شیوع گسترده و ناگهانی ویروس منحوس کرونا تقریباً همه کشورهای جهان را غافلگیر کرد. در حال حاضر بیش از ۲۰۰ کشور جهان ماههاست که با این ویروس درگیر هستند. هجوم کرونا به مثابه جنگ بیولوژیکی آنقدر گسترده و غافلگیرکننده بود که تقریباً بر همه مناسبات عمیق و ریشه دار کشورها در حوزههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی، زلزله و بیثباتی ایجاد کرد.
در آغاز همهگیری این ویروس ناشناخته، جهان استکباری غرب مثل همیشه با فرصتطلبی به موج سواری علیه ایران پرداخته و با مدیریت و هدایت بنگاه خبری ملکه انگلستان (BBC) از آب گلآلود ماهی گیری کرده و انگشت اتهام را به سمت ایران با عناوینی از قبیل عامل شیوع، سوءمدیریت در کنترل کرونا، ناتوانی در ارائه خدمات مناسب به بیماران و... نشانه گرفتند، اما خیلی زودتر از آنچه تصور میشد کشورهای فاسد و سلطهگر غربی نیز در دام این ویروس گرفتار شده و سوءمدیریت و ناتوانی افراطی آنان آشکار و پرده از ظاهر بزک شده آنان کنار رفته و توحش قرون وسطایی آنان آشکار گردید تا جایی که برخی دولتهای متمدن نما در قامت دزدان دریایی به سرقت دارو و لوازم پزشکی از یکدیگر پرداختند.
دولتهای اروپایی و غربی به عنوان پرچمداران توحش و کشتار بیرحمانه و ددمنشانه در قرون متمادی در استفاده از سلاحهای کشتار جمعی ممنوعه (شیمیایی و میکروبی) در جهان سابقهای سنگین و شرمآور دارند. استفاده از طاعون به عنوان سلاح بیولوژیک در جنگهای قرون وسطایی، توسعه آبله در میان بومیان در آغاز کشف قاره امریکا، توسعه جنگافزارهای بیولوژیکی در جریان جنگ جهانی اول، دوم و دوران جنگ سرد و حتی آغاز هزاره سوم و... نشان از اهمیت استراتژیک قدرت میکرو ارگانیسمهای بیماریزا، برای برتریجویی دولتهای غربی داشته و دارد. تلاشهای تاریخی در استفاده از بیماریهای عفونی به عنوان جنگافزارهای بیولوژیکی، نشان میدهد که تمایز بین رخداد طبیعی اپیدمی یک بیماری عفونی و وقوع آن در نتیجه یک حمله بیولوژیکی عمدی، بسیار مشکل است و همین ویژگی، به کارگیری آن را برای اهداف برتریجویانه میسر میسازد.
وجود بیش از ۲۰۰ آزمایشگاه بیولوژیک امریکایی در جهان و بهویژه در اطراف ایران، هشداری جدی برای مسئولان کشور جهت تنظیم برنامه دفاعی متناسب برای مقابله بهنگام را گوشزد میکند. حرص و ولع دولتهای غربی و سابقه ننگین آنان در بیوتروریسم (مانند تجهیز رژیم بعثی عراق به سلاح شیمیایی علیه مردم مظلوم ایران و عراق در جنگ تحمیلی) تردیدی باقی نمیگذارد که غرب به کرونا بهعنوان یک فرصت برای تشدید فشار و عاصی سازی مردم ایران علیه نظام جمهوری اسلامی نگاه میکند. اگر نتوانیم نقش دول غربی را در تولید و گسترش کرونا به اثبات برسانیم (که در شرایط کنونی اثبات یا عدم اثبات این موضوع کمکی به ما در مبارزه با این ویروس مخرب نمیکند)، با جرئت میتوانیم ادعا کنیم که غرب برای به زانو درآوردن جمهوری اسلامی ایران به این ویروس به چشم فرصت نگاه میکند و تمام عِده و عُده خود را میدان آورده و میآورد. امپراتوری رسانهای غرب، ظرفیت نامحدود دنیای مجازی و شبکههای اجتماعی، ظرفیتهای کلان سایبری، شبکه سازمان یافته نفوذ جریانی در سخت افزار و نرم افزار نظام، فشارهای تحریم اقتصادی و سیاسی و... همگی در کنار مشکلات ناشی از کرونا برای امریکا و غرب فرصت طلایی برای باج خواهی بیشتر و هجمه و فشار سنگین به نظام جهت تسلیم جمهوری اسلامی و خشکانیدن ریشه استقلال طلبی و آزادیخواهی مردم ایران فراهم آورده است. علاوه بر موارد مذکور، در داخل نیز اشرافیگری، سوءمدیریت، بی برنامگی و بی انگیزگی در سرعت بخشی به حل مشکلات مردم، فقدان انسجام سیستمی، فرصت سوزیهای پی درپی، ایجاد امید دروغین و کاذب در مردم با تلاش و آرزوهای متوهمانه و بلکه احمقانه (اگر خائنانه نباشد) برخی احزاب فریفته و شیفته غرب برای روی کارآمدن بایدن و... نیز محیط را برای موفقیت غرب آمادهتر کرده و میکند.
اینک با گذشت حدود ۹ ماه از کرونا و مواجه شدن با موج سوم همه گیری کرونا، چارهای جز آرایش جهادی نداریم. بر این اساس بنا به دستور کشتیبان انقلاب حضرت امام خامنهای و برخلاف عرف جاری کشور، جلسه حضوری ستاد عالی کرونا در حضور معظم له تشکیل گردید. در این جلسه مقام معظم رهبری لازمه اِعمال مدیریت صحیح و مناسب را «اتخاذ تصمیمهای قاطع حاکمیتی»، «اقناع افکار عمومی»، «همکاری همه دستگاهها» و همچنین «همکاری مردم» دانسته و فرمودند «البته این همکاری فقط مختص مقابله با کرونا نیست بلکه باید در همه مسائل بخصوص مسائل سیاسی وجود داشته باشد زیرا کشور که دارای ملتی قدرتمند، نظام نوپدید و سخن جدید است، بهطور طبیعی با مسائل مهمی در عرصه جهانی و داخلی مواجه است».
تجربه حرکت جهادی و حضور مؤثر و تمام عیار نیروهای مسلح در ساختار و میدان مبارزه با کرونا که از همان روزهای نخست موج اول در اسفندماه ۹۸ شکل گرفته و در موجهای بعدی ادامه یافته است، تجربهای موفق، بی نظیر و گرانسنگ است که اینک فرا روی نظام در تمامی حوزههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... است. همان گونه که در حوزه دفاعی به برکت اقدامات مؤثر نیروهای مسلح در تولید و تکثیر انواع سیستمها و تجهیزات دفاعی، مردم به آرامش دست یافته و باور قطعی مردم ایران این است که نه امریکا و نه هیچ کشور دیگر قدرت و جرئت حمله به ایران را ندارد، اینک انتظار مردم این است که آن تجربه موفق نیروهای مسلح در حوزه دفاعی به سایر حوزههای نظام و در عرصه مدیریت خرد و کلان کشور آرامش را به مردم هدیه کرده و زمینه آسایش آنان را فراهم آورند. مردم ایران برکات دوران جنگ تحمیلی را به خوبی میدانند که در آن شرایط سخت اگر چه آسایش نداشتند، اما در آرامش به سر میبردند. این قاعده در سه دهه پس از جنگ کاملاً واژگون شده و به دلیل سلایق غلط حزبی و سوءمدیریت، هم آسایش مردم لطمه دیده و هم آرامش آنان از دست رفته است.
مردم بر این باورند که حضور نیروهای مسلح در عرصه مدیریتی کشور منجر به آرامش و آسایش شده و مجموعهای از انقلابهای بزرگ مشتمل بر: «انقلاب مدیریت جهادی»، «انقلاب خدمت همدلانه»، «انقلاب مواسات مؤمنانه»، «انقلاب بسیج امکانات»، «انقلاب بسیج هدفمند تولید»، «انقلاب شناخت دوست و دشمن»، «انقلاب تبدیل تهدید به فرصت» و... را در گام دوم انقلاب شاهد خواهند بود. بیشک آثار حرکت پرشتاب جهادی نیروهای مسلح در میدان مبارزه با کرونا، تشکیل دولت جوان حزباللهی را برای ظهور و حضور قوی در همه میادین داخلی و بینالمللی نوید میدهد.