قریب یک سال از جنگ آذربایجان و ارمنستان گذشته و از آن زمان تاکنون درگیریهای لفظی و اخیراً هم نظامی میان دو کشور هر از گاهی زبانه میکشد. جنگی که در نهایت با بازپسگیری برخی مناطق اشغالی به دست آذربایجان و با وساطت روسیه متوقف شد. بهرغم حمایت ایران از آزادسازی مناطق اشغالی و پایان هر چه سریعتر آن جنگ که در دیدار اخیر ابراهیم رئیسی در حاشیه اجلاس اکو با «علیاف» نیز بر آن تأکید شد، اکنون آذربایجان بازی جدیدی را آغاز کرده است که محور اسرائیلی- امریکایی با همکاری ترکیه آن را صحنهگردانی میکنند. در اجلاس اکو، «علیاف» گفت: «دالان زنگزور» که جمهوری آذربایجان را به منطقه نخجوان متصل میکند، سرانجام به واقعیت تبدیل شده است!» او پیشتر نیز گفته بود «ما دالان زنگزور را اجرا خواهیم کرد، ارمنستان چه بخواهد یا نخواهد. اگر بخواهد، آسانتر حل خواهد شد و اگر نخواهد با زور حل خواهیم کرد.»
باکو بهرغم آگاهی از حساسیت ایران به مرزهای شمالغربی و نگاه بدبینانه جامعه بینالمللی به تغییر مرزها، چرا سعی در پیشبرد خط مشی تغییر مرزها و به دنبال آن تغییر ژئوپلیتیک به ضرر ایران دارد؟
خوشخدمتی به دوستان
اقدام باکو، حول سه محور اسرائیل، ناتو و ترکیه سامان یافته است. حضور پررنگ رژیم صهیونیستی در آذربایجان بر کسی پوشیده نیست و برای همین بود که ابراهیم رئیسی در دیدار با «علیاف» با مطرح کردن مخالفت قاطعانه ایران با حضور هرگونه عنصر تروریستی- اسرائیلی در نزدیکی مرزها، اتمام حجت تهران را با دولت آذربایجان ابراز کرد. تلاش برای حضور تلآویو در آذربایجان از چند دهه قبل کلید خورد، ولی طی دهه گذشته به اوج رسیده است. بر اساس «دکترین پیرامونی»، اسرائیل میبایست در پیرامون دشمنان خود متحدان و پایگاههایی را ایجاد کند. آذربایجان، ترکیه و اخیراً کشورهای حاشیه خلیج فارس، در این خطمشی مورد توجه قرار گرفتند. نکته مهم در پیشبرد این دکترین، بهرهگیری از توان و نفوذ اقتصادی و علمی و به دنبال آن ایجاد گرههای نظامی- امنیتی در دولتهای هدف است. اکنون رژیم صهیونیستی بخش مهمی از سامانه تلفن همراه آذربایجان را از طریق شرکت «باکسل» در دست دارد، نیروی دریایی آن را پشتیبانی میکند، فروش حجم بالایی از تسلیحات را به آذربایجان اختصاص داده و اخیراً هم باکو مقدمات قرارداد برای کنترل مالی استارتاپها و ساخت شهرکهای هوشمند در مناطقی که طی جنگ اخیر از اشغال درآمدند را پیش برده است. در مقابل، جمهوری آذربایجان نیمی از نیازهای نفتی این رژیم را تأمین میکند و خاک خود را نیز در اختیار جاسوسان و مأموران امنیتی تلآویو جهت ضربه زدن به ایران قرار داده است. «علیاف» در موضعی آشکار در گفتگو با نشریه دفاع ملی روسیه، بقای کشورش را به کمکهای نظامی رژیم صهیونیستی به ویژه پهپادهای آنها پیوند داد و عنان «پایگاه هوایی قبله» را به اسرائیلیها واگذار کرده است. به این ترتیب، «دالان زنگزور» آنگونه که مد نظر آذربایجان است، مأمن جدیدی برای صهیونیستها در استقرار پایگاه، تجهیزات نظامی و نیروهایش علیه ایران خواهد بود.
از طرف دیگر، اقدامات اخیر ترکیه در خاورمیانه و گرداگرد مرزهای ایران با وجود آنکه تاکنون روابط خوبی میان دو کشور در جریان بوده، نشان از برنامهریزی بلندمدت آنکارا برای مقابله با نفوذ ایران و در مرحله بعد تحت فشار قرار دادن تهران دارد. از جنگهای نیابتی ترکیه علیه ایران در سوریه و عراق که بگذریم، آنکارا درصدد است محور تجاری-ترانزیتی شرق به غرب را از آن خود کرده و دست ایران را از آن کوتاه کند. به این ترتیب طرح «دالان زنگزو» از طرف باکو- آنکارا برای دور زدن ایران از این مسیر تجاری در دست اقدام است که در صورت اجرایی شدن، ارتباط ایران با ارمنستان و بالطبع از آنجا با اروپا، از طریق مرز زمینی از میان میرود و دیگر مرزی میان دو کشور باقی نخواهد ماند. از سوی دیگر با چنین رخدادی، ترکیه عملاً به کناره دریای خزر خواهد رسید و این به معنای حضور ناتو است. این اتفاق پیش از ایران، زنگ خطری برای روسیه خواهد بود، زیرا حضور امریکا در قالب ناتو در حیاط خلوت روسیه ممکن میشود. همچنین، هدف ترکیه در راستای تشکیل امپراتوری عثمانی (نوعثمانیگرایی) رنگ بیشتری به خود میگیرد.
موازنه مقابل ایران و روسیه
یکی از مهمترین پیامدهای عملی شدن طرح «دالان زنگزور»، تنگنای ژئوپلیتیک ایران و کاهش قدرت چانهزنی روسیه است. ترکیه به نیابت از ناتو سعی در ایجاد یک محوریت تجاری در بازار انرژی دارد که مقدمه تضعیف مهمترین رقبای منطقهای خود یعنی ایران و روسیه را فراهم آورد. به این ترتیب، با ایجاد پیوستگی سرزمینی با جمهوری آذربایجان نه تنها خود و ناتو را به خزر میرساند، بلکه باکو را از طریق خاک خود به اروپا متصل میکند و در نتیجه قادر خواهد بود در برابر ایران و روسیه از اهرمهای فشار بیشتری بهره بگیرد. البته نمیتوان نقش سنتی روسیه را در تحولات این منطقه دستکم گرفت. به بیان بهتر، روسیه عامل اصلی و تعیینکننده در منازعات آذربایجان-ارمنستان است. نباید فراموش نکرد که منازعه اخیر میان دو کشور به عنوان یک فرصت مناسب، سببساز حضور نظامی روسیه در مناطق مورد اختلاف از جمله «دالان لاچین» شد. نکته مهم، حمایت ناتو از طرح «دالان زنگزور» است. کریدور اتصال نخجوان به جمهوری آذربایجان در اصل اجرای طرح امریکایی «پاول گوبل» است که با عنوان دالان لاچین در عوض دالان زنگزور پس از جنگ اول قراباغ مطرح شده بود. طی جنگ دوم قراباغ، هدف ناتو، ترکیه، آذربایجان و اسرائیل، اشغال نوار مرزی ایران با ارمنستان بود که منجر به حذف قدرت و نفوذ ژئوپلیتیک ایران در حوزه انتقال انرژی در منطقه میشود.
نهایت اینکه، بهرغم نشست صمیمانه هفته پیش میان رؤسای جمهور ایران و جمهوری آذربایجان جهت ترمیم روابط در حاشیه اجلاس اکو، نباید از یاد برد که جولان نیروهای تکفیری- اسرائیلی در مرزهای شمالغربی ایران، اظهارات «علیاف» علیه تمامیت ارضی کشورمان درباره تعلق آذربایجانغربی و شرقی به این کشور، استفاده از عبارت آذربایجان شمالی- جنوبی و معرفی خود بهعنوان سخنگوی آذریزبانهای جهان که عدهای از آنها نیز ساکن ایران هستند، تهدیدی علیه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران است که حداقل تا آیندهای نزدیک در گفتمان سیاست خارجی باکو ادامه خواهد داشت.