کد خبر: 1043452
تاریخ انتشار: ۲۱ فروردين ۱۴۰۰ - ۲۲:۳۴
سیدعبدالله متولیان
با روی کارآمدن بایدن، امریکایی‌ها این‌طور وانمود می‌کردند که موضوعات مرتبط با ایران در سیاست خارجی امریکا از اولویت برخوردار نیست. هدف امریکایی‌ها از تعقیب این راهبرد انداختن توپ در زمین ایران و واداشتن ایران به پیشنهاد مذاکره به طرف امریکایی بود تا به این ترتیب بازگشت خود به میز مذاکره برای رفع تحریم‌ها را به‌عنوان امتیاز به ایران فروخته و با به دست گرفتن ابتکار عمل، صحنه مذاکرات را به نفع خود و اخذ امتیازات جدید مدیریت کرده و در زمینه‌های موشکی، منطقه‌ای و... برجام پرخسارت دیگری را به ایران تحمیل کنند. در حقیقت رویکرد امریکایی‌ها با روی کار آمدن بایدن نسبت به زمان ترامپ هیچ تغییری نکرده و با سیاست‌های جدید، همان استراتژی ترامپ و بازگشت به میز مذاکره برای رسیدن به برجامی جدید دنبال می‌شود که از حیث زمانی گسترده‌تر بوده و علاوه بر موضوع هسته‌ای سایر موضوعات مورد علاقه آنان (موشکی، منطقه‌ای و...) را هم شامل شود. از نظر امریکایی ها، برجام امری خاتمه یافته بوده و اگر ایران خواستار لغو تحریم‌ها است باید در آرزوی دست نیافتنی لغو تحریم‌ها به دومینوی بی پایان مذاکره بازگشته و امتیازات پی درپی و بیشتری در سایر زمینه‌ها به غرب بدهد.

در چنین شرایطی مصوبه مجلس شورای اسلامی تحت عنوان «اقدامات راهبردی برای لغو تحریم‌ها و صیانت از منافع ملت ایران» که برخلاف میل دولت تهیه و ابلاغ شد فرصتی طلایی برای انجام اقدامات خنثی‌ساز در اختیار دولت قرار داد، اما تیر خلاص را مقام معظم رهبری به قلب استراتژی امریکا و دومینوی بی‌پایان مذاکره شلیک کرده و ضمن خنثی کردن توطئه شیطانی غرب، صحنه بازی را به نفع ایران تغییر داده و غرب را به انجام واکنش انفعالی مجبور ساخت. راهبرد جمهوری اسلامی که به سیاست (حرف) قطعی مشهور شد متضمن چند محور کلیدی است:

۱- برای ایران بازگشت و یا عدم بازگشت امریکا به برجام فاقد موضوعیت و اهمیت است.

۲- تنها مطالبه جدی ایران از امریکا و غرب، انجام تعهدات بر زمین مانده امریکا و لغو فوری و یکجای تمامی تحریم‌هایی است که از سال ۲۰۱۰ میلادی توسط دولت امریکا علیه برنامه هسته‌ای ایران وضع شده است (چه آن‌هایی که مستقیماً به نام برنامه هسته‌ای ایران وضع شده و چه ۱۵۵۷ تحریمی که از سال ۲۰۱۵ و پس از امضای برجام توسط اوباما و ترامپ، موذیانه با تغییر علت تحریم مجدداً احیا شده است).

۳- بدیهی است چنانچه کل تحریم‌ها به‌صورت یکجا برداشته شود، پس از راستی آزمایی، ایران نیز به اجرای کامل تعهدات برجامی خود برخواهد گشت.

٤- این سیاست قطعی جمهوری اسلامی ایران است و در کشور باید این سیاست تک صدایی از مسئولان نظام در قوای لشکری و کشوری شنیده شود.

در پی اتخاذ استراتژی حرف قطعی، امریکا مجبور به واکنش شده و در یک تقسیم کار مهندسی شده اروپا به نیابت از امریکا موضوع اجلاس وین را با هدف تغییر میدان بازی به نفع امریکا پی گرفته است. اروپا قویاً در پی این است که

۱- به بهانه انجام مذاکرات ۱+۴ عملاً مسیر احیای برجام را دنبال نماید.

۲- انجام تعهدات امریکا را منوط به قبول بازگشت هم‌زمان ایران به انجام تعهدات کند.

۳- مسیر بازگشت امریکا به برجام را با کمترین هزینه ممکن فراهم نماید.

٤- لغو تحریم‌ها را محدود به تحریم‌های ترامپ کند.

۵- راستی آزمایی مورد ادعای ایران را لغو و یا حداقل با لغو بخشی از تحریم‌ها هم‌زمان کنند.

۶- با ارائه مدالیته اقدام و طولانی کردن و استمرار جلسات کارشناسی عملاً راهبرد ایران را ملغی و با بازگشت غیرمستقیم به برجام، ایران را در میدان مذاکرات زمین‌گیر کنند.

۷- با رفع برخی موانع و دادن امتیازات فریبنده زمینه را برای تقویت جایگاه جریان حاکم در دولت ایران در انتخابات خرداد ماه فراهم آورند.

قرائن و شواهد زیادی گویای این حقیقت تلخ است که در آخرین روز‌های عمر دولت دوازدهم، در داخل کشور تلاش مضاعفی برای احیای تبلیغاتی برجام و با هدف دور زدن راهبرد قطعی نظام در حال انجام است و دولت روحانی هم که با ادعای زبان بلد بودن و به‌عنوان مدعی دیپلماسی تعامل (بخوانید دیپلماسی سازش با دشمن)، پای میز مذاکره با شیطان بزرگ نشسته و تمامی تخم مرغ‌هایش را در سبد برجام گذاشته و با اطمینان از تضمین امضای کری و اعتماد به وعده‌های نسیه اوباما، برخلاف مطالبات رهبری (از جمله انجام تعهد و اقدام در برابر تعهد و اقدام) همه تعهدات چهل و هشت گانه برجامی را مو به مو و بی کم و کاست به امید و آرزوی واهی رفع تحریم‌ها به اجرا گذاشته است و اینک شش سال است که شاهد بدعهدی طرف غربی و رفتن کلاه گشاد بر سر ملت ایران بوده و هم‌اینک شاهد کاهش شدید محبوبیت اجتماعی است، چندان بی میل به پیشبرد سناریوی احیای برجام و ترمیم جایگاه خویش نیست.

مسئولان کشور خوب می‌دانند که اروپا به دلیل وحدت منافع با امریکا و وحدت هدف علیه ایران، تفاوتی با امریکا نداشته و آشکار و پنهان همسو با امریکا و به‌عنوان لبه دوم قیچی غرب عمل میکند و انتظار احیای برجام از بایدن و اروپا، انتظاری بی منطق و سهل اندیشانه و مبتنی بر چشم بستن بر واقعیات موجود در غرب در مواجهه با ایران بوده و پی گرفتن موضوع لغو محدود تحریم‌ها علاوه بر اینکه کابردی صرفاً تبلیغات انتخاباتی دارد خیانت آشکار نسبت به راهبرد حرف قطعی نظام نیز محسوب می‌گردد. تیم دیپلماسی ایران نیز باید با دقت مواظبت نماید که تحت تأثیر بازی شیطانی کشور‌های اروپایی قرار نگیرند و قاطعانه راهبرد نظام را به طرف‌های اروپایی دیکته نمایند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار