سرويس بين الملل جوان آنلاين: اجلاس مالزی تحت عنوان اجلاس کوالالامپور ۲۰۱۹ در روزهای ۱۸ تا ۲۱ دسامبر در پایتخت مالزی برگزار شد. این اجلاس با حضور ۲۵۰ نفر از رهبران، مقامها، شخصیتهای سیاسی و متفکران ۵۲ کشور و در ادامه ابتکار عمل برای ایجاد همفکری بین کشورهای مسلمان است که از سال ۲۰۰۴ شروع شده است. در واقع، مهاتیر محمد این اجلاس را بر مبنای دیدگاه خود برای ایجاد همکاریهای مؤثر بین کشورهای اسلامی برگزار کرد و بنابر قاعده، اجلاس کوالالامپور ۲۰۱۹ باید همانند دیگر اجلاسهای مشابه بدون حاشیه برگزار میشد، اما شرایط حاکم بر جهان اسلام و به خصوص کشورهای اسلامی در خاورمیانه باعث شد حساسیتها نسبت به این اجلاس حاشیههای داغی را برای آن ایجاد کند. این حساسیتها بیشتر از ناحیه جریان وابسته به آلسعود به وجود آمد تا جایی که مهاتیر محمد برای کم کردن حواشی اجلاس مجبور شد با سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه آل سعود تماس تلفنی برقرار کند. با وجود این، حضور قابل توجه سران ۲۰ کشور اسلامی به خصوص سه کشور ایران، ترکیه و قطر در این اجلاس تأییدی بر حساسیت سعودیها بود و نشان از این داشت که فرصتی برای ایجاد محوری قدرتمند در برابر انحصارطلبیهای آل سعود ایجاد شده است.
ضرورت وحدت و همکاری
ایده همکاری بین ملتهای مسلمان ایدهای است که شروع آن به سرآغاز بیداری در جهان اسلام به خصوص اندیشهها و سخنان اصلاحگر مشهور جهان اسلام سیدجمالالدین اسدآبادی بازمیگردد. سیدجمال در سال ۱۲۴۷ و زمان اقامت یکماهه خود در هند مقالاتی در باب اتحاد هند و مسلمانان نوشت و به همین جهت بود که استعمار انگلیس حضور او را در هند برای حکومت خود خطرناک تشخیص داد و سید را مجبور کرد هند را به مقصد قاهره ترک کند. سیدجمال بعد از آن با روزنامه عروهالوثقی و همکاری شاگردش محمد عبده این هدف را دنبال کرد. این اندیشه بعد توسط حسن البنا، بنیانگذار اخوانالمسلمین پی گرفته شد چنانکه او در خاطراتش تحت عنوان «مذکره الدعوه و الداعیه» به صراحت میگوید راه او در ادامه «راه جمالالدین و محمد عبده» است. به هر حال، سیدجمال نقطه شروعی برای طرح ایده وحدت جهان اسلام بود که میتوان ادامه راه او را در دهههای گذشته با اندیشه نجمالدین اربکان، نخستوزیر پیشین ترکیه دنبال کرد. اربکان به دنبال ایجاد وحدت و همکاری بین کشورهای در حال توسعه مسلمان بود و این هدف را در اکتبر ۱۹۹۶ با تشکیل گروهی به نام گروه هشت محقق کرد که متشکل از هشت کشور اسلامی ایران، ترکیه، پاکستان، بنگلادش، اندونزی، مالزی، مصر و نیجریه است. با نگاهی به آرم گروه هشت و موقعیت جغرافیایی این هشت کشور مشخص میشد هدف اربکان صرف برقراری همکاری بین چند کشور اسلامی نبود بلکه قصد او ایجاد مبنایی بود تا بر اساس آن بتوان انتظار پیوستن دیگر کشورهای اسلامی به این گروه و توسعه همکاری بین دیگر کشورهای اسلامی را داشت. در واقع، این هشت کشور در یک خط جغرافیایی قرار گرفتهاند که گسترهای از جنوب شرق آسیا تا غرب آفریقا را دربرگرفته به نحوی که هر دو سوی جهان اسلام را به یکدیگر متصل کرده است. با وجود اینکه هدف اربکان آشکارا ایجاد زیرساختی برای همکاری بین کل کشورهای مسلمان بود، اما بعد معلوم شد مشکلات بسیاری در مسیر او قرار گرفته است و عمر کوتاه یکساله دولتش تنها یکی از این مشکلات بود و مهمترین مشکل اتفاقاً از ناحیه سازمانی بود که با ادعای همکاری اسلامی شکل گرفته است.
مانعی به نام سازمان همکاری
سازمان همکاری اسلامی (OIC) دومین سازمان بزرگ بین دولتی بعد از سازمان ملل است. ۵۷ کشور از چهار قاره جهان در آن عضویت دارند. انگیزه تشکیل این سازمان واقعه آتش زدن مسجد الاقصی در ۲۱ آگوست ۱۹۶۹ بود که محمد امین الحسینی، مفتی اعظم وقت بیتالمقدس با جنایتکارانه خواندن این اقدام صهیونیستها از سران کشورهای اسلامی خواست با تشکیل نشستی و همصدا علیه آن اقدامی انجام دهند. این نشست در ۲۵ سپتامبر ۱۹۶۹ با حضور نمایندگان ۲۴ کشور مسلمان در شهر رباط، پایتخت مراکش تشکیل شد. در قطعنامه این کنفرانس بر لزوم «همکاری نزدیک و کمکهای متقابل در زمینههای اقتصادی، علمی، فرهنگی و معنوی بر مبنای تعالیم ابدی اسلام» بین کشورهای مسلمان تأکید شده است. بر اساس این ایده از همکاری بین کشورهای اسلامی بود که سازمان کنفرانس اسلامی شکل گرفت و بعد در ۲۸ ژوئن ۲۰۱۱ نامش به سازمان همکاری اسلامی تغییر کرد. هر چند سازمان، اجلاسهای خود را جز مواردی معدود، هر سه سال یک بار برگزار کرده است، اما با نگاهی گذرا در همین اجلاسها معلوم میشود سازمان جدای از شعاری بودن بیانیههای پایانی، در عمل هم بر مبنای همکاری بین کشورهای مسلمان پیش نرفته و تنها در خدمت اغراض و اهداف خاص برخی کشورهای عضو آن بوده است. شاید نمونه بارز این موضوع مسئله اصلی فلسطین باشد که این کنفرانس هیچگاه نتوانسته است به هدف اصلیاش برای حمایت مؤثر و عملی از قضیه فلسطین برسد و نام فلسطین تنها عنوانی است که همواره در بیانیههای پایانی اجلاسهای این سازمان برده میشود. علاوه بر این، خصومت بین کشورهای عضو مثل تنشهای بین کشورهای عربی از جمله بین عربستان با مصر تحت حاکمیت جمال عبدالناصر یا لیبی تحت حاکمیت سرهنگ قذافی، تعلیق عضویت سوریه در سازمان و بخشهای زیرمجموعه آن و بحران دو ساله محاصره قطر توسط ائتلافی به رهبری آل سعود همگی حکایت از این دارد که کنفرانس همکاری اسلامی بر خلاف عنوان و اهداف مصرحش، نه تنها در مسیر همکاری گام برنداشته بلکه همواره سدی در مقابل همکاری بین کشورهای اسلامی بوده است. شاهد این موضوع اجلاس اخیر سازمان در ۳۱ مه سال جاری میلادی بود که عدم حضور سران کشورهای ایران، ترکیه و قطر در این اجلاس نشان میداد اختلافات به حدی رسیده که نیاز به تشکیل محوری در خارج از این سازمان برای پیش بردن همکاری بین کشورهای اسلامی ضرورت یافته است.
بلوک جدید
شاید بتوان گفت مهاتیر محمد هم به دلیل بینش مبنایی خود در باره مقتضیات و نیازهای جهان اسلام و هم به دلیل کارنامه طولانیمدت سیاسیاش بهترین فرد برای پاسخ دادن به این نیاز بود و توانست در عمل و با تشکیل اجلاس کوالالامپور ۲۰۱۹ پاسخ مقتضی را به این نیاز بدهد. او در آستانه تشکیل این اجلاس مصاحبهای با شبکه خبری الجزیره داشت و در این مصاحبه انگیزه خود را از برگزاری این اجلاس بیان کرد. یک وجه اساسی از انگیزه او مشکلات و مصائبی است که امروزه گریبانگیر جهان اسلام شده و به گفته مهاتیر، این مشکلات باعث شده است مسلمانان وادار به ترک کشورهایشان و مهاجرت به دیگر کشورها شوند. وی در این خصوص به وقوع جنگ در کشورهای سوریه و یمن اشاره میکند که باعث ویرانی کامل شهرهای این کشورها شده است. به گفته وی «باید دلایل این چالشها را که مسلمانان با آنها روبهرو هستند، بفهمیم و به راهحلهایی بیندیشیم که مانع تکرار آن شود.» هر چند مهاتیر محمد در گفتوگوی تلفنی خود با ملک سلمان تأکید کرده است قصدش ایجاد ائتلافی در برابر سازمان همکاری اسلامی نیست، اما از همین مصاحبه هم پیداست که او دیگر امیدی به آن سازمان ندارد و با جمع کردن پنج کشور دیگر به دور یک میز قصد ایجاد محور جدیدی از همکاری را دارد. پیام این اقدام او به سرعت مورد توجه عربستان، متحدانش در میان کشورهای خلیج فارس و دبیرکل سعودی سازمان همکاری اسلامی، یوسف العثیمین قرار گرفت و میزان خشم این جمع از مهاتیر محمد به حدی بود که او را متهم به «تضعیف جهان اسلام»، «تفرقهافکنی بین کشورهای اسلامی» و «ضربهزدن به همبستگی اسلامی» دانستند. در واقع، عربستان با در کنترل گرفتن سازمان همکاری اسلامی حاضر نیست نشستی در حد شش کشور مسلمان را تحمل کند و آن را عامل تضعیف جایگاه خود در جهان اسلام میداند. حضور هیئتی از حماس در اجلاس کوالالامپور دلیلی بر این بود که نه تنها این اجلاس عامل تضعیف جهان اسلام نیست، بلکه بر خلاف سازمان همکاری اسلامی رویکرد عملگرایانهای در مورد اصلیترین مسئله جهان اسلام دارد. از سوی دیگر، سلاح تحریم در سالهای اخیر مهمترین عامل برای تضعیف کشورهای مسلمان بوده و مهاتیر محمد متوجه شده است این سلاح میتواند علیه هر کشور مسلمان حتی خود مالزی به کار گرفته شود. چنانکه دیده شد، سازمان همکاری اسلامی به دلیل نفوذ برخی اعضای آن در عمل نتوانسته است در مقابل این سلاح کاری انجام دهد و شاید به همین جهت باشد که مهاتیر محمد به فکر راهکاری خارج از این سازمان برای مقابله با این سلاح افتاده است. او در مراسم اختتامیه اجلاس گفت: «محاصره ممکن است تنها محدود به ایران و قطر نباشد و علیه ما نیز چنین اقداماتی اعمال شود.» مهاتیر برای مقابله عملی با این سلاح است که کشورهای خاصی را برای شرکت اجلاس انتخاب کرد، زیرا سلاح تحریم علیه سه کشور ایران، ترکیه و قطر بهطور مستقیم به کار گرفته شده و از سخنان او پیداست قصد تمرکز به خصوص بر این مسئله را دارد. به هر صورت، مهاتیر محمد با اجلاس کوالالامپور پیشگام همکاری عملی بین کشورهای مسلمان شده است که حتی اگر در مقطع فعلی منجر به تشکیل بلوک یا تشکیلاتی در مقابل سازمان همکاری اسلامی نشود، دستکم میتواند زمینهساز همکاری واقعی بین کشورهای مسلمان باشد و اتفاقی رقم بزند که هیچگاه در تاریخ سازمان همکاری اسلامی رخ نداده است.