سرویس حوادث جوان آنلاین: وحید حق رضایی نگهبان روزنامه جوان در توضیح ماجرا گفت: ساعت حدود ۳ بامداد بود که متوجه سروصدا مقابل در روزنامه شدم. وقتی برای بررسی وارد خیابان مطهری شدم دیدم که نیسان آبی و یک جرثقیل مشغول کار هستند. علت حضورشان را که سؤال کردم گفتند در حال جمع‌آوری تابلو‌های زاید از روی دیوار داروخانه کنار روزنامه هستند. من هم به حرفشان اعتماد کردم و وارد بخش حراست روزنامه شدم. همان لحظه چند قطعه آهن از بالای ساختمان روزنامه به کف پیاده رو سقوط کرد. خیلی زود خودم را به پشت بام رساندم. آن جا بود که دیدم مأموران در حال جمع کردن تابلوی روزنامه از روی دیوار پشت بام هستند. پرسیدم چرا بدون مجوز وارد پشت بام شده در حال باز کردن تابلو‌ها هستید؟ خواستم کارشان را متوقف کرده و مجوز کارشان را نشان دهند. یکی از آن‌ها خواست به پیاده رو بروم تا مجوز را نشانم دهند. وقتی مقابل در روزنامه رسیدم چهارنفر با دو موتور از راه رسیدند. از آن‌ها خواستم صبح فردا به روزنامه بیایند و مجوزشان را نشان داده و در این باره با مدیرعامل حرف بزنند، اما گفتند که جرثقیل اجاره‌ای است و نمی‌توانند تا صبح فردا صبر کنند. من هم گفتم که ماجرا را به پلیس خبر می‌دهم. وقتی خواستم وارد حراست شوم ناگهان چند نفر از آن‌ها وارد ساختمان شدند و با پتک و میلگرد به من حمله کردند که من هم با آن‌ها درگیر شدم با این حال آن‌ها من را به شدت مضروب کردند. مدت زمان زیادی نگذشته بود که پلیس از راه رسید که به کلانتری سنایی رفتم و علیه‌شان شکایت کردم و بعد به بیمارستان مراجعه کردم. رضایی گفت: انگشت دست راستم از دو ناحیه شکسته است. صورت و پیشانی‌ام کبود و دستم زخمی و چند بخیه خورده‌است. دست‌هایم از چند ناحیه دیگر هم کبود و زخمی شده‌است. در حال حاضر علیه مأموران شهرداری شکایت کرده و به پزشکی قانونی معرفی شده‌ام.
خشونت جای حرف
رفتار توأم با خشونت این دسته از مأموران برای اجرای مأموریت‌های محوله‌شان به امری بدیهی در جامعه تبدیل شده‌است به طوری که دیگر کسی پیدا نمی‌شود بخواهد وقوع این دسته از اتفاق‌ها را نفی کند. وقتی اتفاقی از این دست به فضای رسانه‌ای راه پیدا می‌کند و نگرانی‌های موجود را پررنگ‌تر می‌کند متوجه می‌شویم که کنش‌های موجود برای ایجاد انفعال در جامعه شکل گرفته تا یادآوری کند با توسل به این شیوه است که قصد دارد به خواسته خود برسد، از همین روست که افراد برای انجام مأموریت‌های‌شان به راحتی به خشونت متوسل می‌شوند. شیوه‌ای منسوخ و منفور که هر چند هزینه‌های بسیاری را متوجه جامعه می‌کند، با این حال اتفاقی است که همواره درحال روی دادن است. تسری واگذاری خدمات شهری به بخش پیمانکاری بدون نظارت بر رفتار‌های صورت گرفته حکایت از عهده‌دار شدن مسئولیت‌های حاکمیتی در این بخش است وگرنه راندن دستفروشان و افراد دیگر جامعه به ضرب چوب و چماق نباید اتفاق می‌افتاد.
قتل دوره‌گرد
قتل وانتی دوره‌گرد به دست مأموران پیمانکار شهرداری تهران حادثه‌ای بود که ۱۶مرداد۹۳ در خیابان تهرانپارس اتفاق افتاد. روز حادثه چهار مأمور شهرداری سوار بر خودروی گشت خودروی وانتی که در حال جمع کردن ضایعات بود را متوقف کرده و راننده‌اش را که علی چراغی نام داشت و پسر ۱۳ساله‌اش هم او را همراهی می‌کرد با ضربات پنجه بوکس مجروح و روانه بیمارستان کردند که علی به علت شدت جراحت تسلیم مرگ شد. این حادثه نگرانی عمومی درباره رفتار توأم‌با خشونت مأموران شهری را به همراه داشت. در جریان تحقیقات پلیس عاملان حمله مرگبار بازداشت شدند و ضارب که محمد نام داشت پس از چند دور محاکمه به قصاص محکوم شد. او دی سال گذشته برای اجرای حکم اعدام پای چوبه دار قرار گرفت و طناب دار روی گردنش گذاشته شد، اما موفق شد قبل از اجرای حکم از اولیای‌دم مهلت بگیرد که به سلول خود منتقل شد.
حمله مرگبار به زن کپرنشین
۳۰اردیبهشت‌سال گذشته یک پیرزن کپرنشین در حمله مأموران شهرداری کرمانشاه جانش را از دست داد. این زن که آسیه پناهی نام داشت همراه دختر و نوه‌اش در یک کپر زندگی می‌کرد. روز حادثه مأموران شهرداری برای رفع تصرف اراضی شهرک کیانشهر در محل حاضر شده بودند که با این کپر مواجه شدند. آن‌ها از آسیه خواستند محل را ترک کند که به هشدار مأموران توجه نکرد و مقابل آن‌ها مقاومت کرد. مأموران هم در مقابل دست به خشونت زدند و روی او گاز فلفل پاشیدند. از آنجا که آسیه به بیماری تنفسی مبتلا بود مقابل گاز فلفل تاب مقاومت نداشت و در راه انتقال به کمپ جانش را از دست داد. خیلی زود تصاویر ماجرا در حالی که پیرزن را با بولدوزر حمل می‌کردند در فضای مجازی منتشر شد و خشم عمومی علیه رفتار مأموران شهرداری شکل گرفت. این حادثه عزل سه مدیر شهرداری کرمانشاه را به همراه داشت.
مقاومت آتشین
آبان‌ماه سال گذشته حادثه‌غم‌انگیز دیگری از سوی مأموران شهرداری رقم خورد. این بار مأموران شهرداری بندرعباس قصد داشتند زنی سرپرست خانوار را از آلونکی که به صورت غیرمجاز ساخته شده بود بیرون برانند. انتشار تصاویر تخریب خانه بر سر این زن ۳۵ساله در فضای مجازی بار دیگر خشم عمومی علیه رفتار خشونت بار مأموران شهرداری را به همراه داشت تا جایی که این زن برای مقابله با مأموران دست به رفتاری پرخطر زد و خودش را به آتش کشید. بعد از آن بود که زن جوان که از ناحیه دست و قفسه سینه دچار سوختگی شده بود به بیمارستان شهیدمحمدی منتقل شد و تحت درمان قرار گرفت و مشخص شد ۱۷درصد دچار سوختگی شده‌است. علی صالحی، رئیس کل دادگستری استان هرمزگان از زن سوخته در بیمارستان عیادت و از وی دلجویی کرد. فریدون همتی، استاندار هرمزگان هم گفت که رفتار مأموران شهرداری افکار عمومی را جریحه‌دار کرد در حالی که می‌شد با روش مناسب، قانون را درست اجرا کرد که متأسفانه، اوج بی‌تدبیری در این زمینه صورت گرفت.
