کد خبر: 976072
تاریخ انتشار: ۱۲ آبان ۱۳۹۸ - ۲۳:۱۰
پسر جوانی که مدعی شده‌بود ۱۱‌سال قبل پدرش را با همدستی مادر و خواهرش به قتل رسانده‌است در آخرین بازجویی اعتراف کرد، برای انتقام از خواهرش سناریوی دروغین را مطرح کرده است.
سرویس حوادث جوان آنلاین: به گزارش جوان، روز چهارشنبه هشتم آبان‌ماه پسر جوانی در تهران به کلانتری ۱۲۹ جامی رفت و گفت که ۱۱‌سال قبل پدرش را با همدستی خواهر و مادرش به قتل رسانده‌است.

وی در توضیح ماجرا گفت: ۱۱‌سال قبل همراه خانواده‌ام در مشهد زندگی می‌کردیم. پدر و مادرم خیلی با هم اختلاف داشتند و همیشه با هم درگیر بودند. یکی از روز‌های فصل زمستان وقتی از مدرسه به خانه برگشتم، دیدم مادر و پدرم با هم درگیر شده‌اند. من به هواخواهی مادرم وارد درگیری شدم که خواهرم نیز از راه رسید. او هم به کمک ما آمد و در نهایت دقایقی بعد سه نفری با شالگردنی پدرم را خفه کردیم و با صحنه‌سازی مدعی شدیم پدرمان خودکشی کرده‌است. چند سالی گذشت و مادرم فوت کرد و من و خواهرم از آنجایی که عذاب وجدان داشتیم به تهران آمدیم. خواهرم، پرستار بیمارستان است و من هم در قهوه‌خانه‌ای کار می‌کنم. وی ادامه داد: در این مدت عذاب وجدان رهایم نکرد تا اینکه تصمیم گرفتم این راز را پس از ۱۱ سال بر ملا کنم.

پس از طرح این ادعا پرونده به دستور قاضی غلامی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی برای تحقیق در اختیار کارآگاهان اداره‌دهم پلیس‌آگاهی قرار گرفت. مأموران در نخستین گام از خواهر متهم تحقیق کردند که دریافتند پدر آن‌ها سال‌ها قبل به خاطر بیماری فوت کرده است و به قتل نرسیده است. بدین ترتیب مأموران دوباره از متهم تحقیق کردند که وی نیز اعتراف کرد به خاطر کینه از خواهرش این ادعای دروغین را مطرح کرده است.

گفتگو با متهم

۲۵‌سال سن دارد و نامش هدایت است و در حالی که با دست و پای بسته مقابل قاضی پرونده نشسته است درباره ادعای دروغینش به سؤالات خبرنگار ما پاسخ می‌دهد.

چه شد که تصمیم گرفتی ادعای دروغین را مطرح کنی؟
از خواهرم کینه به دل داشتم.

چرا؟
چند سال قبل که به سن قانونی نرسیده‌بودم با پول‌هایم شماره تلفن همراه با کد یک گرفتم که مجبور شدم به نام خواهرم بزنم. مدتی گوشی و خطم در اختیار خواهرم بود و وقتی از او خواستم گوشی و خطم را پس دهد به خاطر اینکه شماره‌اش رند بود، قبول نکرد و من از آن روز به بعد از او کینه به دل گرفتم و دنبال فرصتی بودم از او انتقام بگیرم.

یعنی فقط به خاطر یک خط تلفن همراه تصمیم گرفتی خواهرت را به دردسر بیندازی؟
نه تنها موضوع خط تلفن همراه نبود. واقعیتش من در زندگی‌ام خیلی سختی کشیدم و کمک زیادی به خواهرم کردم تا او پیشرفت کند و انتظار داشتم او هم در سختی‌ها به من کمک کند، اما نکرد. مثلاً من دانشجوی رشته نرم‌افزار بودم و به خاطر مشکلات مالی در سال آخر ترک تحصیل کردم و خواهرم که وضع مالی‌اش خوب شده‌بود به من کمکی نکرد. او علاوه بر اینکه کمکی نمی‌کرد با کار‌ها و حرف‌هایش مرا آزار هم می‌داد.

چه آزاری؟
خواهرم پرستار است و وضع مالی‌اش خوب است به طوریکه برای خودش خانه‌ای اجاره کرده، اما مرا به خانه‌اش راه نمی‌دهد و من مجبورم در قهوه‌خانه محل کارم بخوابم. او خجالت می‌کشد در مهمانی‌ها و رفت و آمدهایش مرا با خودش ببرد و می‌گوید من باعث آبرو‌ریزی او هستم. همه این موارد باعث شد تا من از او کینه به دل بگیرم.

فکر نکردی ادعای دروغین شما بر ملا می‌شود؟
چرا می‌دانستم، اما می‌خواستم برای چند روزی هم که شده خواهرم به اتهام قتل دستگیر شود و آبرویش پیش دوستانش برود.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار