کد خبر: 1001397
تاریخ انتشار: ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۰۳:۴۵
صدای تغییر اقلیم مثل جیغ اره‌برقی در پس‌زمینه اپیدمی کرونا شنیده می‌شود. ویروس کووید ۱۹ بزرگ‌ترین بحران جهانی از جنگ جهانی دوم به بعد است، اما از منظر اثرات درازمدتش نمی‌تواند در برابر تغییر اقلیم قد‌علم کند، ولی این دو مورد، شباهت‌های جالبی دارند.
سرویس دین و اندیشه جوان آنلاین: در‌حالی‌که هر روز حوالی ساعت ۱۳:۳۰ منتظر هستیم تا با نگرانی اخبار مبتلایان به ویروس کرونا و تعداد فوت‌شدگان را بشنویم، هستند اندیشمندانی که نگرانی‌های دیگری دارند و اتفاقاً از ترس ما نسبت به کرونا استقبال کرده و خواهان بسط آن به عرصه‌های دیگر هستند. مارگارت کلاین سالامون از همین دسته افراد است. او بیش از کرونا نگران تغییرات اقلیمی و تأثیرات مثبت و منفی کرونا بر آن است و آرزو می‌کند مردم در جهان پساکرونا به اندازه شیوع کووید ۱۹ نگران پیش‌روی‌های تغییرات اقلیمی باشند. آنچه در ادامه می‌خوانید تلخیص گوشه‌ای از مقاله پیتر بیکر در روزنامه گاردین است که در ضمن تحلیلی از جهان پساکرونا به شرح نگرانی‌های سالامون از تغییرات اقلیمی و تأثیر مثبت و منفی کرونا بر این تغییرات می‌پردازد؛ اگر مشتاق متن کامل این مقاله بودید، می‌توانید آن را در وب‌سایت ترجمان بیابید.

صدای تغییر اقلیم مثل جیغ اره‌برقی در پس‌زمینه اپیدمی کرونا شنیده می‌شود. ویروس کووید ۱۹ بزرگ‌ترین بحران جهانی از جنگ جهانی دوم به بعد است، اما از منظر اثرات درازمدتش نمی‌تواند در برابر تغییر اقلیم قد‌علم کند، ولی این دو مورد، شباهت‌های جالبی دارند. هر دو مستلزم حد زیادی از همکاری جهانی‌اند. هر دو نیازمند تغییر رفتار امروز ما هستند تا رنج فردایمان کمتر شود. دانشمندان از مدت‌ها پیش با دقت زیادی هر دو مسئله را پیش‌بینی کرده بودند و حاکمانی که نمی‌توانند چیزی فراتر از آمار‌های رشد فصل بعدی سال مالی را ببینند، نادیده‌شان گرفتند. بر همین اساس، در هر دو مورد حکومت‌ها باید اقدامات فوق‌العاده‌ای کنند و منطق بازار را از برخی وادی‌های فعالیت بشر کنار بگذارند و در عین حال سراغ سرمایه‌گذاری دولتی بروند. به بیان دیگر، اگر این سطح جدید مداخله دولتی را یک اجبار موقتی بشماریم، یعنی تضمین کرده‌ایم که کماکان به سمت فاجعه اقلیمی می‌شتابیم.

مارگارت کلاین سالامون، روانشناس سابق که اکنون رئیس یک گروه کنش‌گر به نام بسیج اقلیمی است، می‌گوید: «سال‌هاست که تلاش کرده‌ایم مردم را از حالت عادی خارج و به حالت اضطراری وارد کنیم. وقتی تعداد زیادی از مردم وارد حالت اضطراری شوند و اساساً بپذیرند که خطری در کار است و اگر بخواهیم در امان باشیم باید هرچه از دستمان برمی‌آید، بکنیم، دایره ممکنات در وادی سیاست از بیخ و بُن تغییر می‌کند و جالب است که می‌بینیم واکنش حکومت‌ها به ویروس کرونا، مؤید پیش‌بینی‌های این نظریه است. اکنون با چالش دیگری مواجهیم: این حالت اضطراری را در باب تغییر اقلیم که خطراتش هزاران بار عظیم‌تر است، فعال نگه داریم. نباید فکر کنیم که قرار است به حالت عادی برگردیم، چون وضعمان عادی نبوده است.»

قیاس میان دو بحران در همین حد متوقف می‌شود. از این حقیقت گریزی نیست که تأثیرات تغییر اقلیم، تدریجی‌تر از ویروس کروناست. اکثر مردم احساس نمی‌کنند که خودشان یا عزیزانشان همین ماه در اثر تغییر اقلیم جان می‌دهند، لذا فعال کردن حالت اضطراری و نگه داشتنش دشوارتر است. همانطور که سالامون برایم خاطر نشان کرد، اگر حقیقتاً می‌پذیرفتیم در یک وضعیت اضطراری اقلیمی هستیم، آنگاه سرخط خبر‌های هر روز این بود که کدام کشور‌ها با سرعت بیشتری انتشار آلاینده‌هایشان را کاهش داده‌اند و مردم مصرانه مطالبات خود را ابراز می‌کردند تا رهبرانشان سیاست‌های کارآمدی را اتخاذ کنند.

ولی بعید است تجربه ویروس کرونا بتواند کمکمان کند که جور دیگری به تغییر اقلیم نگاه کنیم. از آنجا که ویروس باعث کاهش فعالیت صنعتی و ترافیک جاده‌ها شده، آلودگی هوا کاهش یافته است. در اوایل ماه مارس، مارشال برک (دانشمند و استاد دانشگاه استنفورد) با استفاده از داده‌های آلودگی چهار شهر چینی، تغییرات میزان ریزآلاینده‌های ۵PM/۲ را اندازه گرفت. این ذرات، آلاینده‌های بسیار خطرناکی هستند که به قلب و ریه حمله‌ور می‌شوند. او برآورد کرد که فقط در چین، کاهش انتشار آلاینده‌ها از زمان شروع بیماری، عملاً جان حداقل هزار و ۴۰۰ کودک زیر پنج سال و ۵۱ هزار و ۷۰۰ بزرگسال بالای ۷۰ سال را نجات داده است. در همین میانه، مردم سراسر دنیا هم در وب روایت یافته‌هایشان (ماجرای نسیم‌های خوش‌بو، گسترش خطوط دوچرخه‌سواری و بازگشت صدای پرندگان به محله‌هایشان) را منتشر کرده‌اند، گویی یک نسخه توزیع‌شده دیجیتالی از پروژه ربکا سولنیت رخ داده است: مردمی که در بحبوحه یک فاجعه، نگاهی دزدکی به آینده‌ای می‌اندازند که می‌دانند آن را می‌خواهند و لازم دارند.

در کنار این علامت‌های امیدبخش، ماجرای دیگری هم در حال وقوع است که چندان دلگرمی نمی‌دهد و آن لغو همان قوانین نصفه‌نیمه موجود که برای حفاظت از محیط‌زیست تدوین شده بودند. روز ۲۶ مارس، پس از لابی‌های صنعت انرژی، آژانس حفاظت از محیط‌زیست ایالات متحده اعلام کرد که نظر به تأثیرات این بیماری بر نیروی کار، این آژانس تخطی از مقررات آلوده‌سازی محیط‌زیست را تنبیه نخواهد کرد، به شرط آنکه شرکت‌ها بتوانند نشان دهند که تخطی‌شان به این بیماری گره خورده است. وزارت محیط‌زیست چین هم لغو موقت بازرسی‌هایی را آغاز کرده است که تأثیر زیست‌محیطی کارخانه‌های صنعتی را ارزیابی می‌کنند و گروه‌های هواداری که از صنعت پلاستیک‌سازی پول می‌گیرند، نیز یک بمباران روابط‌عمومی را در دفاع از کیسه‌های پلاستیکی یکبار مصرف آغاز کرده‌اند و این ادعای اثبات‌نشده را نشر می‌دهند که احتمال چسبیدن ویروس به پلاستیک کمتر از کیسه‌های پارچه‌ای چندبار مصرف است.

به اعتقاد سالامون، یکی از درس‌هایی که بحران ویروس کرونا به ما می‌آموزد، قدرت عواطف مشترک ماست که کمک کرده است اقدامات رادیکال سیاسی‌ای انجام شوند تا شیوع این بیماری عالم‌گیر کند گردد: «من درباره این حرف نمی‌زنم که مردم به همدیگر کمک تخصصی پزشکی کنند. من درباره این حرف می‌زنم که مردم با هم تماس می‌گیرند و می‌گویند: حالت چطور است؟ ترسیده‌ای؟ من هم ترسیده‌ام. می‌خواهم حالت خوب باشد، می‌خواهم حالمان خوب باشد. در زمینه اقلیم نیز به همین نیاز داریم. باید ترس دسته‌جمعی را یاد بگیریم و به توافق برسیم که از چه ترسیده‌ایم». به گفته او، فقط در چنین صورتی است که حکومت‌ها مجبور به اقدام می‌شوند: «خوب است که در باب این بیماری، در حال وارد شدن به حالت اضطراری هستیم. ولی اگر همین کار را برای اقلیم هم نکنیم.» او جمله‌اش را ناتمام گذاشت.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر