر لیتیوم افغانستان به شدت احساس می‌شود. به همین دلیل چین به عنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان و رهبر مطلق در استخراج فلزات کمیاب خاکی و یکی از بزرگ‌ترین تولیدکننده‌های لیتیوم به دنبال تعامل گسترده با طالبان است، زیرا تسلط طالبان در زمان حساسی برای زنجیره تأمین مواد باتری مانند لیتیوم صورت می‌گیرد.» به نظر می‌رسد طالبان برای رهایی از بن‌بست اقتصادی به‌دنبال درآمد عرضی پایدار هستند تا بتوانند نظام مذهبی مورد نظرشان را بدون هراس از قطع کمک‌های خارجی در افغانستان مستقر کنند و این کار بدون کمک چین در استخراج معادن برای طالبان امکانپذیر نیست.
منبع: یورو نیوز (خلاصه شده)

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار