کد خبر: 1044393
تاریخ انتشار: ۲۸ فروردين ۱۴۰۰ - ۲۳:۰۱
به رغم خشونت بالای فیلم ما با یک فیلمساز عصبی طرف نیستیم که فیلمش را با بغض و ناراحتی ساخته، خشونت در خدمت روایت است و به هیچ وجه از آن بیرون نمی‌زند
جواد محرمی
سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: «شنای پروانه» ساخته محمد کارت به تهیه‌کنندگی رسول صدر‌عاملی پس از گذشت تنها ۱۷روز، با فروش بالای ۴میلیارد و ۲۹۵میلیون تومان رکورد فروش در اکران آنلاین را شکست. این در حالی است که نسخه قاچاق این فیلم یک ماه قبل از اکران آنلاین دست به دست می‌شد که با وجود این ثبت چنین رکوردی قابل توجه است.

«شنای پروانه» به تهیه‌کنندگی رسول صدرعاملی سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه مردم را از سی‌و‌هشتمین جشنواره فیلم فجر دریافت کرده بود و منتقدان نیز به این فیلم روی خوش نشان دادند و همین درخشش جشنواره‌ای کافی بود تا ۱۰ روز پیش از اعلام رسمی شیوع ویروس کرونا در کشور پیش‌بینی خوبی برای گیشه آن در اکران شود. از همان روز‌های جشنواره می‌شد حدس زد که فیلم در لیست اکران نوروزی قرار می‌گیرد، اما بهمن ماه که تمام شد با آغاز اسفند باد کرونا وزیدن گرفت و سینمای ایران به طور کلی در گیشه به محاق رفت.

این فیلم پس از یک سال اکران شد ولی مردم ترجیح دادند ریسک سینما رفتن را به جان نخرند و پس از دو هفته تهیه‌کننده فیلم را از اکران بیرون کشید ولی پس از مدتی نسخه قاچاق فیلم سر از فضای مجازی درآورد. حالا و پس از همه این کش‌و‌قوس‌ها شنای پروانه در اکران آنلاین موفق نشان داده و رکورد فروش آنلاین فیلم در ایران را پس از ۱۷ روز جابه‌جا کرده است.

محمد کارت همان نوجوان ساده و بی‌ادعایی است که با آثاری، چون مستند «خونمردگی» و نیز فیلم داستانی «بچه خور» خوش درخشیده و نامی برای خود دست و پا کرده بود، اما کسی فکرش را هم نمی‌کرد اولین فیلم بلند داستانی او این اندازه همه را غافلگیر کند.

ساختن فیلم درباره پایین شهر در قالب سینمای موسوم به اجتماعی در ایران سال‌ها بود تبدیل به کلیشه‌ای تکراری شده بود و با الگوی فیلم‌هایی از نوع آثار رخشان بنی‌اعتماد تکرار می‌شد، اما دو سال پیش «مغز‌های کوچک زنگ زده» این قالب را شکست و طرحی نو درانداخت، با وجود این نامگذاری فیلم هومن سیدی که بیشتر به یک شعار شبیه بود و نیز تم اصلی فیلم به اضافه بلاهت ضدقهرمان‌هایش سبب می‌شد با وجود ساختار و تکنیک و فرم قابل دفاع شاهد اثری کامل نباشیم و به آن نمره‌ای کامل ندهیم، اما «شنای‌پروانه» محتوا را به طور کامل در خدمت گرفته و در دام تمنا‌های وجودی احتمالی فیلمساز نیفتاده است، به عبارتی بهتر محمد کارت با وجود داستان تلخ و ملتهب فیلمش در دام سیاست‌زدگی محتوایی نیفتاده و فیلم بیشتر از آنکه شعار بدهد، روایت می‌کند، آن هم قصه‌ای را که به نسبت استاندارد‌های سینمای ایران با جزئیات و دقتی کم‌نظیر نوشته شده است.

در میان فیلمنامه‌نویسان بزرگ این مصطلح است که نوشتن فیلمنامه خوب از نوشتن رمان خوب سخت‌تر است چراکه فیلمنامه‌نویس همان کار رمان‌نویس را انجام می‌دهد به اضافه اینکه با یک پاک‌کن در انتهای کار به جان رمان می‌افتد و ازلابه‌لای داستان بیش از ۹۰درصد آن را پاک می‌کند. اوج هنر نویسندگان «شنای پروانه» در بخش آخر یعنی همان حذف کردن زواید خود را نشان می‌دهد و همین باعث شده تا محمد کارت که خودش ضلع سوم مثلث فیلمنامه‌نویسی اثرش را تشکیل می‌دهد، فیلمش را روی بستری بنا کند که دقیق و هنرمندانه پی‌ریزی شده است. شاید خیلی‌ها فکر می‌کردند جهان گنده‌لاتی کلانشهر‌ها چیز دندان‌گیری برای یک فیلم خوب نداشته باشد، اما محمد کارت خوب از پس ساخت جهانی با این مختصات برآمده و همه را غافلگیر کرده است.

«شنای پروانه» در مقایسه با یکی دو اثر از این ژانر که در سال‌های اخیر ساخته شده وفادارانه‌تر، متعهدانه‌تر و سینمایی‌تر نشان می‌دهد. اول اینکه در این فیلم با قهرمان طرفیم و فیلم قرار نیست کسی را قربانی جامعه نشان بدهد و این در صحنه پایانبندی هم با جمله «هر کسی سرنوشت خودش را می‌سازد» نمود پیدا می‌کند. آدم‌هایی که خودشان سرنوشتشان را رقم می‌زنند و برای رفتار‌ها و عملکردشان قرار نیست به شکلی کلیشه‌ای زمین و زمان را مسئول بدانند. این خودآگاهی قهرمان در اینکه می‌توان سرنوشت را رقم زد، حرف کمی نیست.

احتمالاً خشونت بالای فیلم به مذاق برخی خوش نمی‌آید، اما وقتی فیلم را درون ژانر ببینیم و از سینما آنطور که باید انتظار داشته باشیم، انتظاراتمان قدری تعدیل می‌شود، «شنای پروانه» را می‌توان در قالب یک تریلر معمایی دسته‌بندی کرد؛ فیلمی پر زدوخورد و پرتعلیق که خوب شخصیت‌پردازی شده و نقش‌ها در آن خوب به بار نشسته‌اند.

شاید خیلی‌ها از فیلمی، چون «شنای پروانه» انتظار دیالوگ‌هایی تا این اندازه حساب شده و کار شده نداشتند، اما دیالوگ‌های فیلم گوش‌نواز هستند و بدون تکلف از نوعی سیاق سهل و ممتنع بهره می‌برند.

کلمات به وضوح ساده و عامیانه‌اند، اما چینش و ترکیب و جمله‌بندی نثری شکیل ارائه می‌دهد که یکی از نقاط قوت فیلم است. از یک فیلمساز دیگر چقدر می‌توان انتظار داشت. اینکه پایه و زیربنای اصلی یک فیلم خوب فیلمنامه است و اغلب فیلمسازان سینمای ایران آن را جدی نمی‌گیرند، موضوعی است که بار‌ها مطرح شده، اما «شنای پروانه» بنای خود را روی فیلمنامه‌ای دقیق پی‌ریزی کرده است. کارت کارگردانی، دکوپاژ، میزانسن‌بندی و تدوین حساب شده را روی فیلمنامه‌ای سوار کرده که به اصطلاح مو لای درزش نمی‌رود.

نکته دیگر درباره «شنای پروانه» این است که به رغم خشونت بالای فیلم ما با یک فیلمساز عصبانی طرف نیستیم، به عبارتی دیگر فیلمساز فیلمش را با بغض و ناراحتی نساخته و این را می‌توان از انرژی‌ای که فیلم به سمت تماشاگران ساطع می‌کند، دریافت. خشونت در خدمت روایت است و به هیچ وجه از آن بیرون نمی‌زند. برخلاف بسیاری از آثار سینمای ایران که از خشونت برای خودنمایی تکنیکی و به انگیزه غافلگیر کردن تماشاگر استفاده شده در «شنای پروانه» خشونت حد و مرز خود را رعایت کرده است.

قهرمان فیلم با وجود دست زدن به ماجراجویی‌هایی که جنس محیط زندگی و زیست درون خانواده‌ای ملتهب تا حدودی آن را توجیه می‌کند از ابتدا تا انتها روش و منشی را در پیش می‌گیرد که می‌توان وجوه اخلاقی زیادی در آن مشاهده کرد و رعایت همین ریزه‌کاری‌های شخصیتی در کاراکتر‌های فیلم سایه نوعی عقلانیت سینمایی را بر فیلم حاکم کرده است. پس از این به احتمال زیاد درباره محمد کارت در سینمای ایران بسیار خواهیم شنید.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار