اضافه شدن نام مناف هاشمی به جمع کاندیدا‌های احراز پست دبیرکلی کمیته ملی المپیک از آن دست خبر‌هایی بود که باورش سخت است. درست مثل خبر عضویت سیف در هیئت رئیسه فدراسیون زورخانه‌ای!
اینکه یک مدیر بعد از مشخص شدن اهمال، کم‌کاری و سوء‌مدیریتش که اتفاقاً منجر به برکناری‌اش نیز شده بود دوباره خود را برای پستی دیگر کاندید کند شاید به قول معروف از خودبزرگ‌بینی او نشئت بگیرد، اما باید از آقایان مسئول پرسید که چگونه حاضر شده‌اند با این سابقه منفی باز هم نام مناف هاشمی را به‌عنوان کاندیدای احراز پست دبیرکلی کمیته ملی المپیک مطرح کنند؟!
هنوز مردم استان گلستان درگیر تبعات و مشکلات وحشتناک سیل فروردین امسال هستند. همان سیلی که جناب هاشمی به جای ماندن در استانداری و رفع معضلات مردم گرفتار در آن ترجیح داد کوله‌بار مسافرت ببندد و راهی خارج از کشور شود تا مردم گلستان بمانند و دنیایی از آب که خانه و کاشانه‌شان را ویران کرده بود. مردم بمانند و استاندار بی‌خیالش تا با بچه‌هایش خوش باشد و حتماً با خودش بگوید به من چه، بچه‌های من این گوشه دنیا دور از خطر سیل خوش هستند، دیگرانی پیدا خواهند شد که به داد مردم گلستان برسند.
مناف هاشمی را از استانداری گلستان خلع کردند. اتفاقی که اگر جز این بود باید به خیلی چیز‌ها شک می‌کردیم. حالا، اما این مدیر ناکارآمد قرار است با پستی جدید بازگردد. دبیرکلی کمیته ملی المپیک شغلی با مسافرت‌های خارجی زیاد و صدالبته پول فراوان، هدف جدید مناف هاشمی است تا باز هم ثابت شود ورزش حیاط خلوت افراد سیاسی است که در حیطه مسئولیت‌های خود با شکست روبه‌رو شده اند و ناکارآمدی‌شان ثابت شده، اما می‌آیند در محیط ورزش و با سوءاستفاده از فضای آن دوباره برای خود میز و صندلی برای دوشیدن دوباره مردم و بیت‌المال دست‌وپا می‌کنند.
می‌گویند مناف هاشمی در ورزش سابقه خوبی دارد و مدیری است که به کار ورزش کشور می‌آید. می‌گویند پیش از این خودش را در ورزش ثابت کرده است!
اما ما می‌گوییم او خود را خیلی خوب در سیل گلستان نشان داد و می‌پرسیم چه تضمینی وجود دارد که جناب هاشمی در یک بزنگاه ورزشی درست مانند بزنگاه سیل گلستان که مردم را به امان خدا رها کرد و رفت، ورزش کشور را هم رها نکند و نرود در آغوش گرم خانواده در ینگه دنیا و بیارامد.
از همه این‌ها که بگذریم بحث دوتابعیتی بودن آقای مناف هاشمی است که به نظر می‌رسد حداقل می‌تواند در این خصوص پاسخ روشنی به افکار عمومی و جامعه ورزش بدهد. موضوعی که در زمان غیبتش در اوج بحران رسانه‌ای شد و هیچ وقت هم پاسخ درستی به آن داده نشد.
کمیته ملی المپیک و شخص صالحی‌امیری امروز با یک امتحان حساس روبه‌رو هستند. انتخاب مناف هاشمی که همین شش ماه قبل در بزرگ‌ترین امتحان مدیریتش با نمره زیر صفر مردود شد به‌عنوان دبیرکل کمیته ملی المپیک بدون هیچ تردیدی صالحی‌امیری را با مشکل مواجه خواهد کرد. البته همانطور که گفتیم تا زمانی که ورزش حیاط خلوت این رجال سیاسی بی‌کفایت باشد، آن‌ها با خیال راحت در آن رفت‌وآمد می‌کنند و نباید توقع انتخاب درست را داشت. مگر همین هفته قبل نبود که، ولی الله سیف، رئیس ممنوع‌الخروج شده بانک مرکزی به جای اینکه در دادگاه حاضر شود با حکم وزیر ورزش به عضویت هیئت رئیسه فدراسیون ورزش زورخانه‌ای درآمد، پس بعید نیست مناف هاشمی هم با این سمت مهم و جدید سر از کمیته ملی المپیک درآورد و از همین حالا هم چمدان‌هایش را برای مسافرت به توکیو ببندد تا ثابت شود که رجال سیاسی بی‌کفایت ورزش را به‌عنوان محیطی برای تطهیر خود از بی‌مسئولیتی‌ها، ناکارآمدی‌ها و تخلفات خود تلقی و تا جایی که می‌توانند از آن سوءاستفاده می‌کنند.
مناف هاشمی حتی اگر در خوشبینانه‌ترین حالت هم چهره موفقی در ورزش داشته باشد با کارنامه‌ای که از خود در رسیدگی به امور مردم بحران‌زده بجا گذاشته دیگر لایق حضور در ورزش کشور، آن‌هم به‌عنوان یک مدیر نیست. مگر نه اینکه اولین و مهم‌ترین شعار ورزش مردم‌داری و مرام پهلوانی است، مناف هاشمی فروردین‌ماه امسال نشان داد که حداقل در این برهه از زمان نه مردم‌دار است و نه مرام پهلوانی را می‌شناسد. پس بهتر است جای دیگری برای خود به دنبال پست مدیریتی بگردد و حتماً دوستانی دارد که در بخش‌های دیگر مدیریتی برای او پستی دست‌وپا کنند.
معلوم نیست به جه دلیل باید از این افراد ناکارآمد در مقام های قبل برای مقام های جدید استفاده کرد؟ 
