برچسب ها
گفت‌وگوی «جوان» با همسر شهید یدالله سلیمانی به مناسبت سالروز شهادتش در عملیات کربلای۵
بعد از شهادت یدالله، سردار سلیمانی برای تسلی خاطر به خانه ما آمد. وقتی من را دید که فرزند قنداق ۴۰ روزه‌ام را در آغوش گرفته‌ام و گریه می‌کنم، بسیار ناراحت شد. او تا مرا دید گفت گریه نکنید بعد هم خودش به شدت گریه کرد. گفت باید من گریه کنم که با شهادتشان کمر لشکر ثارالله شکست، باید من گریه کنم که نیروهایم را در این عملیات از دست دادم و بعد از شهادتشان گویا پرو‌بال لشکر۴۱ ثارالله شکست و دیگر پروبالی نداریم.
کد خبر: ۱۲۱۴۴۱۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۱۷

روایت‌هایی از زندگی ۳ شهید که از خانواده‌ای متمول پا به جبهه‌ها گذاشتند
وقتی سیدرضا در سال ۱۳۶۳ به خانواده گفت قصد رفتن به جبهه را دارد، پدرش گفت تمام ثروتم را به نامت می‌کنم فقط به جبهه نرو، ولی او قبول نکرد و راهی منطقه شد. ثروت‌های دنیوی برای شهید امیری‌مهر ارزشی نداشت. او همچون دیگر شهدا با خدا معامله کرده بود
کد خبر: ۹۷۶۷۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۰