فشار حداکثری امریکا علیه ایران و طرح معامله قرن، دو پروژه اصلی صهیونیستها و رژیم امریکا و متحدانش در سالهای اخیر بود که به زعم طرّاحان آن باید ضمن براندازی نظام اسلامی و بستن پرونده مقاومت عملاً خیال گردانندگان نظام سلطه را از زلزلهای که با پیروزی انقلاب اسلامی دچار شده و بنیانشان به لرزه درآمده بود، نجات میداد و جهان را به جایی میرساند که فوکویاما نظریهپرداز معروف امریکایی با تز پایان تاریخ خود پیشبینی و مبتنی بر آن قرار بود جهان به سمت لیبرال دموکراسی و دهکده جهانی با کدخدایی امریکا، پیش رفته و حتی به پایان خود برسد، اما شاید زودتر از همه فوکویاما خود به فروپاشی این توهم پی برد و از آن عقب نشست و اینک این امریکا، صهیونیستها ودیگر متحدان هستند که باید به عزای آرزوهای خود بنشینند که یک به یک با دستان پر قدرت مقاومت به گور فرستاده میشوند.
درمورد شکست راهبرد فشار حداکثری و ناکامی ترامپ در غلبه بر اراده مردم ایران، بسیار گفته شده وشاید التماس ترامپ برای مذاکره با ایران در نشست انتخاباتی دوهفته پیش اوکلاهما، آخرین آن نباشد، چرا که ناکامی در نشست شورای امنیت در همراهسازی دیگر اعضای شورای امنیت سازمان ملل برای جلوگیری از لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران جلوه دیگری از آن بود، آنگونه که فارین پالیسی از پیش از برگزاری این نشست آن را پیشبینی و با اشاره به پیشرفتهای ایران نوشته بود: دو سال پس از خروج دونالد ترامپ از برجام، تهران غنیسازی اورانیوم را از سر گرفته، پژوهش و توسعه پیرامون سانتریفیوژهای پیشرفته را دوباره شروع کرده و با افزایش ذخایر سوخت هسته ایاش، زمان لازم برای تولید سوخت مورد نیاز یک بمب هستهای را به شش ماه کاهش داده است.
این نشریه معتبر امریکایی سپس اذعان میکند که پیشرفتهای ایران، موفقیت کارزار «فشار حداکثری» کاخ سفید را زیر سؤال برده است و جان بولتن، مشاور پیشین امنیت ملی امریکا و عامل بسیاری از پروژههای خصمانه ترامپ علیه مردم ایران، اکنون نا امید از سیاستهای گذشته میگوید: «ترامپ میخواست با خروج از توافق هستهای ایران را وادار به تسلیم و مذاکره مجدد کند، اما این انتظار و ابتکار هرگز از سوی رهبران ایران محقق نشد. بنابراین، جای تعجب نیست که او بخواهد راهی را برای آغاز گفتگو با ایران بیابد.».
اما دومین پروژه ترامپ، یعنی «طرح معامله قرن» نیز این روزها صدای خرد شدنش، نه تنها در منطقه غرب آسیا، بلکه در واشنگتن و پایتختهای اروپایی شنیده میشود وبه احتضار افتاده است.
عقبنشینی صهیونیستها از اجرای بخشی از این طرح یعنی الحاق کرانه باختری که یکی از مهمترین بخشهای آن است وموکول کردن آن به بعد، جلوه دیگری از تحکیم و تثبیت نقش نیروهای مقاومت فلسطین وپاسخ قاطعانه آنها به صهیونیستها در صورت اجرای آن بود که حتی منجر به شکاف در کابینه متزلزل رژیم صهیونیستی شده است. شلیک ۲۰ موشک در کمتر از ۳۰ دقیقه (البته به سمت دریا)، شامل موشکهایی با برد ۲۵۰ کیلومتر بود که تمامی خاک فلسطین اشغالی را پوشش میدهد و این پیامی واضح برای صهیونیستها در صورت اجرای این طرح بود. نکتهای که یک پایگاه خبری صهیونیستی دیگر هم به آن اذعان ویادآور میشود که برای اولین بار است که مقاومت فلسطین این میزان موشک را در چنین بازه زمانی شلیک میکند و همزمان «ابوعبیده» سخنگوی شاخه نظامی حماس هم اعلام کرد که اجرای طرح اشغال کرانه باختری را اعلان جنگ میدانیم.
بنیانهای این طرح آن چنان سست است که علاوه بر کشورهای منطقه واتحادیه اروپا، حتی انگلیس تنها متحد باقی مانده ترامپ در اروپا هم آن را برنتافته و بوریس جانسون، نخستوزیر انگلیس، روز چهارشنبه طی یادداشتی در وبگاه اسرائیلی «وای نت نیوز» ضمن مخالفت با تصرف کرانه باختری، درباره تبعات این اقدام هشدار داد. جانسون با بیان اینکه طرح الحاق کرانه باختری روابط میان اسرائیل و کشورهای عربی را تهدید میکند، نوشت: «نگران هستم که این پیشنهادها [طرح تصرف]در محقق کردن هدف تأمین امنیت مرزهای اسرائیل ناکام بمانند و به ضرر منافع بلندمدت اسرائیل تمام شوند.» جانسون همچنین، الحاق کرانه باختری را نقض قوانین بینالمللی دانست.
شکست پروژه دیگر ترامپ یعنی «طرح معامله قرن» در شرایطی است که به رغم فشارها وتهدیدات ترامپ علیه سران مزدور حاکم برکشورهای عربی وسکوت آنها در برابر این طرح، تنها بخش اجرا شده آن انتقال سفارت امریکا به بیت المقدس اشغالی بود که هیچ کشور دیگر مطرح در جهان با ترامپ همراه نشد
رهبر معظم انقلاب اسلامی شش ماه پیش در آستانه برگزاری چهل ویکمین سالگرد پیروزی انقلاب و با پیش بینی اینکه طرح معامله قرن قبل از مردن ترامپ خواهد مرد، با اشاره به رونمایی زورگویان و سرگردنهبگیران امریکایی از طرح موسوم به معامله قرن، گفتند: امریکاییها دلشان را خوش کردهاند که با گذاشتن اسم بزرگ، طرحشان علیه ملت فلسطین موفق شود در حالی که این کار آنها احمقانه و خبیثانه است و از همین شروع قضیه به ضررشان تمام شده است. ایشان با تأکید بر اینکه این طرح قبل از مردن ترامپ میمیرد، افزودند: این کار قطعاً به نتیجه نخواهد رسید، بنابراین رفتوآمد و هزینه کردن برای آن و جنجال بهراه انداختن و رونمایی از آن کاری احمقانه است. رهبر انقلاب طرح موسوم به معامله قرن را نشانه آشکاری از دغلکاری امریکاییها خواندند و گفتند: امریکاییها با صهیونیستها درباره چیزی معامله کردهاند که متعلق به آنها نیست. فلسطین از آنِ فلسطینیها و تصمیمگیری درباره آن مختص آنهاست. شما چهکاره هستید که درباره زمین و خانه دیگران تصمیمگیری کنید؟ این نشانه خباثت، دغلکاری و بدنهادی شماست. ایشان توطئه اخیر را به ضرر امریکاییها و موجب زندهشدن مسئله فلسطین دانستند و افزودند: استقبال و کف زدن چند تن از سران خائن عرب که در میان ملتهای خود نیز بیارزش و بیآبرو هستند اهمیتی ندارد و بر خلاف سیاست ثابت دستگاه استکبار یعنی بهفراموشی سپردن مسئله فلسطین، این کار آنها موجب زنده شدن مسئله فلسطین شد و در همه دنیا نام و مظلومیت فلسطین و مجموعههای فلسطینی بر سر زبانها افتاد. ایشان تأکید کردند: ملت، عناصر و سازمانهای فلسطینی باید با «جهاد فداکارانه» عرصه را بر امریکا و دشمن صهیونیستی تنگ، و همه دنیای اسلام نیز از این مقاومت شجاعانه حمایت و پشتیبانی کنند.
هفته گذشته فارین پالیسی، مجله تخصصی سیاست خارجی امریکا در یادداشتی تأکید کرد که جهان در حال تماشای سقوط امریکاست و این موضوع منحصراً به ترامپ محدود نمیشود. قدرت سیاسی و قدرت نرم امریکا تحت ریاستجمهوری ترامپ، افولی اسفناک داشته است. بیش از سه سال است که نزدیکترین متحدان امریکا خود را به این باور دلخوش کردهاند که ریاستجمهوریِ پوپولیستیِ ترامپ یک اشتباه تاریخی است و ایالات متحده سرانجام به ریشههای دموکراتیک و جهانگراییاش بازخواهد گشت. اما فصلی از همهگیری کرونا و اعتراضات، این باور را در هم شکست و بار دیگر چهره کشوری گرفتار در بیماریهای ژرف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را آشکار کرد. امروز ایالات متحده آماج سرزنشهای بینالمللی است و نه تنها به خاطر رئیسجمهورش هدف انتقاد قرار گرفته، بلکه پیشینهای از خشونت افسارگسیخته پلیس، بردهداری و جنگ داخلی، ناظران را از ژنو تا گابن به هراس انداخته است. مجله تخصصی سیاست خارجی امریکا در ادامه مینویسد:آخرین نمایش از کشتار و خونریزی امریکایی، نشانهای دیگر از سقوط پرشتاب یک قدرت بزرگ به دورهای از افول ملی و بینالمللی است. اندرو گلیمور، معاون بریتانیاییتبار پیشین دبیرکل سازمان ملل در امور حقوق بشر، میگوید: «قدرت سیاسی و قدرت نرم امریکا تحت ریاستجمهوری ترامپ، افولی اسفناک داشته است. من از کشوری میآیم که افول را تجربه کرده، اما این روند چندین دهه طول کشید. افول در امریکا پرشتابتر است»